معرفی برخی مجلات مربوط به اخلاق (2)

1/ Criminal Justice Ethics

آدرس:

Criminal Justice Ethics

2/ Journal of Beliefs & Values

آدرس:

List of Issues

3/ Clinical Ethics

آدرس:

4/ Nursing ethics

آدرس:

OnlineFirst

5/ Ethics, Policy & Environment

آدرس:

List of Issues

6/ Philosophy, Ethics, and Humanities in Medicine

آدرس:

Philosophy, Ethics, and Humanities in Medicine

7/ Journal of Empirical Research on Human Research Ethics

آدرس:

Journal of Empirical Research on Human R...

8/ Public Health Ethics

آدرس:

Public Health Ethics

9/ Journal of Animal Ethics

آدرس:

------------------

مطالب مرتبط:

معرفی برخی مجلات مربوط به اخلاق

معرفی برخی مجلات اخلاق کابردی

معرفی برخی مجلات فلسفه اخلاق

معرفی مجلات فلسفه اخلاق/ اخلاق کاربردی


معرفی برخی مجلات مربوط به اخلاق

Law & Ethics of Human Rights

آدرس:Law & Ethics of Human Rights

آخرین شماره:

Volume 5 / Issue 1 (May 2011)

Journal of Mass Media Ethics

آدرس:

List of Issues

آخرین شماره:

Volume 26, Issue 2, 2011

Science and engineering ethics

 آدرس:

آخرین شماره:

Number 2 / June 2011


BMC Medical Ethics

آدرس:

BMC Medical Ethics

آخرین شماره:

Volume 12

Journal of Agricultural and Environmental Ethics

آدرس:

Journal of Agricultural and Environmental Ethics

آخرین شماره:

Number 3 / June 2011

Teaching Business Ethics

آدرس:

Teaching Business Ethics

آخرین شماره:

Number 4 / November 2003

Cambridge Quarterly of Healthcare Ethics

آدرس:

Cambridge Quarterly of Healthcare Ethics

آخرین شماره:

Volume 20 Issue 03


Sport, Ethics and Philosophy

آدرس:

List of Issues

آخین شماره:

Volume 5, Issue 2, 2011


Journal of Military Ethics

آدرس:

List of Issues

آخرین شماره:

Volume 10, Issue 1, 2011


Ethics and Social Welfare

آدرس:

List of Issues

آخرین شماره:

Volume 5, Issue 2, 2011

Journal of Medical Ethics

آدرس:

Home

آخرین شماره:

Volume 37, Issue 6

------------------------------------

مطالب مرتبط:

معرفی برخی مجلات اخلاق کابردی

معرفی برخی مجلات فلسفه اخلاق

معرفی مجلات فلسفه اخلاق/ اخلاق کاربردی

«فسلفه اخلاق و مبانی رفتار» اثر منوچهر صانعی دره بیدی



کتاب «فسلفه اخلاق و مبانی رفتار» اثر منوچهر صانعی دره بیدی توسط انتشارات سروش در سال 1377 به چاپ اول رسید و در سال 1387 با چاپ دوم به زیور طبع آراسته گردید.
مؤلف محترم: فلسفۀ اخلاق از زمان ارسطو تا کنون مراحل مختلفی در تاریخ خود گذرانده است. می توان اخلاق ارسطویی را تجسم اخلاق یونانی، اخلاق مبتنی بر سعادت نامید به این معنی که این فلسفه، سعادت غایت اخلاق است که با توسل به فضایل چهارگانه حکمت، عفت، شجاعت و عدالت تحقق می یابد. و این فضایل، هر کدام حد وسط یک وضعیت روانی در وجود انسان بین دو وضعیت افراط و تفریط است.
در ارزش کلامی قرون وسطی و دورۀ سلطۀ کلیسا به جای مراعات حد وسط به عنوان فضیلت، حکم الهی معیار و تعیین کنندۀ فضیلت بود. فضیلت اخلاقی در این دوره به معنی انطباق رفتار با احکام الهی بود نه مراعات حد وسط در احوال روانی. غایت اخلاق نیز در این دوره همان سعادت بود اما نه سعادت دنیوی چنان که ارسطو تعریف کرده بود، بلکه سعادت اخروی.
در عصر جدید، تهاجم به معیارهای ارسطویی و قرون وسطایی در اخلاق با دکارت آغاز شد. دکارت معیار قرون وسطایی را چون متکی بر مرجعیت (Authority) و تقلید بود، رها و قاعدۀ فهم شخصی (Understanding) را جایگزین آن کرد و معیار ارسطویی را به این عنوان باطل اعلام کرد که بنیاد اخلاق، عواطف روانی است و عواطف به طور الزامی چنان که ارسطو گفته بود، دو طرف افراط و تفریط نیستند، بلکه آنچه ارسطو به عنوان مثلاً تفریط شجاعت اعلام کرده بود (یعنی ترس)، ممکن است در شرایط خاصی (آن گاه که آگاهانه و سنجیده باشد) فضیلت باشد. دکارت در تغییر عمده در نظام اخلاق ارسطویی به وجود آورد:
اول اینکه طرح فضایل چهارگانۀ مبتنی بر مراعات حدّ وسط بین دو طرف افراط و تفریط را مردود اعلام کرد و به جای آن، طرف عواطف نفسانی را قرار دارد. در این طرح، دکارت عواطف را به دو بخش اصلی و فرعی تقسیم کرد. عواطف اصلی عواطف بسیطی هستند که به نظر دکارت قابل تحویل به عواطف دیگر نیستند. این عواطف عبارتند از: لذت، درد، عشق، حیرت، میل و نفرت. این عواطف ششگانه پایه و اساس تمام رفتار اخلاقی انسان هستند و عواطفی مثل ترس یا رقت قلب یا ... فضیلت اند، و اگر به صرافت طبع در ما عمل کنند، رذیلت به شمار می روند و وضعیت طبیعی آنها نه فضیلت است و نه رذیلت.
دوم اینکه دکارت اخلاق را در کنار پزشکی و مکانیک یکی از شاخه های علم قرار داد به این معنا که قضایای اخلاقی باید مانند قضایای طبی و مکانیک قابل محاسبۀ ریاضی باشد و زبان کمیت در آن جاری گردد. برای آشنایی با نظر دکارت دربارۀ اخلاق رجوع کنید به کتاب انفعالات نفس مندرج در کتاب فلسفۀ دکارت، ترجمۀ همین قلم (منوچهر صانعی دره بیدی)، چاپ الهدی.
اما دکارت غایت ارسطویی اخلاق را محفوظ می داشت و مثل ارسطو بر غایت دنیوی اخلاقی تأکید می کرد و آن را به فضیلت حکمت باز می گرداند. به این معنا که تأمین سعادت انسان در گرو این نکته است که بدانیم با عواطف خود چگونه برخورد کنیم و این مطالب، یعنی شناخت علمی عواطف به عنوان پایه  و اساس سعادت در فلسفۀ اسپینوزا گسترش یافت و از آنجا وارد فلسفۀ آلمانی شد.
در آلمان در نیمۀ دوم قرن هیجدهم، کانت طرح جدیدی را برای اخلاق در افکند و به کلی نظام اخلاقی را از چهارچوب آن خارج کرد. کانت اعلام کرد اخلاق به جای تکیه بر سعادت (نظر ارسطو و دکارت) با متکی بر تکلیف باشد. این انقلابی بود که در چهارچوب انقلاب کوپرنیکی انجام شد. در نظر ارسطو ما باید تکالیف خود را انجام بدهیم تا به سعادت برسیم (حرکت از تکلیف به سعادت = غایت)، اما در نظر کانت وصول به سعادت تکلیف است و برای ادای تکلیف در پی سعادت خود می رویم (حرکت از سعادت به تکلیف = غایت).
در آلمان پس از کانت، در نیمۀ دوم قرن نوزدهم، نیچه نظامی به نام اخلاق مبتنی بر اراده پروراند که البته فلسفۀ او گسترش بخش و جهتی خاص از فلسفۀ کانت بود. آرای کانت از هگل عبور کرد و به نیچه رسید.
با عبور از نیچه، به قرن بیستم میلادی می رسیم و نوبت فلسفه های «فرنو» یا مابعد تجدد یا پست مدرن می رسد. در این فلسفه ها که همگی از نیچه متأثرند و اندیشه های او را شرح و بسط داده اند، بیشتر در جهت منفی و با غلبۀ شکاکیت، ارزش های تفکر سنتی، به خصوص ارزش های دوران نو، مورد نقادی و اغلب انکار و طرد قرار گرفت. در دو قرن هجده و نوزده یا بهتر بگوییم در حد فاصل بین دکارت تا کانت، مفاهیم ترقی، بهبود، سعادت، آزادی، برابری، استقلال فرد، حرمت انسانی، همدلی، کاهش تضاد و ایجاد الفت بین انسان ها و ...، ارزش هایی بود که با قوت تمام مورد حمایت همۀ متفکران غربی بود....
در دوران معاصر و اغلب در دهه های پایانی قرت بیستم، به دلیل رشد سریع علوم و صنایع مباحث تازه ای در اخلاق مطرح شد که در تاریخ فلسفۀ اخلاق از ارسطو تا نیچه و شلر و هارتمان مطرح نبود. یعنی اخلاق کاربردی مانند اخلاق پزشکی، اخلاق کار و تجارت، اخلاق محیط زیست، اخلاق جهانی شدن....

فهرست مطالب
:
فصل اول «اخلاق ثنوی در حوزۀ سقراطی» نام دارد: نگرش یونانیان به اخلاق، سقراط، افلاطون، ارسطو.
فصل دوم از «اخلاقی رواقی» سخن می گوید: رواقیان، هابز، و اسپینوزا.
«انقلاب کپرنیکی در اخلاق» عنوان فصل سوم است: حس اخلاق و اصالت شهود، و اصالت عقل فرانسوی.
نگارنده در فصل چهارم به «میراث هیوم» می پردازد: اخلاق مبتنی بر اصالت نفع، و اصالت عاطف.
فصل پنجم به «اخلاق در حوزه اصالت معنای آلمان» اختصاص دارد: کانت، فیخته، هگل، و نیچه.
فصل ششم به «اخلاق از دیدگاه پدیدارشناسان» می پردازد: برنتانو، ماکس شلر، و هارتمان.
نگارنده کتاب را با موضوع «اخلاق پویا» به پایان می برد: اسپنسر، مارکس، مور، و اخلاق مبتنی بر کار. 
--------------------------------------
مطالب مرتبط:
کتاب «اخلاق» نوشتۀ جورج ادوارد مور
کتاب مبانی اخلاق، نوشتۀ جورج ادوار مور
کتاب «مسائل اخلاقی» نوشتۀ مایکل پالمر
کتاب «نگاهی به فلسفۀ اخلاق در سدۀ بیستم»
بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق اثر ایمانوئل کانت 
«مابعدالطبیعه اخلاق: فلسفه فضیلت» اثر ایمانوئل کانت 
نقد عقل عملی
کتاب «تاریخ فلسفه اخلاق غرب» ویراستۀ لارنس سی. بکر.

«اخلاق در فلسفۀ کانت» اثر راجر سالیوان



کتاب «اخلاق در فلسفۀ کانت» اثر راجر سالیوان، ترجمۀ عزت الله فولادوند به سال 1380 توسط انتشارات طرح نو به چاپ اول رسید و در سال 1389 با چاپ دوم وارد باز نشر شد. این کتاب ترجمه ای است از:
 Introduction to Kant s Ethics.
مترجم محترم: کتاب پیشرو علاوه بر بررسی سراسر افکار افکار فلسفی کانت در اخلاق، حاوی شرح و تفسیر نخستین اثر اساسی او در این زمینه، یعنی بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق ، است. این رساله کوتاه را یکی از کانت شناسان معتبر عصر ما، آلن وود، به رغم اختصار آن، «از بزرگترین و پر تأثیرترین موفقیت ها در تاریخ فلسفه» می داند. هدف کانت، چه در آن رساله و چه در نقد عقل عملی، پی ریزی اصول بنیادینی است که نظام فلسفی اخلاق باید بر آنها بنا شود. بنابراین هر دو نوشته را باید مقدمه یا «پیش آموزه»ای بر نظریه اخلاقی او دانست، نه شرح و بیان کامل آن که در مابعدالطبیعه اخلاق آمده است. نویسندۀ این کتاب از نسل کسانی مانند پل گایر و الن وود و کارل آمریکس و هنری آلیسن و ژیل دولوز و اونورا اونیل و دیگران است که در دهه های اخیر عصر نوینی در کانت شناسی آغاز کرده اند.
موضوع فصل اول کتاب به «نظریه سیاسی کانت» اختصاص دارد. مباحث این فصل: زندگی کانت، لیبرالیسم، جهت عقلی تأسیس دولت، اصل عام عدالت، نظام قوانین، کرامت فرد، برابری، عموم و شمول، جمهوریت و ارادۀ کلی، امید به آینده و جامعۀ ملل، نظریۀ اخلاقی کانت، رابطۀ اخلاق اجتماعی خصوصی.
موضوع فصل دوم «امر مطلق»: هنجارهای نهایی اخلاق است. در فصل پیشرو از دو بخش بنیادها بحث می کند و همینطور می پردازد به نقش دوگانۀ امر مطلق، نقش داوری اخلاقی، محتوای تجربی و کاربرد نادرست امر مطلق.
نگارنده در فصل سوم به «خودآیینی یا قانون عام» می پردازد. بحث های این فصل به قرار ذیل اند: خود آیینی: قانون مندی، آزمودن ضابطۀ وعدۀ دروغ، سازگاری با ضابطه های دیگر، غایات طبیعی الزامی، مثال های کانت، آموزه های کانت دربارۀ دروغ و مثال دیگر.
فصل چهارم به موضوع «احترام به کرامت اشخاص» اختصاص دارد. در فصل حاضر از بحث های زیر سخن رفته است: رابطه فرمول دوم با فرمول اول، اشخاص و اشیا، احترام به اشخاص، تکالیف نسبت به خود، رسالت اخلاقی ما، طلب سعادت، احترام به دیگران، و نیکخواهی و نیکوکاری.
«قانونگذاری برای جامعۀ اخلاقی» موضوع فصل پنجم است. مباحث فصل به قرار ذیلند: نقش فرمول سوم، جامعۀ اخلاقی: نقش دولن، جامعۀ اخلاقی: نقش دین، و سرنوشت غایی ما: بالاترین خیر.
نگارنده در فصل ششم از «حدود امر مطلق» سخن می گوید: اعمال جایز، تکالیف مثبت، تعارض قواعد اخلاقی، تعارض داوری های اخلاقی، وجدان، خطا در داوری های اخلاقی، و ارزش نظریه های اخلاقی.
«اخلاق و دوراندیشی (بخش دوم بنیادها)» موضوع فصل هفتم است: عقل عملی به طور کملی، دوراندیشی مقایسۀ دوراندیشی و اخلاق، اساس غیر تجربی اخلاق، نیروی عقل اخلاقی، و آزادی و خودآیینی.
فصل هشتم به «منش اخلاقی» می پردازد: تعارضات اخلاقی دورنی، «شرّ ریشه ای» در طبع انسانی، تعهد نهایی، نفع اخلاقی، عواطف اخلاقی، احترام  و دیگر عواطف اخلاقی، روح فضیلت، تعصب اخلاقی، انگیزه های مختلط، و همدردی و ارزش اخلاقی.
«زندگی بر بنیاد قانون اخلاق» موضوع فصل نهم است: بنیاد اخلاق، چه نوع نظام سیاسی باید داشته باشیم؟ باید بخواهیم چگونه شخصی شوم؟ پیوندهای شخصی ما باید چگونه باشند؟
و نگارنده در آخرین فصل به «دفاع از اخلاق(بخش سوم از بنیاد)» می پردازد: دفاع از آزادی، بیهودگی استناد به تجربه، تز کانت، آموزۀ دو نظرگاه، و استدلال دوم.
-----------------------
متن اثر:
An Introduction to Kant's Ethics.

-----------------------
مطالب مرتبط:
فلسفه اخلاق کانت
فلسفه اخلاق کانت (2)
بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق اثر ایمانوئل کانت 
«مابعدالطبیعه اخلاق: فلسفه فضیلت» اثر ایمانوئل کانت 
نقد عقل عملی

«مابعدالطبیعه اخلاق: فلسفه فضیلت» اثر ایمانوئل کانت



کتاب «مابعدالطبیعه اخلاق: فلسفه فضیلت» اثر ایمانوئل کانت، ترجمۀ منوچهر صانعی دره بیدی در سال 1379 منشر شد و در سال 1388 به چاپ سوم رسید. این کتاب ترجمه ای است از جلد دوم کتاب:
The Metaphysics of Morals (Die Metaphysik der Sitten, 1797).
مترجم محترم: کانت کتابی به نام مابعدالطبیعۀ اخلاق دارد شامل دو جزء یا دو باب: باب اول آن به نام «اصول اولیۀ مابعدالطبیعی تعلیم حق» که ما در این مقدمه برای رعایت اختصار آن را «فلسفۀ حقوق» می نامیم؛ و باب دوم به نام «اصول اولیۀ مابعدالطبیعی تعلیم فضیلت» که ما از آن به «فلسفه فضیلت» نام خواهیم برد. کانت در باب اول می کوشد اصول حقانی و مبانی حقوق را از عملکرد و ساخت عقل عملی استنتاج کند و در باب دوم سعی او این است که مبانی فضیلت را به همان شیوه از عقل عملی به دست آورد. روش کانت در تحریر مطالب کاملاً استنتاجی است؛ اما مضامین مورد بحث در این کتاب (در هر دو باب آن) نشان می دهد که از تاریخ فلسفۀ غرب و سنت های فلسفی پیش از خود بی تأثیر نمانده است. کانت در «فلسفه فضیلت» کوشیده است مبانی عقلانی فضیلت اخلاقی را بیان کند. کتاب فلسفۀ فضیلت شامل یک مدخل و دو باب است. در باب اول تحت عنوان شناخت عناصر عقلانی اخلاق، از تکلیف و رابطۀ آن با فضیلت بحث می کند. این باب قسمت اعظم حجم کتاب را به خود اختصاص داده است. باب اول شامل دو قسمت است:
قسمت اول تکالیف انسان نسبت به ذات خود سخن می گوید و مهمترین بخش کتاب را تشکیل می دهد. در قسمت دوم از تکالیف انسان نسبت به دیگران سخن رفته است. در باب دوم که حجم کمی از کتاب را اشغال کرده است کانت از روش تعلیم و تربیت سخن می گوید. مدخل نسبتاً مفصل کتاب شامل بحث دشوار و پیچیده ای است در مورد مفاهیم عمومی اخلاق، نسبت اخلاق به حقوق، جایگاه اخلاق در حوزۀ عقل عمومی و نسبت فضایل و حقوق به ارادۀ انسان.
چهار نظریه در مورد فضیلت:
1/ نظریۀ سقراطی افلاطون و ارسطو
؛ به این عنوان که فضیلت حد وسط بین افراط و تفریط در ارضای تمایلات نفسانی و به کار انداختن قوای نفس است. در این نظریه فضایل چهارگانۀ حکمت و شجاعت و عفت و عدالت در تمام فلسفۀ قدیم و قرون وسطی، فلسفۀ اخلاق رسمی و متعارف را تشکیل می داد. فضایل اخلاقی در این نظریه از تکامل طبیعت حیوانی انسان برخاسته است و کانت اساس آن را باطل می داند.
2/ نظریۀ رواقی فضیلت
؛ بدین مضمون که فضیلت عبارت است از مطابقت افعال با قانون طبیعی یا نظام ضروری طبیعت. در این نظریه انسان پاره ای از طبیعت تصور شده است و خاصیت ناتورالیستی فلسفۀ ارسطو در اینجا قوی تر است. به این عنوان که هیچ مرزی بین قوانین انسانی (اخلاق) و قوانین طبیعی وجود ندارد.
3/ نظریۀ کلام حاکم بر فرهنگ قرون وسطی
؛ بدین مضمون که فضیلت عبارت است از مطابقت فعل با فرمان خداوند از طریق معیارهای کتاب مقدس. این دیدگاه از هر جهت در مقابل دیدگاه های ارسطویی و رواقی بود. در آرای پیشین فضیلت از طبیعت انسان استنتاج می شد اما در اینجا پدیده ای الهی بود. معیار فضیلت در اینجا از آسمان نازل شده است و شرایط طبیعی زندگی انسان معیار فضیلت نیست. فضیلت بنابر این نظریه چیزی نیست که طبیعت انسان اقتضا می کند بلکه چیزی است که خدا بدان حکم کرده است. معیار حکم خدا در این نظریه کتاب مقدس بود با تفسیر دستگاه روحانیت (کلیسا).
4/ رأی کانت در باب فضیلت
؛ از نظر کانت فضیلت عبارت است از ادای تکلیف یا فعل مطابق تکلیف. اما صرف مطابقت با تکلیف برای تحقق فضیلت کافی نیست بلکه نیت فاعل باید فقط ادای تکلیف باشد و هیچ عالم و انگیزۀ دیگری در آن دخالت نداشته باشد.
کانت در دفتر اول از قسمت اول از باب اول کتاب، پس از ذکر مقدمۀ مفصلی در مورد مباحث عمومی اخلاق در دو فصل از تکالیف کامل انسان نسبت به ذات خویش سخن می گوید. در فصل اول تکلیف انسان نسبت به ذات خویش به عنوان یک حیوان مطرح است. در اینجا سه تکلیف وجود دارد و در مقابل هر تکلیفی رذیلتی:
الف) تلکیف صیانت ذات که رذیلت مقابل آن، خودکشی است.
ب) تکلیف حفظ نوع که رذیلت مقابل آن استعمال غیر طبیعی قوای جنسی است.
ج) تکلیف حفظ قوای حیاتی که رذیلت مقابل آن افراط در خوردن و نوشیدن است.
در فصل دوم از تکالیف انسان به عنوان یک موجود اخلاقی (و نه فقط یک حیوان) سخن می گوید: اساس تکلیف عبارت است از حفظ شرافت اخلاقی انسان به عنوان یک موجود آزاد. رذایل مقابل این تکلیف عبارت است از: دروغ، بخل (حرص) و تواضع کاذب (چاپلوسی). سپس در ادامۀ فصل سه بخش فرعی عنوان کرده است:
در بخش اول از وجدان به عنوان قاضی فطری و درونی افعال اخلاقی سخن می گوید. در بخش دوم از اولین فرمان تکلیف اخلاقی سخن می گوید به این عنوان که: خودت را بشناس.
موضوع قسمت اول باب اول کتاب تماماً تحقیق در تکالیف انسان نسبت به ذات خویش است و این قسمت پر حجم ترین بخش کتاب است. از اینجا می توان نتیجه گرفت که غایت اخلاق خودسازی و رساندن ذات خویش به کمال اخلاقی شایستۀ انسان است. مباحث این دفتر به دو بخش تقسیم شده است. در بخش اول سعی و کوشش انسان برای تکامل قوای طبیعی خود به عنوان یک تکلیف مورد بحث واقع شده است. انسان مکلف است قوای بدنی و ذهنی و روحی خود را تقویت کند.کانت قوای طبیعی انسان را به سه بخش بدنی، روحی و ذهنی تقسیم کرده است. در بخش دوم از رشد و تکامل اخلاقی به عنوان تکلیف سخن رفته است.
قسمت دوم از باب اول شاملی دو فصل است. موضوع فصل اول تکالیف انسان نسبت به دیگران است و از دو بخش تشکیل شده است. در بخش اول از دوستی و در بخش دوم از تکالیفی سخن رفته است که در مقابل صفات شایستۀ افراد دیگر بر دوش انسان است. از این قبیل است تواضع و احترام متقابل. موضوع فصل دوم تکالیف متقابل افراد نسبت به موقعیت های خاص اجتماعی آنهاست.
در باب دوم کتاب که موضوع آن روش تعلیم و تربیت است شامل دو بخش و یک ضمیمه است به عنوان نتیجۀ بحث. در بخش اول این باب روش تعلیم و تربیت و در بخش دوم ریاضت اخلاقی مورد بحث واقع شده است.
فهرست مطالب:
مقدمه مترجم / درآمد / مدخل تعلیم فضیلت
باب اول: در تعلیم عناصر اخلاقی
قسمت اول: تکالیف نسبت به خود به طور کلی
دفتر اول: تکالیف کامل در قبال خویش
فصل اول: تکالیف انسان به عنوان یک موجود حیوانی / فصل دوم: تکالیف انسان به عنوان یک موجود اخلاقی
بخش اول: تکلیف انسان به عنوان فاضی فطری / بخش دوم: اولین فرمان هر تکلیفی نسبت به خود / بخش فرعی: ایهام تفکر در مفاهیم اخلاقی
دفتر دوم: تکالیف ناقص انسان نسبت به خویش
بخش اول: تکالیف انسان در مورد رشد طبیعی خویش / بخش دوم: تکلیف انسانی در مورد تعالی کمال اخلاقی خویش
قسمت دوم: تکالیف فضیلت در قبال دیگران
فصل اول : تکالیف ما در قبال دیگران به عنوان صرفاً انسان
بخش اول: دوست داشتن افراد دیگر / بخش دوم: تکالیف ناشی از حرمت انسان ها
فصل دوم: تکالیف اخلاقی انسان ها نسبت به یکدیگر به لحاظ موقعیت هایشان
باب دوم: در تعلیم روش اخلاق
بخش اول: تعلیم اخلاق / بخش دوم: ریاضت اخلاقی
نتیجه: تعلیم دینی خارج از فلسفۀ اخلاق است.
------------------------------------------------------------
متن کتاب:

The metaphysics of morals

[PDF] از lulu.com 
 -----------------------------------------------------------
مطالب مرتبط:
فلسفه اخلاق کانت
فلسفه اخلاق کانت (2)
بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق اثر ایمانوئل کانت
کتاب «نقد عقل عملی» اثر ایمانوئل کانت

کتاب «نقد عقل عملی» اثر ایمانوئل کانت



کتاب «نقد عقل عملی» اثر ایمانوئل کانت، ترجمۀ انشاءالله رحمتی توسط انتشارت نورالثقلین (تهران) به سال 1384 به زیور طبع آراسته شد و در سال 1385 به چاپ دوم رسید. این اثر ترجمه ای است از Critique of Practical reason.
مترجم محترم: ایمانوئل کانت در مقدمه بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق که در سال 1785 انتشار یافت می نویسد که قصد تألیف اثری دربارۀ «مابعدالطبیعه اخلاق» دارد و بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق پیش درآمدی بر آن است. هرچند کانت در آنجا لفظ «مابعدالطبیعه اخلاق» را بکار می برد و نامی از نقد عقل عملی به میان نمی آورد ولی ممکن است مراد کانت از رساله ای که نام می برد نه صرف عنوان آن رساله، بلکه موضوع و محتوای آن باشد که بدین ترتیب آن را پیش در آمدی بر نقد عقل عملی نیز محسوب کرد. به هر تقدیر کانت پس از آن رسالۀ مقدمات دو اثر مهم دیگر در زمینۀ اخلاق با عنوان نقد عقل عملی در سال 1787 و مابعدالطبیعه اخلاق در سال 1797 منتشر ساخته است. این سه اثر برای فهم فلسفۀ اخلاق کانت اهمیت اساسی دارند.
نقد عقل عملی یکی از سه نقد مهم و مشهور کانت است که در کنار آن دو نقد دیگر یعنی نقد عقل محض مشهور به «نقد نخست» و نقد قوۀ حکم مشهور به «نقد سوم»، این نقد به «نقد دوم» مشهور است. نقد عقل عملی به لحاظ فصل بندی و تدوین مباحث به نقد عقل محض همانند است. این نقد نیز همانند نقد عقل محض به دو بخش «عناصر» و «روش شناسی» تقسیم شده است. بخش عناصر آن نیز همانند بخش «عناصر» نقد عمقل محض به دو دفتر «آنالیتیک یا تحلیل» و «دیالکتیک یا جدل» تقسیم می شود. ولی تفاوت هایی اساسی نیز میان آنها موجود است. از جمله اینکه ماحصل «تحلیل» در نقد نخست این است که معرفت مشروع و راستین معرفتی است که به شهود (ادراک حسی) وفادار بماند و پا را از دایرۀ تجربه ممکن فراتر نگذارد. ولی دستاورد «تحلیل» در نقد دوم این است که عمل اخلاقی راستین، عملی است که از قید هرگونه امر تجربی  محسوس آزاد باشد و فقط از عقل محض نشأت بگیرد. بنابراین در حالی که در نقد نخست هرگونه عقل (که در اینجا عقل نظری است) از قید تجربه آزاد گردد متعالی می شود و عملکردی ناصواب و نامشروع دارد، در نقد دوم عکس مطلب صادق است، به این معنا که عقل عملی در صورت وابستگی به تجربه متعالی و نامشروع می شود. 
در دفتر «جدل» نقد دوم نیز همانند نقد نخست، نشان می دهد که عقل محض با تعارض هایی مواجه است.  ولی اگر نتیجۀ تعارض های عقل نظری عمدتاً سلبی است و این تعارض ها حکایت از آن دارند که راه عالم معقول (ماوراء طبیعت) به روی ما بسته است، ولی در «جدل» عقل عملی، به نتایجی ایجابی دست پیدا می کنیم. مسائلی که در نقد نخست، عقل نظری در مورد آنها لاادری گری پیشه کرده بود و در بهترین حالت صرفاً امکان آنها را می پذیرفت در اینجا واقعیت شان به اثبات می رسد. نقد نخست مفاهیم اختیار، جاودانگی نفس و خدا را اثبات ناشده و حتی غیر قابل اثبات قلمداد کرد به این دلیل که هر گاه عقل در مقام اثبات آنها برآید، دستخوش تناقض گویی می شود. ولی در نقد عقل عملی اثبات می شود که این مفاهیم، مفاهیمی تهی و عاری از مفاد و مصداق نیستند و حقیقتی در ازای آنها وجود دارد.
ولی با این همه میان این دو نقد تعارضی موجود نیست، زیرا آنچه در نقد نخست آمده است به شناخت نظری آن مفاهیم مربوط می شود و آنچه در اینجا مورد بحث است به شناخت عملی مربوط است. بنابراین کانت نشان می دهد که این دو عقل در حقیقت دو ساحت عقل واحدند و نه تنها تعارضی میان آنها نیست، بلکه چنانکه هر یک از آنها در مسیر خویش به کار گرفته شود، مکمل یکدیگرند.
کانت: این اثر را نقد عقل عملی و نه نقد عقل عملی محض نام دادم، گو این که شباهت آن به نقد نظری چنین عنوانی را می طلبید. این رساله می خواهد اثبات کند که عقل عملی محض موجود است و برای این مقصود همۀ قوۀ عملی عقل را مورد نقادی قرار می دهد. همراه با این قوه عملی عقل، اختیار استعلایی نیز به اثبات می رسد؛ اختیار به همان معنای مطلقی که مورد نیاز عقل نظری در استفاده اش از مفهوم علیت است.
در حقیقت این اثر، مبتنی بر بنیاد مابعدالطبیعۀ اخلاق است، ولی فقط تا آنجا که بنیاد مابعدالطبیعۀ اخلاق، شناختی مقدماتی دربارۀ اصل تکلیف به دست می دهد و ضابطه ای مشخص دربارۀ این اصل فراهم می آورد و توجیه می کند. ولی از جهات دیگر، اثری مستقل است.

فهرست مطالب
:
یادداشت مترجم
دیباچه
مقدمه: دربارۀ ایدۀ نقد عقل عملی

بخش اول : عناصر عقل عملی محض

دفتر اول: تحلیل عقل عملی محض
فصل اول
: دربارۀ اصول عقل عملی محض
فصل دوم: دربارۀ موضوع عقل عملی محض
فصل سوم: دربارۀ انگیزه های عقل عملی محض

دفتر دوم: جدل عقل عملی محض
فصل اول: دربارۀ جدل عقل عملی به طور کلی
فصل دوم: دربارۀ جدل عقل عملی محض در تعریف مفهوم «خیر اعلا»

بخش دوم: روش شناسی عقل عملی محض

------------------------
متن کتاب:
Critique of Practical Reason - Philosophy
[PDF] The Critique of Practical Reason
------------------------------
مطالب مرتبط:
  
فلسفه اخلاق کانت
فلسفه اخلاق کانت (2)
بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق اثر ایمانوئل کانت 
«مابعدالطبیعه اخلاق: فلسفه فضیلت» اثر ایمانوئل کانت 

بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق اثر ایمانوئل کانت



بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق (گفتاری در حکمت کردار) اثر ایمانوئل کانت
، و ترجمۀ حمید عنایت/علی قیصری توسط انتشارات خوارزمی به سال 1369 به چاپ اول رسید. این اثر ترجمه ای است از :
 Foundation of the Metaphysic of Morals
مترجم: مابعدالطبیعه اخلاق را می توان پیشگفتاری دانست بر نقد خرد عمل، و از آنجا که نویسنده در طرح مباحث آن چمشدات آشنایی با جزئیات آثار گذشته خود و بویژه نقد خرد ناب را از خواننده ندارد، بنابراین کتاب حاضر بخودی خود می تواند برای آشنایی و ورود به درک اندیشه های دورۀ انتقادی در زندگی فکری کانت، دانشجویان فلسفه را مفید افتد.
کانت در پیشگفتار کتاب می گوید: من چون می خواهم (اینجا رساله ای در) مابعدالطبیعۀ اخلاق به دست دهم فعلاً اصول آن را در اینجا باز می نمایم. در واقع بنیاد (مابعدالطبیعۀ اخلاق) همان نقد عقل ناب عملی است؛ همچنان که بنیاد مابعدالطبیعه، نقد عقل نظری است. ولی اولاً نقد عقل ناب عملی به اندازۀ نقد عقل ناب نظری ضرورت مطلق ندارد، زیرا عقل آدمی، در امور اخلاقی، حتی در معمولی ترین اذهان، به آسانی می تواند به پایۀ بلندی از درستی و کمال برسد، و حال آنکه در وجه نظری ولی ناب خود، یکسره جنبۀ جدلی دارد؛ و ثانیاً اگر قرار است که نقد عقل ناب عملی، کامل باشد، باید بتوان یگانگی آن را با عقل نظری در اصلی مشترک نشان داد، زیرا در فرجام کار، عقل یکی است ولی فقط مصداق های آن (از حیث نظری و عملی) فرق می کند. لیکن من نمی توانم به چنین نقد کاملی بپردازم بی آنکه نکته های یکسره متفاوتی را پیش بکشم که چه بسا مایۀ آشفتگی ذهن خواننده شود. از اینرو به جای نقد عقل ناب عملی، عنوان اصول (بنیاد) مابعدالطبیعۀ اخلاق را برگزیده ام. ثالثاً مابعدالطبیعۀ اخلاق را، با آنکه ممکن است خوانند از عنوانش برمد، می توان عامه پسند و درخور فهم همگان آموخت... موضوع رسالۀ حاضر چیزی نیست جز جستن و بازنمودن اصل غایی اخلاق....
در این اثر نگارنده به شیوۀ تحلیلی از معرفت عام به تعیین اصل غایی آن رسیده و سپس به شیوۀ ترکیبی از بررسی این اصل و ریشه های آن دوباره به معرفت عامی که مصداق آن اصل بوده است بازگشته است.

فهرست مطالب:
1/ بخش نخست – گذار از معرفت عقلی معمولی اخلاقی به (معرفت) فلسفی (اخلاقی).
2/ بخش دوم – گذار از فلسلفۀ مردم پسند اخلاق به مابعدالطبیعۀ اخلاق. 
3/ بخش سوم – گام بازپسین از مابعدالطبیعۀ اخلاق به عقل ناب عملی.

ایمانوئل کانت به تاریخ 22 آوریل 1724 در شهر کینگزبرگ واقع در پروس شرقی آن روز به دنیا آمد.تحصیلات عالیه خود را در دانشگاه زادگاهش پی گرفت و سپس به مدت پانزده سال در همانجا مدرس فلسفه شد و در طول این مدت پیوسته دربارۀ مابعدالطبیعه، منطق و علوم طبیعی تدریس می کرد و چیز می نوشت.کانت در سال 1770 به سمت استاد منطق و مابعدالطبیعه در دانشگاه کینگزبرگ برگزیده شد و در سال 1781 یکی از مهمترین آثار خود یعنی نقد خرد ناب را به چاپ رسانید. نگاهی فهرست وار به مهمترین کارهایی که پس از انتشار نقد خرد ناب بوجود آمدند بخوبی بیانگر این مرحله از زندگی فکری کانت است که به نام دورۀ انتقادی شهرت یافته است:

1783 – درآمدی بر هر مابعدالطبیعۀ آینده ... (برای ترجمۀ فارسی این اثر که به رسالۀ تمهیدات شهرت دارد، نگاه کنید: ایمانوئل کانت: تمهیدات، مقدمه ای بر هر مابعدالطبیعۀ آینده که به عنوان علم عرضه می شود، ترجمۀ غلام علی حداد عادل، تهران، مرکز نشر دانشگاه، 1367).

1785 – بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق (کتاب حاضر)

1786 -  بنیاد مابعدالطبیعی علوم طبیعی.

1787 – چاپ دوم نقد خرد ناب. (برای ترجمۀ فارسی این اثر نگاه کنید: ایمانوئل کانت، سنجش خرد ناب، ترجمۀ میر شمس الدین ادیب سلطانی، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1362).

1787 – نقد عقل عملی. (برای ترجمۀ فارسی این اثر نگاه کنید: ایمانوئل کانت، نقد عقل عملی، ترجمۀ انشاء الله رحمتی، تهران، نورالثقلین، 1384).

1790- نقد قوۀ حکم. (برای ترجمۀ فارسی این اثر نگاه کنید: ایمانوئل کانت، نقد قوۀ حکم، ترجمۀ عبدالکریم رشیدیان، تهران، نشر نی، 1377).

1793- دین در محدوده عقل تنها. (برای ترجمۀ این اثر نگاه کنید: ایمانوئل کانت، دین در محدودۀ عقل تنها، ترجمۀ منوچهر صانعی دره بیدی، تهران، نقش و نگار، 1380).

1797- مابعدالطبیعه اخلاق: فلسفه فضیلت. (برای ترجمۀ این اثر نگاه کنید: ایمانوئل کانت، فلسفه فضیلت، ترجمۀ منوچهر صانعی دره بیدی، تهران، نقش و نگار، 1379).

---------------------------------
متن کتاب:
Fundamental Principles of the Metaphysic of Morals - Philosophy.

  • Groundwork for the Metaphysic of Morals

  • ---------------------------------
    مطالب مرتبط:
    فلسفه اخلاق کانت
    فلسفه اخلاق کانت (2)
    کتاب «نقد عقل عملی» اثر ایمانوئل کانت

    کتاب «فائده گرایی» اثر جان استیوارت میل




    کتاب «فائده گرایی» اثر جان استیوارت میل
    ، و ترجمۀ مرتضی مردی‌ها توسط نشر نی در سال ۱۳۸۸ به چاپ اول رسید. این کتاب ترجمه‌ای است از Utilitarianism، Oxford – New York، Oxford Universiyy Press، ۱۹۹۸.
    در فصل اول فایده گرایی، که عنوانش «ملاحضات کلی» است، میل هدف کتابش را چنین بیان می‌کند:
    من... تلاش خواهم کرد به فهم و قدر‌شناسی نظریه فایده گرا یا نظریه خوشبختی کمک کنم و به سمت یافتن دلایلی متناسب با آن گام بردارم.
    می‌ل معتقد است اصل فایده «در ساختن مکاتب اخلاقی، حتی آن مکاتبی که با تمسخر و بی‌اعتنایی مرجعیت خوشحالی در اخلاق را انکار می‌کنند، نقش مهمی داشته است.»
    می‌ل، پیش از آنکه به سراغ توضیح فایده گرایی و دفاع از آن برود، دو اصل کلی را که باید راهنمای ما در پروراندن نظریه‌ای اخلاقی باشد مطرح می‌کند، نخست می‌گوید:
    همه اعمال در جهت هدفی هستند، و به نظر طبیعی می‌آید که فرض را بر این بگذاریم که چند و چون قواعد حاکم بر اعمال وابسته هدفی است که این قواعد در خدمتش هستند.
    اصل دوم او اصلی است که تقریباً همه فیلسوفان اخلاق عمل ـ بنیاد آن را می‌پذیرند:
    در بُنِ هر اخلاقی یا باید یک اصل یا قانون بنیادین باشد، یا اگر چند اصل یا قانون در بُنِ آن وجود دارد، باید میان آن‌ها مراتب و تقدّم و تأخّری قطعی وجود داشته باشد؛ و یک اصل، یا قاعده‌ای برای داوری میان اصول مختلف به هنگام پیش آمدن تضاد می‌انشان، مسلّم و بی‌نیاز از اثبات باشد.
    می‌ل پس از بیان این دو اصل، حال در فصل دوم به سراغ توصیف این مطلب می‌رود که «فایده گرایی چیست؟» میل هم، مثل بنتام، «لذت طلبی» را بیانگر درست «هدف» مناسب همه اعمال می‌داند و بنابراین «لذت طلبی» را بنیان نظریه‌اش قرار می‌دهد:
    آن نظریه زندگی که این اخلاق فایده گرا بر آن مبتنی است... این است که لذت، و رهایی از رنج تنها چیزهایی هستند که به عنوان غایت، مطلوب‌اند؛ و همه چیزهای مطلوب... مطلوبند، یا این جنبه که لذتی در خود آن‌ها وجود دارد، یا از این جنبه که وسیله‌ای در جهت افزایش لذت و کاهش درداند.
    میل در این فصل به هفت نقد وارد بر اصل فائده گرایی می‌پردازد و به آن‌ها پاسخ می‌دهد.
    نقد نخست: این منتقدان این فرض را که زندگی (بر اساس آنچه آن‌ها اظهار می‌کنند) غایتی بر‌تر از لذت ندارد – هیچ چیز بهتر و شکوهمند‌تر از میل و ارضا نیست – به شدت زبون و پست می‌شمارند این آموزه را صرفا درخور خوک‌ها می‌دانند.....
    پاسخ میل به این ایراد:
    انسان قوا و قابلیت‌هایی دارد بسیار فرا‌تر و رشد یافته‌تر از اشتهای حیوان، و هنگامی که کسی از چنین قوا و قابلیت‌هایی آگاه باشد، هیچ حالتی را که مشتمل بر ارضای آن‌ها نباشد، حال خوش محسوب نخواهد کرد.... تشخیص این حقیقت کاملا در همسازی و تناسب با اصل فایده است که بعضی انواع لذت نسبت به بعضی دیگر خواستنی‌تر و ارزشمندترند. بسیار نامعقول خواهد بود که، در حالی که در برآوردِ هر چیزی، کمیت و کیفیت آن، هر دو، مورد توجه قرار می‌گیرد، ارزیابی لذت، صرافا پیرو معیارهای کمی تلقی شود.
    می‌ل جملهٔ مشهورش را در جواب این نقد می‌آورد: «بهتر است انسانی ناراضی باشیم تا خوکی راضی؛ بهتراست سقراطی ناراضی باشیم تا احمقی راضی»
    نقد دوم: میل در پاسخ کسانی که می‌پرسند «ما چه حقی داریم که شاد باشیم؟» می‌گوید که هدف عمل شادکامی خودمان نیست بلکه شادکامی همگان است. پس باید بکوشیم با احتساب شادکامی یکایک آدم‌ها بیشترین شادکامی خالص را به بار آوریم. فایده گرایی نه نوعدوستانه است نه خودخواهانه.
    نقد سوم بر فایده گرایی: برخی منتقدان، با این فکر که هر کسی در موارد بسیار ناچار است رفاه و آسایش خودش را فدای خیر همگان کند، می‌گویند «این معنا فرا‌تر از طاقت بشری است.» اما میل بدرستی پاسخ می‌دهد که یک نظریه خوب اخلاقی بایستی آرمانی پیش روی ما بنهد که تلاش کنیم به آن برسیم. و می‌گوید نظریه فایده گرایی از کسی طلب نمی‌کند که انگیزه خیر خواهانه در عملش داشته باشد: «انگیزه ربطی به اخلاقی یا غیراخلاقی بودن عمل ندارد.» ممکن است آدم انگیزه‌اش نفع شخصی باشد، اما چون عملش منجر به پیامد‌های خیر برای همگان می‌شود، عملش از نظر اخلاقی درست باشد: «خیل کثیری از اعمال خیر به قصد خیر رساندن به دنیا انجام نمی‌گیرند، بلکه خیر و نفع شخصی در آن‌ها دخیل است...» و سرانجام، میل خاطرنشان می‌کند که قلیلی از ما در موقعیتی قرار می‌گیریم که احتمال داشته باشد اعمال ما بر شمار کثیری از آدم‌ها تأثیر گذار باشد، بنابراین، بعید است که مجبور باشیم در موارد بسیار زیادی شادکامی خود را فدای خیر عمومی کنیم.
    نقد چهارمی که میل مورد بررسی قرار می‌دهد این است که «فایده گرایی باعث می‌شود آدم‌ها سرد باشند و احساس همدردی را در آن‌ها از بین می‌برد.» پاسخ میل این است که این نقد بر همه نظریه‌های اخلاقی عمل ـ بنیاد وارد است، چون در این نظریه‌ها اعمال بر حسب پیروی یا عدم پیروی از اصول صحیح ارزیابی می‌شوند، و نه بر این اساس که آیا اشخاص دوست داشتنی هستند یا نه.
    نقد پنجم بر فایده گرایی: گفته می‌شود فایده گرایی «آموزه‌ای بیخداست.» میل اما بدرستی متذکر می‌شود که می‌توان به خدا اعتقاد داشت و در عین حال کوشید اصلی اخلاقی به دست داد که همگان باید از آن پیروی کنند. این به معنای «معنا کردن اراده خداوند برای خودمان» است. همانگونه که بعد‌تر در کتاب می‌نویسد، اصل فایده گرایی را براحتی می‌توان به دیده اصلی نگریست که خدا هم از ما می‌خواهد از آن پیروی کنیم.
    نقد ششم یک مشکل عملی را پیش روی فایده گرایی قرار می‌دهد: «پیش از عمل، زمان کافی برای محاسبه و سبک و سنگین کردن تأثیرات هر شیوه رفتاری بر شادکامی عمومی وجود ندارد.» می‌ل، این پرچمدار همیشگی استدلال استقرایی، می‌گوید ما می‌توانیم پیش بینی‌های قریب به یقینی در مورد پیامد‌های اعمالمان داشته باشیم چون: در طول کل گذشته تاریخی، انسان‌ها بنا به تجربه سمت و سوی اعمال را دریافته‌اند؛ و در دوراندیشی و اخلاق در زندگی همه مبتنی بر این تجربه است.
    در فصل سوم، میل، مثل بنتام، به بررسی «فشار‌ها» می‌پردازد ـ یعنی فشارهایی که می‌توان بر افراد اعمال کرد یا به طور طبیعی وجود دارند ـ فشارهایی که افراد را وامی دارد از اصل فایده پیروی کنند. او بحث را با این پرسش آغاز می‌کند:
    چرا من ملزم به ارتقای شادکامی همگانی هستم؟ اگر شادکامی خود من در چیز دیگری است، چرا ترجیحم آن چیز دیگر نباشد؟
    عنوان فصل چهارم کتاب فایده گرایی چنین است: «چه نوع برهانی برای اصل فایده می‌توان اقامه کرد.» این فصل عملاً حاوی دفاعی است از بخش لذت طلبانه نظریه فایده گرایی. در این فصل، میل به این موضع رسمی بنتام و خودش وفادار نمی‌ماند که «مسائل مربوط به اهداف غایی برهان پذیر یا اثبات کردنی نیستند.» میل آشکارا برهانی برای بخش نخست دیدگاه لذت طلبانه، یعنی اینکه «هر لذت (یا شادکامی) ذاتاً خوب است» اقامه می‌کند. عموماً پذیرفته‌اند که این برهان یک مغالطه طبیعی است، یعنی می‌کوشد از این گزاره «است» یک گزاره «باید» استخراج کند. میل در واقع می‌گوید چون مردم شادکامی را طلب می‌کنند، پس باید آن را طلب کنند (یعنی شادکامی مطلوب است).
    در فصل پنجم فایده گرایی، میل استدلالی نیرومند در برابر منتقدان عرضه می‌کند و نمودار زیر را تصویر درستی از رابطه میان عمل درست، آنچه در خدمت فایده است قلمداد می‌کند:
    آنچه درست است = آنچه در خدمت فایده است

     

     

     

     


    «موارد عادی‌تر فایده» / «احسان»                                                         آنچه عادلانه است

    میل می‌گوید عدالت، «که مبتنی بر فایده است»، «جزء اصلی و به نحوی غیر قابل قیاس مقدس‌ترین و الزام آور‌ترین جزء هر اخلاقی است.» عدالت شاخه‌ای از «فایده اجتماعی» است که «بس بسیار مهم‌تر از موارد عادی‌تر فایده یا احسان و بنابراین مطلق و حکم است» ـ و در نتیجه، به نظر او «تفاوتش فقط درجاتی نیست، بلکه نوعی هم هست.»

    فهرست مطالب:
    ۱/ ملاحظات کلی
    ۲/ فایده باوری چیست؟
    ۳/ دربارۀ الزام بنیادین اصل فائده
    ۴/ دربارۀ نوع دلیلی که به نفع اصل فایده می‌توان انگیخت
    ۵/ دربارۀ ربط میان علت و فایده
    افزوده مترجم: درآمد، خوشبختی، لذت برتبر و فرو‌تر، فایده گروی عمل و قاعده، مغالطه و استدلال؛ و غیره.
    ----------------------
    کتاب «فلسفۀ جان استیوارت میل، اثر سوزان لی اندرسون، و ترجمه خشایار دیهیمی (طرح نو)» پیش درآمد خوبی برای مطالعه این کتاب است.
    -----------------------------------------------

    جان استیوارت میل .

    -----------------------
    متن کتاب:Utilitarianism

    دانلود

    ----------------------------------------
    مطالب مرتبط :
    کتاب «اخلاق» نوشتۀ جورج ادوارد مور
    کتاب مبانی اخلاق، نوشتۀ جورج ادوار مور

    کتاب «اخلاق» نوشتۀ جورج ادوارد مور



    کتاب «اخلاق» نوشتۀ جورج ادوارد مور
    ، ترجمۀ اسماعیل سعادت توسط انتشارات علمی و فرهنی در سال 1366 منتشر شد و در 1382 به چاپ سوم رسید.
    این اثر ترجمۀEthics  مور است که در آن به فرا اخلاق پرداخته است. این کتاب دومین کتاب مشهور او در حوزۀ اخلاق است و اولین کتابش مبانی اخلاق Principia Ethica است. مور در کتاب اخلاق (فلسفه اخلاق) به بازنگری برخی از دیدگاه های قبلی خود در مبانی اخلاق پرداخته است.
    مترجم محترم در معرفی اجمالی این اثر چنین می گوید: وقتی که می گوییم فعلی درست است، یا باید آن را انجام داد، مقصودمان از این سخن چیست؟ وقتی که می گوییم چیزی خوب است یا بد است، مقصودمان از این سخن چیست؟ آیا می توانیم صفتی بیابیم که بدون استثنا به همه افعال درست تعلق داشته باشد و جز به چیزهای خوب به هیچ چیز دیگر متعلق نباشد؟ آیا می توانیم دلیلی بیابیم که وقتی که فعلی درست است آن دلیل به ما بگوید که چرا آن فعل درست است؟ آیا می توانیم دلیلی بیابیم که وقتی که چیزی خوب است آن دلیل به ما بگوید که چرا آن چیز خوب است، یا وقتی که چیزی بهتر از چیز دیگر است، بگوید که چرا آن چیز بهتر است؟
    مسائلی از این نوع است که در این کتاب مورد بحث قرار می گیرد. نویسنده نخست نظریه ای را که به عقیدۀ او از همۀ نظریات دیگر ساده تر و زودیابتر است عنوان می کند. آن گاه به تحلیل یکایک اعتراضاتی که می توان بر آن وارد کرد می پردازد و به این ترتیب همۀ جنبه های اساسی ترین موضوعات علم اخلاق را به دقت مورد بررسی قرار می دهد.
    فصل اول و دوم این کتاب به بحث فائده گروی می پردازد. این نظریه متضمن دو چیز است (1) یکی اینکه اگر زمانی این معنی صادق باشد که فعلی ارادی به خصوص درست است، باید این معنی هموراه درست باشد که آن فعل ارادی به خصوص درست بوده است: یا، به عبارت دیگر، ممکن نیست که فعلی از درست به غلط، یا از غلط به درست، تغییر صفت بدهد؛ یعنی ممکن نیست صادق باشد که فعل واحدی در یک زمان درست باشد و در زمانی دیگر غلط. (2) دیگر اینکه ممکن نیست یک فعل واحد در عین حال هم غلط و هم درست باشد. این نظریه آشکارا متضمن این هر دو چیز بوده که تصدیق می کرد که یک فعل ارادی فقط در صورتی ممکن است درست باشد که حداکثر لذتی را به بار آورد، و فقط در صورتی ممکن است غلط باشد که کمتر از حداکثری لذت به بار آورد. و پیداست که اگر یکبار این معنا صادق باشد که عملی حدااکثر لذتی به بار آورده است، همچنین پیداست که ممکن نیست این معنا صادق باشد که در یک زمان واحد یک فعل واحد هم حداکثر لذتی به بار آورده باشد و هم کمتر از حداکثر لذتی. بنابراین این نظریه بر روی هم متضمن این معناست که ممکن نیست یک فعل به خصوص، چه در یک زمان واحد و چه در زمان های متفاوت باید یا درست باشد یا غلط، و هرچه در یک زمان هست باید در همۀ زمان ها دیگر نیز همچنان باشد. در سرتاسر سه فصل (3، 4، 5) به بررسی اعتراضات متعددی پرداخته می شود که بر نظریۀ بیان شده در فصول دوم و سوم وارد شد. یکی از این اعتراضات این است که درست غلط بودن یک فعل بستگی به سرشت ذاتی فعل دارد یا به عبارت دیگر بعضی از انواع فعل ها مطلقا همواره درست اند، و بعضی دیگر مطلقا هموراه غلط اند، صرف نظر از نتایجی که به بار می آورند. اعتراض دیگر این است که درست و غلط نه تابع ماهیت فعل است و نه تابع نتایج آن، بلکه جزءً، یا حتی کلاً، تابع انگیزه یا انگیزه هایی است که فعل از روی آنها انجام می یابد. مقصود از این نظریه که به موجب آن فعل جزءً تابع انگیزه هاست این است که هیچ فعلی نمی تواند واقعاً درست باشد، مگر آنکه از روی یک انگیزۀ معین یا یک گروه انگیزه های معین، که بنا به فرض خوب اند، انجام یابد؛ ولی انجام یافتن یک فعل از روی چنین انگیزه ای به خودی خود کافی نیست که سبب درست بودن آن شود: به این معنی که فعل، در صورتی که درست باشد، باید همواره همچنین یا بهترین نتایج ممکن را به بار آورد یا از ویژگی دیگری برخوردار باشد. اعتراض دیگری که از همۀ اعتراضات دیگر جدی تر است. این خاص کسانی است که سخت بر این عقیده اند که درست و غلط نه تابع ماهیت فعل است و نه تابع انگیزۀ آن، و حتی تا آنجا پیش می روند که این گزارۀ فرضی را بدیهی می دانند که اگر موجودی مطلقا می دانست که مجموع نتایج فعلی بهتر از مجموع نتایج فعل دیگری خواهد بود، آنگاه همواره وظیفه می داشت که فعل اول را بر فعل دوم ترجیح دهد. به بیان دیگر، مسئله غلط و درست بودن یک فعل تابع نتایج عملی آن نیست، زیرا هر گاه نتایج یک فعل، تا آنجا که فاعل می تواند پیش بینی کند، احتمالاً بهترین نتایج ممکن باشد، فعل همواره درست است، و لو این نتایج در عمل بهترین نتایج نباشد. در حقیقت، این اعتراض مبتنی بر این عقیده است که درست و غلط، به یک معنا، تابع آن چیزی است که فاعل می تواند بداند. در فصل ششم نگارنده بر آن است که به بررسی اعتراضاتی مبتنی بر این عقیده بپردازد که درست و غلط تابع آنچیزی است که فاعل می تواند انجام دهد.  نگارنده در  آخرین فصل، مسئله ای طرح می کند دربارۀ اینکه به چه معنای دقیقی می توان گفت که درست و غلط افعال بستگی به نتایج عملی آنها دارد.

    فهرست مطالب
    :
    1/ مذهب اصالت فائده (فائده گروی)
    2/ مذهب اصالت فائده (دنباله و پایان؛
    3/ عینیت احکام اخلاقی
    4/ عینیت احکام اخلاقی (نتیجه)
    5/ نتایج: معیار درست و غلط
    6/ ارادۀ آزاد
    7/ ارزش ذاتی.
     ------------------
    متن کتاب : Ethics

    ------------------------
    مطالب مرتبط:
    کتاب مبانی اخلاق، نوشتۀ جورج ادوار مور

    کتاب مبانی اخلاق، نوشتۀ جورج ادوار مور



    کتاب مبانی اخلاق، نوشتۀ جورج ادوار مور، ترجمۀ غلامحسین توکلی / علی عسگری یزدی، و ویراستۀ مصطفی ملکیان توسط انتشارات پژوهشگاه علوم و  فرهنگ اسلامی (قم)، و سمت(تهران) در سال 1388 به زیور طبع آراسته شد.
    این اثر ترجمۀ Principia Ethica مور است که در آن به فرا اخلاق پرداخته است. این کتاب اولین کتاب مشهور او در حوزۀ اخلاق است و دومین کتابش فلسفه اخلاق (Ethics) (1913) است که در آن به بازنگری برخی از دیدگاه های قبلی خود در مبانی اخلاق پرداخته است.
    مترجمان محترم در معرفی این اثر و دیدگاه مور می گویند:  در فلسفه اخلاق بسیاری سعی دارند مفاهیم اخلاق را به مفاهیمی طبیعی ارجاع دهند؛ برای مثال خوب را معادل لذت یا مطلوب می دانند، در صورتی که مور آنرا مغالطه دانسته و آنرا مغالطۀ طبیعت گرایانه می نامد. مور معتقد است که خوب، مفهومی بسیط و غیر قابل تعریف است. در این زمینه استدلالی دارد که به «پرسش مفتوح» شهره است. بر اساس این استدلال خوب خاصه ای بسیط، غیر قابل تعریف و غیر قابل ارجاع به مفاهیم طبیعی است. این دیدگاه مور به ناطبیعت گرایی اخلاقی معروف است، از اینرو کتاب مبانی اخلاق که در آن دیدگاه او شرح و بسط داده شده، یکی از مهمترین منابع الهام بخش علیه طبیعت گرایی اخلاقی است و تا حدی در شکل گیری فرا اخلاق که دغدغۀ قرن بیستم است، مؤثر بوده است.
    مور چهار فصل اول مبانی اخلاق را به معرفی یک مغالطه، یعنی «مغالطه طبیعت گرایانه» اختصاص می دهد که به ادعای او تقریباً تمامی نظریه های اخلاقی پیشین را (به استثنای سیجویک و افلاطون) تخریب می کند. البته این نظریۀ مور بسط این رأی سیجویک است که مفهوم عقل عملی علامت مشخص – اما تعریف ناپذیر – تفکر اخلاقی است. به همین سان، «سودگروی آرمانیِ» لذت گروانۀ مور که می گوید: ما بایستی هموراه به گونه ای عمل کنیم که بهترین نتایج ممکن را در بر داشته باشد که در آن این نتایج درست همان نتایجی نیستند که لذت را به حداکثر می رسانند، بسط این نظریۀ سیجویک است که باید تقریر سودگرایانه از تکلیف را با تعیین غایت های آرمانی از طریق درک بلاواسطه، تکمیل کرد. البته ناگفته نماند که دغدغۀ اصلی مور این است که نظریه ای مابعدالطبیعی در باب شأن ارزش های اخلاقی طرح کند که از نظر او برای نظریۀ اخلاقی اهمیت کاملاً اساسی دارد. ولی سیجویک علاقۀ چندانی به مابعدالطبیعه ارزش از خود نشان نمی داد. وی در پی آن بود که چارچوبی نظری فراهم آورد که در آن بتواند هم حق اعتقاد اخلاقی متعارف و مطابق فهم عرفی ما را رعایت کند و هم از پس مطالبات نظام طلبانۀ عقل نظری برآید. افزون بر آن، هرچند مور و سیجویک دربارۀ این که مفاهیم اخلاقی غیر قابل تحویل (به مفاهیم دیگر) هستند، توافق داشتند، اختلاف فاحشی میان آنان بر سر مسئلۀ رابطۀ میان این مفاهیم و غایت های انسانی وجود دارد. مور قبول ندارد که مفاهیمی مثل خوبی اشاره ای ضروری به غایات انسانی داشته باشند، اما سیجویک خوبیِ یک نتیجۀ محتمل را بر اساس لوازم آن برای غایات فاعل های انسانی عاقل تعریف می کرد.
    اما مغالطه مورد نظر مور چیست؟ وی در این کتاب در بحث از مغالطۀ طبیعت گرایانه میان سه رأی مختلف متحیر است – اینکه کسی بدین جهت مرتکب این مغالطه شود که (1) «خ» (یعنی خوبی که از نظر مور مفهوم بنیادین اخلاق است)  «را با محمولی به جز خ یکی بداند» یا (2) «خ را با محمولی قابل تحلیل یکی بداند» یا (3) «خ را با «محمولی طبیعی یا مابعدالطبیعی» یکی بداند». مور قبول دارد که این آرا مستقل از یکدیگرند، در عین حال می گوید: می توان این آرا را در این رأی با هم ترکیب کرد که «خوبی به طور کامل بر حسب خاصه های طبیعی یا مابعدالطبیعی قابل تحلیل نیست» و در آن صورت، می توان انکار این امر را منجر به ارتکاب یگانه مغالطۀ طبیعت گرایانه دانست.
    رأی مهم دیگری که مور انکار آنرا ارتکاب مغالطۀ طبیعت گرایانه می داند این است که خوبی نه خاصه ای «طبیعی» است و نه خاصه ای «مابعدالطبیعی». خاصه های مابعدالطبیعی ، خاصه هایی هستند که شامل ارجاع به یک هستی مابعدالطبیعی مثل خدا.
    در دو فصل آخر مبانی اخلاق، مور از بحث مابعدالطبیعه ارزش فاصله می گیرد و به سراغ وظیفۀ فراهم ساختن نظریۀ اساسیِ اخلاقی می رود، از راه ارئه تقریری از این که ما چه باید انجام دهیم (فص 5) و تقریری از انواع عمدۀ اشیایی که دارای ارزش ذاتی هستند(فصل6). وی فصل ها قبلی را مقدماتی اساسی برای این کار می داند، چون بر آن است که تنها کسانی که از مفاهیم بنیادین اخلاق فهمی بایسته دارند و می توانند در وضعی باشند که نظریۀ اخلاقی واقعاً «عمل» ارائه کنند.
    روایت مور از تکلیف اساساً سودگرایانه («نتیجه گرایانه») است؛ یعنی در هر شرایطی عملی که بهترین حالت را در جهان ایجاد می کند عملی است که ما باید انجام دهیم (آیا عمل صواب است، یا وظیفه – مور این مفاهیم را از هم تفکیک نمی کند). به واقع در این کتاب مور می کوشد تا با بکارگیری اصل سودگرایی تکلیف را بر حسب ارزش ذاتی تعریف کند. استدلال سر راست مور در دفاع از اصل سودگرایی اش این است که این امری بدیهی است که « اگر ما می دانستیم که اثر فلان عمل واقعاً این خواهد بود که جهان را در کل نسبت به وقتی که طور دیگری عمل می شد، بدتر می کند، در این صورت، مطمئناً برای ما خطا می بود که مبادرت به انجام آن عمل کنیم».
     
    فهرست مطالب:
    فصل اول: موضوع اخلاق؛
    فصل دوم: اخلاق طبیعت گروانه؛
    فصل سوم: لذت گرایی؛
    فصل چهارم: اخلاق مابعدالطبیعی؛
    فصل پنجم: فلسفه اخلاق در ارتباط با رفتار؛
    فصل ششم: آرمان یگانه

    جورج ادوار مور(1873 - 1958) از فیلسوفان شاخص قرن بیستم، در انگلستان زاده شد و دوره تحصیلی اش را در دانشگاه کمبریج سپری کرد. نوشته های وی تأثیر گسترده بر اندیشۀ فیلسوفان این قرن داشته است. تأثیر وی به ویژه بر برتراند راسل، ویتگنشتاین، و رایل قابل ملاحظه است.مور، راسل و پیش از آنان گوتلوب فرگه، بانیان سنت تحلیلی در فلسفه اند که امروزه در جهان انگلیسی زبان، سنتی فائق است.
    --------------------------------------

    لینک دانلود: Download Principia Ethica
    متن صوتی : Principia Ethica
    متن کتاب :etext

    -------------------------------------

    مطالب مرتبط:
    کتاب «اخلاق» نوشتۀ جورج ادوارد مور

    کتاب فلسفه اخلاق (مقالاتی در باب اخلاق هنجاری، اخلاق کاربردی و فرا اخلاق)



    کتاب فلسفه اخلاق (مقالاتی در باب اخلاق هنجاری، اخلاق کاربردی و فرا اخلاق)، ترجمۀ محمود فتحعلی، توسط دفتر نشر معارف در سال 1387 منتشر شد.
    کتاب پیشرو ترجمه ای است از مجموعه مقالات برگرفته از منابع معتبر لاتین که به منظور آشنایی هرچه بیشتر اساتید اخلاق با مباحث  روز اخلاق منتشر شد.

    فهرست مطالب:

    1/ خدا و شالودۀ اخلاق: کای نیلسن.
    گاه تصور می شود که باور به خدا یک ضرورت عقلی برای انسان هاست؛ زیرا بدون چنین باوری دینی، باورهای اخلاقی مبنای مناسب و عقلانی ندارند. برخی ادعا کرده اند که در جهانِ بدون خدا دلیلی برای آنکه انسانی با ارادۀ نیک باشیم یا دلیلی برای انجام دادن آنچه به لحاظ اخلاقی وظیفه ماست، نداریم. در واقع در چنین جهانی به لحاظ اخلاقی هیچ الزامی نداریم: اگر خدا نباشد مفهوم الزام اخلاقی به مفهومی بی فایده تبدیل خواهد شد. ادلۀ گوناگونِ چنین برداشتی از ارتباط دین و اخلاقی، مورد بررسی قرار گرفته و ناتمام بودن آنها اثبات شده است.

    2/ ذهنیت گرایی: جیمز راچلز.
    ذهنیت گرایی اخلاقی نظریه ای است که می گوید: افراد در مقام داوری و حکم اخلاقی صرفاً امیال و احساسات خود را بیان می کنند، نه چیز بیشتر.

    3/ توصیه گرایی کلی:آر. ام. هیر
    حقیقت در نظریۀ توصیه گرایی این است که این نظریه آنچه را در نظریه توصیف گرایی(طبیعی و غیر طبیعی) صحیح است ابقا می کند و به آن توضیحی دربارۀ دیگر عنصر اساسی در معنای احکام اخلاقی می افزاید؛ یعنی عتصر دستوری و توصیه ای.

    4/ چگونه «باید» از «هست» استنتاج می شود؟: جان آر. سرل.
    اغلب گفته می شود که نمی توان «باید» را از «هست» استنتاج کرد. به اینکه دسته هایی از گزاره های ناظر به واقع وجود دارد که به لحاظ منطقی از گزاره های ناظر به ارزش متمایزند. هیچ مجموعه ای از گزاره های ناظر به واقع به خودی خود، مستلزم گزاره ای ارزشی نیست.

    5/ شهودگرایی: دیوید مک ناوتن
    نظریۀ شهودگرایی یکی از انواع نظریات وظیفه گرایانه است. این نظریه، همانند سایر نظریات وظیفه گرایانه معتقد است که صواب بودن هر کار وابسته به چند نکته متمایز است. هنگامی که دربارۀ تجربه اخلاقی خود تأمل می کنیم، درمی یابیم که دارای وظایفی از قبیل: وفای به عهد، آسیب نرساندن به دبگران و غیره.... هستیم. این وظایف بدیهی اند. چنین اصول اخلاقی بنیادی و بدیهی به مثابه امور شهودی شناخته می شوند.
     
    6/ کم مایگی اصل تعمیم پذیری: دان لاک.
    آر. ام. هیر معتقد است تعمیم پذیری احکام اخلاقی، صرفاً نتیجه منطقی این واقعیت است که احکام اخلاقی دارای «معنای توصیفی» اند. احکام اخلاقی مانند این چیز خوب است دقیقاً به همان صورت تعمیم پذیرند که احکام توصیفی مانند «این چیز قرمز است» تعمیم پذیرند. به اینکه می توان از حکم «این چیز خوب است» گذشته و به این اصل برسیم که هر چیزی که در خوب بودن شبیه این چیز است، خوب است.

    7/ علت صواب بودن کار صواب چیست: دیوید راس.
    مسأله مورد بحث این است که آیا خصیصه ای عمومی وجود دارد که موجب صواب بودن کار صواب گردد؟ و اگر چنین است، آنچیز چیست؟ از مهمترین تلاش های تاریخی برای بیان این خصیصه، تلاش هایی است که از سوی نظریه «خودگروی» و نظریه «سودگروی» صورت گرفته است.

    8/ قتل رهایی بخش فعال و منفعل: جیمز راچلز.
    عقیده بر این است که، دست کم، در برخی موارد، دست کشیدن از معالجۀ بیمار و رها ساختن او به حال خود تا جان دهد، جایز است. اما انجام دادن کارهایی که بی واسطه سبب مرگ بیمار شود، هرگز جایز نیست.
     
    9/ دلیل بر خطا بودن سقط جنین: دان مارکی.

    ----------------------------------
    مطالب مرتبط:

    کتاب «مسائل اخلاقی» نوشتۀ مایکل پالمر

    کتاب «فلسفۀ اخلاق» نوشتۀ ویلیام کی. فرانکنا

    معرفی کتاب درآمدی جدید به فلسفۀ اخلاق

    کتاب «نگاهی به فلسفۀ اخلاق در سدۀ بیستم»

    معرفی کتاب فلسفۀ اخلاق در قرن بیستم

    کتاب «زبان اخلاق» نوشتۀ ریچارد مروین هیر

    کتاب «مبانی فلسفه اخلاق» نوشته رابرت ال. هولمز

    کتاب «داوری اخلاقی، فلسفۀ اخلاق چیست؟» نوشتۀ هکتور زاگال – خوزه گالیندو

    کتاب «بصیرت اخلاقی» / «نگاه اخلاقی، درآمدی به فلسفه اخلاق»



    کتاب «بصیرت اخلاقی» نوشته دیوید مک ناوتن، ترجمۀ محمود فتحعلی توسط انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی در سال 1380 منتشر شد و در سال 1386 به چاپ دوم رسید. این کتاب ترجمۀ Moral Vision: An introduction to Ethics / David Mc Naughton است.

    لازم به ذکر است که از همین کتاب ترجمه دیگری نیز در بازار نشر موجود است به نام «نگاه اخلاقی، درآمدی به فلسفه اخلاق» که به قلم حسن میانداری در سال 1383 به ترجمه رسید و توسط انتشارات سمت به چاپ رسید.

    نگارنده کتاب پیشرو را کتابی می داند که به دو دیدگاه کاملا متضاد دربارۀ اخلاق می پردازد. در یک طرف به دیدگاه غیر شناخت گرایی می پردازد. طرفداران این دیدگاه مدعی اند که ما در جهانی زندگی می کنیم که هیچ ارزش عینی وجود ندارد. در نتیجه تصورات ما از ارزش اخلاقی بدین نحو است که چون ما مخلوقاتی با احساسات، امیال و نیازها هستیم، نسبت به پاره ای از اعمال واکنش مطلوب و نسبت به پاره ای دیگر واکنش نامطلوب نشان می دهیم. بنابراین، سرچشمه ارزش در وجود خود ماست.
    در برابر این دیدگاه غیر شناخت گرایی، واقع گرایی اخلاقی وجود دارد که بر آن است که ارزش های اخلاقی را باید در جهان خارج یافت، و حقایق اخلاقی وجود دارند و ما می توانیم آنها را کشف کنیم، و بر خلاف ادعای غیرشناخت گرایان، درستی و نادرستی اخلاقی یک چیز آن گونه که غیر شناخت گرایان می گویند به چگونگی احساس ما دریارۀ آن بستگی ندارد.
    این کتاب را می توان در ردیف کتاب های مربوط به فرااخلاق طبقه بندی کرد.

    فهرست مطالب(بر اساس ترجمه نخست):

    فصل اول: اخلاق؛ جعل یا کشف، به مباحث توجیه و صدق، واقع گرایی اخلاقی، غیرشناخت گرایی اخلاقی، آزادی اخلاقی و معنای زندگی، واقع گرایی و غیرشناخت گرایی و سنت اخلاقی، و اخلاق و نظریۀ اخلاق اختصاص دارد.

    فصل دوم: خطوط کلی غیرشناخت گرایی اخلاقی، با مباحث واقعیت و ارزش، چهار نقد بر غیرشناخت گرایی، تبیین عمل و انگیزه، زبان اخلاق، حقیقت، توجیه و شک گرایی، و غیره سروکار دارد.

    فصل سوم: خطوط کلی واقع گرایی اخلاقی، به مباحث فرض واقع گرایی، واقعیت اخلاقی، انگیزه اخلاقی، حقیقت و معنا، مشاهده، توجیه، و علم واقعیت می پردازد.

    فصل چهارم: غیرشناخت گرایی، تحولات بیشتر، به مباحث تشبیه ادراک حسی، درک واقعیت مطلق، صفات اخلاق به مثابه کیفیات ثانویه، انگیزه و دیدگاه اصلاح شده، و غیره اختصاص دارد.

    فصل پنجم: واقع گرایی و واقعیت، به مباحث واقعیت محض، واقعیت مطلق، ادراک و واقعیت، تبیین و فرافکنی، و واقعیت مستقل از ذهن می پردازد.

    فصل ششم: جایگاه بحث یا گزارش ضمنی، با مباحث واقع گرایی و نظریه خطا، نظریه غیرواقع گرایی درباره صفات اخلاقی، انتخاب نظریه اخلاقی سرکار دارد.

    فصل هفتم: انگیزۀ اخلاقی، به مباحث دفاع از نظریۀ باور – میل، تفسیر ناشناخت گرایانه از میل، حجیت الزامات اخلاقی، فضیلت اخلاقی می پردازد.

    فصل هشتم: ضعف اخلاقی به مباحث ضعف اخلاقی، ضعف اراده، ضعف و نظریۀ باور - میل، نظریه غیرشناخت گرایی و ضعف اخلاقی، نظریه های شناخت گرایانه در باب انگیزه و ضعف اخلاقی، و غیره اختصاص دارد.

    فصل نهم: گرایش به ضد اخلاق و شرارت، به مباحث چرا گرایش به ضد اخلاق، تهدیدی برای نظریۀ درون گرایی است، نظریل درون گرایی و گرایش به غیر اخلاق، نظریه درون گرایی و شرارت، و غیره می پردازد.

    فصل دهم: واقع گرایی اخلاقی و تنوع اخلاقی، با مباحث اختلاف و شک گرایی، جهان های اجتماعی، جزئی گرایی و توجیه، بصیرت و تساهل، و غیره سروکار دارد.

    فصل یازدهم: نظریۀ غیرشناخت گرایی و نظریۀ سودگرایی، به مباحث فلسفه اخلاق و نظریۀ اخلاقی، نظریه سودگرایی، نظریه سودگرایی و نظریۀ ناظر آرمانی، سازگاری و نظریۀ سودگرایی، و غیره می پردازد.

    فصل دوازدهم: دورنمای شبه واقع گرایی، با مباحث شبه واقع گرایی، نظریه شبه واقع گرایی موردِ دفاع قرار گرفته، پاسخ واقع گرایانه، و غیره سروکار دارد.

    فصل سیزدهم: اصول یا نظریه جزئی گرایی، به مباحث نقش اصول اخلاقی، تعارض اخلاقی، جزئی گرایی و وظایف اولیه، و غیره اختصاص دارد.
    --------------------------------------------------------

     

    دیوید مک ناوتن استاد دانشگاه آکسفورد.



    ------------------------------------------------
    مطالب مرتبط:

    کتاب «مسائل اخلاقی» نوشتۀ مایکل پالمر

    کتاب «فلسفۀ اخلاق» نوشتۀ ویلیام کی. فرانکنا

    معرفی کتاب درآمدی جدید به فلسفۀ اخلاق

    کتاب «نگاهی به فلسفۀ اخلاق در سدۀ بیستم»

    معرفی کتاب فلسفۀ اخلاق در قرن بیستم

    کتاب «زبان اخلاق» نوشتۀ ریچارد مروین هیر

    کتاب «مبانی فلسفه اخلاق» نوشته رابرت ال. هولمز

    کتاب «داوری اخلاقی، فلسفۀ اخلاق چیست؟» نوشتۀ هکتور زاگال – خوزه گالیندو

    معرفی مجلات فلسفه اخلاق/ اخلاق کاربردی

    فایده مندی

    آدرس:

    Utilitas

    آخرین شماره:

    Utilitas / Volume 23 

    پژوهش ارزشی

    آدرس:

    Journal of Value Inquiry - SpringerLink.com

    آخرین شماره:

    Number 1 / March 2011

    اخلاق نانو

    آدرس:

    NanoEthics

    تعلیم و تربیت اخلاقی

    آدرس:

    Journal of Moral Education: Articles recently published in

    آخرین شماره:

    Volume 40, Issue 2, 2011

    اخلاق و تعلیم و تربیت

    آدرس:

    Ethics and Education: Articles recently published in

    آخرین شماره:

    Volume 5, Issue 3, 2010

    منظرهای اخلاقی

    آدرس:

    Ethical Perspectives

    آخرین شماره:

    18(2)

    اخلاق و رفتار (Ethics & Behavior)

    آدرس:

    List of Issues

    آخرین شماره:

    Volume 21, Issue 4

    -------------------------------

    مطالب مرتبط:

    معرفی برخی مجلات اخلاق کابردی

    معرفی برخی مجلات فلسفه اخلاق


    کتاب «فلسفه اخلاق»  ویراسته پل ادواردز



    کتاب «فلسفه اخلاق» (از دایره المعارف فلسفه ویراسته پل ادواردز)، ترجمۀ انشاء الله رحمتی توسط انتشارات تبیان در سال 1387 منتشر شد.

    کتاب پیشرو، ترجمه ای است از the encyclopedia of philosophy by paul edwards. این کتاب دربردارنده عمده مقالاتی است که در دایره المعارف فلسفه پل ادوارز ذیل Ethics (فلسفه اخلاق) آمده است.

    فهرست مطالب:

    1/مسایل فلسفه اخلاق: کای نیلسون

    2/ وجه تشابه میان معرفت شناسی و فلسفه اخلاق: ریچارد بی. براندت

    3/ تاریخ فلسفه: دازیل آبلسون و کای نیلسون

    4/ عین گروی اخلاقی: جاتان هریسون

    5/ نسبیت گروی اخلاقی: ریچارد بی. براندت

    6/ طبیعت گروی اخلاقی: جاتان هریسون

    7/ ذهن گروی اخلاقی: جاناتان هریسون

    8/ جبر گروی: ریچارد تیلور

     9/ خود گروی و غیرگروی: السدر مکا اینتایر

    10/ لذت گروی: ریچارد بی. براندت

    11/ اراده گروی: ریچارد تیلور

    12/ انتخاب، تصمیم و عمل: آندریو اُلدرن کویست

    13/ خوب: رابرت جی. اُلسون

    14/ تکلیف: ماری مادرسیل

    15/ سعادت: ریچارد بی. براندت

    16/ نظریه عاطفی در حوزه فلسفه اخلاق: ریچارد بی. براندت

    17/ برابری اخلاقی و اجتماعی: استنلی آی. بِن.

    18/ توانستن: بروس آون

    19/ ارزش و ارزشیابی: ویلیام کی. فرانکنا

    20/ وجدان: چالرلز اِی. بیلیس

    21/ حس اخلاقی: اِلمر اسپراگو

    22/ توجیه اصول اخلاقی غایی: اِی. فیلیپس گریفیتس

    23/ فایده گروی: جی. جی. اِسمارت

    ---------------------
    مطالب مرتبط:

    کتاب «مسائل اخلاقی» نوشتۀ مایکل پالمر

    کتاب «فلسفۀ اخلاق» نوشتۀ ویلیام کی. فرانکنا

    معرفی کتاب درآمدی جدید به فلسفۀ اخلاق

    کتاب «نگاهی به فلسفۀ اخلاق در سدۀ بیستم»

    معرفی کتاب فلسفۀ اخلاق در قرن بیستم

    کتاب «زبان اخلاق» نوشتۀ ریچارد مروین هیر

    کتاب «مبانی فلسفه اخلاق» نوشته رابرت ال. هولمز

    کتاب «داوری اخلاقی، فلسفۀ اخلاق چیست؟» نوشتۀ هکتور زاگال – خوزه گالیندو

    کتاب «داوری اخلاقی، فلسفۀ اخلاق چیست؟» نوشتۀ هکتور زاگال – خوزه گالیندو



    کتاب «داوری اخلاقی، فلسفۀ اخلاق چیست؟»
    نوشتۀ هکتور زاگال – خوزه گالیندو، ترجمۀ احمدعلی حیدری توسط انتشارات حکمت در سال 1386 منتشر شد.
    بنابر گفتۀ مترجم محترم: این کتاب ترجمه ای است از Ethik fur junge menscen; Grundbegriffe – Positionen – Probleme. دو بخش نخست این کتاب را باید به منزلۀ مقدمات مهمی برای فلسفۀ اخلاق ملاحظه کرد. بخش نخست کتاب مربوط به مفاهیم بنیادین اخلاق از قبیل «آزادی»، «وجدان»، «سعادت»، و عمدتاً «چیستی اخلاق» است. بسیاری از پیش داوری هایی که در خصوص این مفاهیم در میان مردمان رایج است، در این بخش مورد بحث قرار گرفته اند. در بخش دوم کتاب، آراء و افکار برخی از فیلسوفان مشهور در خصوص اخلاق معرفی شده است. بخش سوم به مسائل اخلاقی می پردازد. در این بخش بیشتر با مباحث اخلاق هنجاری کاربردی آشنا می شویم.

    فهرست مطالب:

    بخش اول: مفاهیم اخلاقی

    فصل اول: اخلاق چیست، به آزادی، تفاوت اخلاقی، و در جست و جوی سعادت می پردازد.
    فصل دوم، به مباحث دین، ادبیات، اخلاق و روان پزشکی اختصاص دارد.
    فصل سوم: فلسفه و اخلاق، به اخلاق به عنوان معرفت فلسفی، فلسفه اخلاق در مقام تئوری، فلسفه اخلاق در مقام یک مهارت، و غیره می پردازد.
    فصل چهارم: طبیعت به عنوان مبنای اخلاق، به طبیعت و غایت، غایت به منزلۀ قاعده رفتار، طبیعت و خیر و غیره اختصاص یافته است.
    فصل پنجم: اخلاق به عنوان راهنمای سعادت، با مباحث خوشبختی به عنوان بالاترین هدف، خوشبخیتی به معنای والاترین خیر، و غیره سروکار دارد.
    فصل ششم: طبیعت و آزادی؛ فصل هفتم: مخاطرۀ آزادی؛ فصل هشتم: فراگیری ارزیابی – معرفت اخلاقی و وجدان؛ فصل نهم: اخلاق و جامعه – شرایط سعادت؛ فصل دهم: اخلاق و سیاست.

    بخش دوم: آموزه های اخلاقی

    فصل اول: نسبیت اخلاقی (سقراط و سوفیست ها)؛ فصل دوم: هنر لذت بردن (اپیکور)؛ فصل سوم: تقدیر و سعادت (رواقیون)؛ فصل چهارم: مسیحیت و سعادت (توماس آکوئینی)؛ فصل پنجم: تکلیف به خاطر تکلیف (کانت)؛ فصل ششم: مکتب اصالت سود و خوشبختی (بنتام)؛ فصل هفتم: آزادی و تکلیف(کر که گور)؛ فصل هشتم: رهاسازی و انقلاب؛ فصل نهم: فراسوی نیک و بد؛ فصل دهم: سلسله مراتب ارزش ها و شخص (ماکس شلر)؛ فصل یازدهم: اعتراض و اختناق (مکتب فرانکفورت).

    بخش سوم: مسائل اخلاقی

    فصل اول: اعتیاد، مسأله ای اخلاقی؛ فصل دوم: محیط زیست و رعایت حرمت طبیعت؛ فصل سوم: مجازات اعدام و فلسفۀ اخلاق؛ فصل چهارم: هجوم رسانه های عمومی به فضای خصوصی؛ فصل پنجم: سکس و خشونت در تلویزیون.

    نویسندگان این کتاب اهل مکزیک هستند.

    1/ هکنور زاگال

    --------------------------
    مطالب مرتبط:
    ادبیات و اخلاق

    کتاب «مسائل اخلاقی» نوشتۀ مایکل پالمر

    کتاب «فلسفۀ اخلاق» نوشتۀ ویلیام کی. فرانکنا

    معرفی کتاب درآمدی جدید به فلسفۀ اخلاق

    کتاب «نگاهی به فلسفۀ اخلاق در سدۀ بیستم»

    معرفی کتاب فلسفۀ اخلاق در قرن بیستم

    کتاب «زبان اخلاق» نوشتۀ ریچارد مروین هیر

    کتاب «تاریخ فلسفه اخلاق غرب» ویراستۀ لارنس سی. بکر.

    کتاب «مبانی فلسفه اخلاق» نوشته رابرت ال. هولمز

    معرفی برخی مجلات اخلاق کابردی

    فلسفه کاربردی(International Journal of Applied philosophy)

    آدرس:

    International Journal of Applied Philosophy

    آخرین شماره:

    February 2011


    اخلاق تجارت(The Journal of business Ethics)

    آدرس:

    Journal of Business Ethics

    آخرین شماره:

    Number 1 / June 2011

    اخلاق زیستی (Bioethics)

    آدرس:

    Bioethics - Journal Information


    آخرین شماره:

    June 2011

    اخلاق زیستی

    آدرس:

    اخلاق محیط زیست

    آدرس:

    Environmental Ethics Journal

    آخرین شماره:

    Volume 33 (2010)

    عصب پژوهی اخلاق (neuroethics)

    آدرس:

    Neuroethics

    آخرین شماره:

    Number 2 / July 2011

    اخلاق آکادمیک (Journal pf Academic Ethics)

    آدرس:

    Journal of Academic Ethics

    آخرین شماره:

     Number 1 / March 2011

    مجله اخلاق مؤسسه کندی

    آدرس:

    Project MUSE - Kennedy Institute of Ethics Journal

    آخرین شماره:

    Volume 21, Number 2, June 2011

    -------------------------------

    مطالب مرتبط:

    معرفی برخی مجلات فلسفه اخلاق

    معرفی مجلات فلسفه اخلاق/ اخلاق کاربردی

    کتاب «مبانی فلسفه اخلاق» نوشته رابرت ال. هولمز

    کتاب «مبانی فلسفه اخلاق» نوشته رابرت ال. هولمز و ترجمۀ مسعود علیا توسط انتشارات ققنوس در سال 1382 منتشر شد و در سال 1389 به چاپ دوم رسید.

    این کتاب ترجمه ای است از Basic moral philosophy. نگارنده غرض اصلی این کتاب را آشنا کردن نوآموزان اخلاق با مهم ترین موضوعات، مفاهیم و نظریه های فلسفه اخلاق در مغرب زمین می داند. در این کتاب دانشجویان با برخی از مهم ترین کارهایی که در سنت غرب در زمینۀ فلسفه اخلاق صورت گرفته است آشنا می شوند.
    این کتاب در پنج بخش (چهارده فصل) تنظیم شده است که فصل اول آن به مباحث مقدماتی فلسفه اخلاق اختصاص دارد. و بقیه فصول آن را به ترتیب می توان در اخلاق هنجاری (فصل دوم ، سوم و نهم)، اخلاق فضیلت، فرا اخلاق، و اخلاق اگزیستانسیالیسم خلاصه کرد.

    فهرست مطالب

    بخش اول: موضوعات فلسفه

    فصل اول، ماهیت اخلاق، به مباحث چرا فلسفه مطالعه می کنیم، سرچشمه های اخلاق، عمل ارزشگذاری، داوری های ارزشی و داوری های تجویزی، و  داوری های هنجاری و داوری های توصیفی، می پردازد.

    فصل دوم، نظریه های حسن و قبح، با مباحث قانون پرستی اخلاقی و جزئی نگری اخلاقی، نسبت خیر و درستی اخلاقی، نظریه های اخلاقی ارزش نگر و تکلیف نگر، نظریه های نتیجه گرا و نظریه های تکلیف نگر نانتیجه گرا، و اخلاق کبیر و اخلاق صغیر، سروکار دارد.

    بخش دوم: اخلاق مبتنی بر فضیلت

    فصل سوم، فضیلت در فلسفه باستان، به اقسام فضیلت، افلاطون و شخص فضیلت مند، ارسطو و ملکات فاضله، حد وسط، تکلیف نگری ارسطو، و تقدم اخلاق مبتنی بر کردار بر اخلاق مبتنی بر فضیلت، اختصاص دارد.

    فصل چهارم، فضیلت و سعادت، به مباحث دیدگاه افلاطون و ارسطو دربارۀ لزوم فضیلت برای نیل به سعادت، کمال گرایی و خیر اعلا، آگوستین و دوام خیر، و آیا فضیلت اخلاقی مطلوب است، می پردازد.

    بخش سوم: اخلاق مبتنی بر کردار

    فصل پنجم، خودمحوری و روان شناختی، با مباحث آیا تنها خیر خویش را بجوییم، سه ایراد بر خودمحوری اخلاقی، ماهیت تناقض آمیز خودمحوری اخلاقی، خودمحوری روان شناختی در انگیزه های آدمی، و نقدی بر خود محوری روان شناختی، سروکار دارد.

    فصل ششم، نظریۀ فرمان امر الهی، به قضیۀ ابراهیم و اسحاق، دیدگاه یونانی و مسیحی دربارۀ طبیعت شر، فرمان های خداوند از منظر دین یهود، مسیحیت و اسلام، نسبت میان اراده خداوند و حسن و قبح، و غیره......، اختصاص دارد.

    فصل هفتم، اخلاق مبتنی بر قانون طبیعی، به اخلاق و طبیعت، اخلاق مبتنی بر قانون طبیعی در رواقی گری، اخلاق مسیحی مبتنی بر قانون طبیعی، مسائل فراروی اخلاقِ مبتنی بر قانون طبیعی: همجنس گرایی و آزار جنسی، و غیره...، اختصاص دارد.

    فصل هشتم، مکتب کانت، به اراده خیر، مفهوم تکلیف، اصول عینی و اوامر مشروط، اصول شخصی یا ضوابط، و غیره ....، می پردازد.

    فصل نهم، نتیجه گرایی، با نتیجه گرایی تکلیف نگر، سودنگری، سودنگری ناظر به عمل و سودنگری ناظر به قاعده، و غیره....، سروکار دارد.

    فصل دهم، عدالت، از اندیشۀ عدالت، عدالت توزیعی، سه تلقی از عدالت توزیعی، و گذار به فرا اخلاق بحث می کند.

    بخش چهارم: دو منظر فرا اخلاقی

    فصل یازدهم، نسبی نگری اخلاقی، از نسبی نگری اخلاقی چیست؟، عام نگری و مطلق انگاری، نسبی نگری و تمایز میان «است» و «باید»، و غیره ...، بحث می کند.

    فصل دوازدهم، آیا می توان اصول اخلاقی را توجیه کرد، از شهود باوری فلسفی، طبیعت گرایی اخلاقی، میثاق باوری، راولز و وضعیت نخستین، و غیره ...، بحث می کند.

    بخش پنجم: جریان های نوظهور در عرصۀ اخلاق

    فصل سیزدهم، تصمیم شخصی در اخلاق مبتنی بر وضعیت، اگزیستانسیالیسم و اخلاق مبتنی بر مراقب، به رد اخلاق سنتی، اخلاق مبتنی بر وضعیت، اخلاق اگزیستانسیالیستی، و اخلاق مبتنی بر مراقبت، می پردازد.

    فصل چهاردهم، زمینه گرایی، با اخلاق عمل نگر، با رویکرد دیویی وار به اخلاق، راه حل زمینه گرایانه، ارکان وضعیت اخلاقی، شهود یا عاطفه، و زمینه گرایی و نسبی نگری، سروکار دارد.

    رابرت ال. هولمز استاد فلسفه دانشگاه راچستر امریکا و متخصص مسائل صلح و عدم خشونت می باشد.

    مطالب مرتبط:

    کتاب «مسائل اخلاقی» نوشتۀ مایکل پالمر

    کتاب «فلسفۀ اخلاق» نوشتۀ ویلیام کی. فرانکنا

    معرفی کتاب درآمدی جدید به فلسفۀ اخلاق

    کتاب «نگاهی به فلسفۀ اخلاق در سدۀ بیستم»

    معرفی کتاب فلسفۀ اخلاق در قرن بیستم

    کتاب «زبان اخلاق» نوشتۀ ریچارد مروین هیر

    کتاب «تاریخ فلسفه اخلاق غرب» ویراستۀ لارنس سی. بکر.

    کتاب «مسائل اخلاقی» نوشتۀ مایکل پالمر



    کتاب «مسائل اخلاقی، متن آموزشی فلسفه اخلاق» نوشتۀ مایکل پالمر، ترجمۀ علیرضا آل بویه، توسط انتشارات مرکز تحقیق و توسعۀ علوم انسانی و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی(قم)، انتشارات سمت در سال 1385 منشر شد و در سال 1388 به چاپ دوم رسید.
    این کتاب ترجمه ای است از moral problems,A Coursebook for Schools and Colleges,  ؛ که در سال های 1991، 1992، 1994، 1995 تجدید چاپ شده است.
    مترجم محترم در مقدمۀ ترجمه توضیحی مختصر از دو شاخه فلسفه اخلاق ارائه می دارد که عبارتند از:
    الف) اخلاق هنجاری / توصیه ای (normative ethics)
    ب) فرا اخلاق (meta ethics) یا اخلاق تحلیلی (analytic  ethics) یا اخلاق نقدی (critical ethics).
    اخلاق هنجاری خود به دو شاخۀ نظری (theoretical) و عملی (practical) قابل تقسیم است، و هر یک از ایندو نیز به زیر شاخه هایی تقسیم می شوند.
    یکی از ویژگی های کتاب پیشرو پرداختن به هر سه حوزۀ فلسفۀ اخلاق است، یعنی علاوه بر اینکه به اخلاق هنجاری نظری پرداخته است، در مورد پژوهی ها به اخلاق هنجاری عملی می پردازد و در ضمیمۀ کتاب، فرا اخلاق را نیز مطرح می کند. در مجموع این کتاب را می توان در دستۀ کتاب های اخلاق هنجاری طبقه بندی نمود.

    فهرست مطالب:

    در فصل اول، با مباحث چیستی فلسفه اخلاق، اصول فعل اخلاقی: اخلاق هنجاری، مورد پژوهی: سقراط در زندان،و غیره آشنا می شویم.

    در فصل دوم، با مباحث خودگرایی (1/ خودگرایی چیست، 2/ خودگرایی روان شناختی، و 3/ خودگرایی اخلاقی)، حق حیات: حق حیات و سقط جنین، حق حیات به کشی، و حق حیات و حقوق حیوانات مواجه می شویم.

    فصل سوم، سودگرایی، به مباحث نظریۀ جرمی بنتام، نظریۀ جان استوارت میل و چند انتقاد بر سودگرایی، و مجازات می پردازد.

    فصل چهارم، به بحث نظریۀ اخلاقی کانت، نقد و اصلاح نظریۀ کانت، و اخلاق جنگ اختصاص دارد.

    فصل پنجم، با بحث موجبیت علّی و اختیار (موجبیت علی افراطی، اختیار گرایی و موجبیت علّی معتدل)، و رفتارگرایی (رفتارگرایی روان شناختی و زیستی) سروکار دارد.

    پیوست یا ضمیمۀ این کتاب به فرا اخلاق اختصاص دارد که سه بحث طبیعت گرایی اخلاقی، طبیعت ناگروی اخلاقی، و ناشناخت گرایی اخلاقی را از نظر می گذراند.

    مترجم در معرفی نویسندۀ این اثر، دکتر میاکل پالمر، می گوید که وی در دانشگاه های مختلف، از جمله مک ماستر تدریس کرده و آثار زیر نیز از او منتشر شده است:
    فلسفۀ هنر پل تیلیش (paul Thillich’s philosophy of art)
    مسائل اخلاقی در پزشکی (Moral problems in medicine)
    وی ویراستار همکار اثر شش جلدی پل تیلیش: آثار عمده (paul thillich: Main Works) نیز بوده است.

    مطالب مرتبط:

    کتاب «مبانی فلسفه اخلاق» نوشته رابرت ال. هولمز

    کتاب «فلسفۀ اخلاق» نوشتۀ ویلیام کی. فرانکنا

    معرفی کتاب درآمدی جدید به فلسفۀ اخلاق

    معرفی کتاب فلسفۀ اخلاق در قرن بیستم

    کتاب «تاریخ فلسفه اخلاق غرب» ویراستۀ لارنس سی. بکر.

    کتاب «نگاهی به فلسفۀ اخلاق در سدۀ بیستم»

    کتاب «زبان اخلاق» نوشتۀ ریچارد مروین هیر

    مروری بر مجلۀ عصب پژوهی اخلاق

    مجلۀ عصب پژوهی اخلاق (مجلد چهارم، شمارۀ اول، آوریل 2011)

    موضوع ویژه: اراده آزاد و روان شناسی

    در این شماره می خوانیم:

    اراده آزاد به عنوان کنترل عملِ بسط داده شده برای زندگی و فرهنگ اجتماع انسانی

    روی. اف. بامیستر(Roy F. Baumeister)، ای. ویلیام کرسیونی (A. William Crescioni ) و جسیکا ال. آلکویست( Jessica L. Alquist)

    اراده آزاد می تواند به عنوان صورت جدیدی از کنترل عمل که بسط داده شد تا با مقتضیات رو به رشدی از زندگی اجتماعی انسانی مواجه شود، فهمیده شود، من جمله عمل اخلاقی و جستجوی نفع شخصی آگاهانه در زمینۀ فرهنگی. آن فهم منجر به پژوهش علمی ای می شود، که در اینجا با تکیه بر چهار نظریه ارزیابی می شود. نخست، اشخاص عامی (layperson) به اراده آزاد باور دارند. دوم، آن باور پیامدهای رفتاری دارد، که عبارت از پیشرفت هایی در افعال به لحاظ فرهنگی و به لحاظ اجتماعی مطلوب است. سوم، اشخاص عامی می توانند به نحو قابل اعتمادی افعال آزاد را از افعال غیر آزاد تمییز دهند. چهارم، افعال آزاد از مجموعۀ مشخصی از فرایندهای درونی ناشی می شوند، همۀ آنها از یک تأییدیۀ مشترک روان شناختی و فیزیولوژیکی برخوردارند. این فرآیندهای درونی عبارتند از خویشتن داری، انتخاب عقلی، برنامه ریزی و ابتکار عمل.

    چرا "اینکه اراده آزاد پنداری بیش نیست"  نتایج بدی در پی دارد؟

     ادی نامیاس(Eddy Nahmias)

    با توجه به نتایج مورد بحث در مقالۀ ای که توسط بامیستر و همکارانش نگاشته شد. 1/ من معتقدم که این ادعا که علوم ذهنی جدید کاشف آنند که ارادۀ آزاد پنداری بیش نیست (willusionism) مبهم است و بستگی به آن دارد که فهم مردم عادی از ارادۀ آزاد چگونه است. زمانی که به انحائی تفسیر شود که شواهد آنرا توجیه نکنند، ادعایِ "قائل به پندار بودن ارادۀ آزاد/willusionist" به "نتایج بد" منجر می شود. به عبارت دیگر، اینکه به مردم بگوییم ارادۀ آزاد پنداری بیش نیست موجب می شود که آنها بیشتر فریب بدهند، کمتر کمک کنند، و رفتار خصمانه ای داشته باشند، اما این پیامدها ممکن است وابسته به تفسیر مردم از ادعاهای "قائل به پندار بودن ارادۀ آزاد" باشد مبنی بر اینکه آنها فاقد قدرت انتخاب عقلانی و خویشتن داری هستند.

    پیرامون اراده آزاد: پاسخی به بامیستر، کرسیونی و آلکویست.

    آلفرد آر. مِل(Alfred R. Mele)

    این مقاله بر تنش میان عناصر سازگارگرا و ناسازگارگرای موجود در این مقالۀ (بامیستر، کرسیونی و آلکویست) متمرکز می شود. بامیستر و دیگران در بحث شان از باورهای مردم دربارۀ اراده آزاد، گاهی باید به ناسازگارگرایان متمایل شوند؛ اما در بازنمودشان از مطالب شان دربارۀ فرایندهای روان شناختی اراده آزاد آنها بیشتر باید متمایل به سازگارگرایان باشند تا ناسازگارگرایان. این مطلب می رساند که بامیستر و همکارانش سعی دارند تا ارادۀ آزاد را به لحاظ مابعدالطبیعی خنثی نشان دهند و اینکه، چون اینطور است، جای عناصر ناسازگارگرایان در این مقاله نیست.

    عصب تصویرسازی (Neuroimaging) و  برآورد مسئولیت.

    نیکُل ای وینسنت(Nicole A Vincent)

    آیا شواهد عصب تصویرسازی به ما کمک می کنند تا میزان مسئولیت اشخاص را برای جرمی که ما می دانیم که آنها مرتکب شدند برآورد نماییم؟ این برآورد از پاسخِ مثبت به این پرسش دفاع می کند. طیف وسیعی از اعتراضات متعارف به این رویکرد مدرن به برآورد مسئولیت افراد در نظر گرفته شدند و سپس کنار گذاشته شدند، اما من همچنین در پی تبیین و ردّ اعتراض جدیدی هستم – اعتراضی که رویارویی ما با آن تنها زمانی رخ داد که عصب تصویرسازی کارکردی (نه ساختاری) برای برآورد مسئولیت افراد مورد استفاده قرار گرفت.

    صحت هرکسی؟ بهبود عواطف از طریق عصب – داروشناسی روانی(پسیکوفارماکولوژی) .

    فلیسیتاس کرامر(Felicitas Kraemer)

    این مقاله به بررسی این مطلب می پردازد که چگونه مفهوم صحت عاطفی(emotional authenticity) با مفاهیم طبیعی بودن و تصنعی بودن در زمینۀ بحث های جدید دربارۀ "عصب - بهبود " و " عصب – داروشناسی روانی/Neuro-Psychopharmacology " به هم تنیدند. در فلسفۀ ذهن، مفهوم صحت نقش کلیدی در بحث از عواطف ایفا می کند. شهودِ موردِ تأییدِ همگانی وجود دارد مبنی بر اینکه که شیوه های تصنعی همیشه به نتیجۀ نامعتبر ختم می شوند. با این وجود، این مقاله بر آن است که مواد تصنعی ضرورتاً به عواطف غیر معتبر نمی انجامند. آثار ارائه شدۀ در فلسفۀ ذهن در مورد این موضوع معمولا متوسل به آزمایش های فکری می شوند. از سوی دیگر، آثار جدید در اخلاق کاربردی در مورد "بهبود" دلایل خوبی به دست می دهند که شامل نمونه هایی از جهان واقعی می شوند. چنین مطالعاتِ موردی نشان می دهند که برخی از داروهای روان گردان مانند داروهای ضد افسردگی در واقع موجب می شوند افراد آزمایش های صحت را تحمل کنند، آنها را بر آن می دارند که برای نخستین بار در زندگی "مانند خودشان" احساس و فکر کنند. با آغاز این شرح ها، این مقاله سه معیار غیر طبیعت گرا برای عواطف پیش می نهد: معیار صحت، معیار عقلانیت، معیار انسجام. در این مقاله استدلال می شود که معیار صحت همیشه تنها مورد معتبر نیست، بلکه دو نحوۀ دیگر ارزیابی عواطف نیز معتبر هستند، و اینکه آنها حتی می توانند نتایجی را در مورد اعتبار عواطف به دنبال داشته باشند.  در نتیجه، این مقاله خلاصه ای از برخی پیامدهای هنجاری به دست می دهد و شاید هم پیچیدگی های اخلاقی ای که با بهبود عواطف ملازمند.

    پاسخ به "اراده آزاد به مثابه کنترل عملِ بسط داده شده برای زندگی و فرهنگ اجتماعی انسان"

     ریچار هلتون(Richard Holton)

    تأملات بیشتر دربارۀ نادرست ها، سازگارگرایی، اشتباهات مفهومی، و انتخاب ها: پاسخ به تعلیقات.

    بامیستر، کرسیونی و آلکویست.

    منبع:NEUROETHICS

    کتاب «تاریخ فلسفه اخلاق غرب» ویراستۀ لارنس سی. بکر.

    کتاب «تاریخ فلسفه اخلاق غرب» ویراستۀ لارنس سی. بکر، ترجمۀ جمعی از مترجمان، انتشارات مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی سال 1378 منتشر شد و در سال 1386 به چاپ دوم رسید.

    این کتاب ترجمه ای است از A history of western Ethics, edited by Lawrence c. Becker. این کتاب را که مشتمل بر یک دوره تاریخ فلسفه اخلاق غرب از پیش از سقراط تا پایان فلسفه قرن بیستم است، دوازده تن از برجسته ترین تاریخ نگاران به طور تخصصی در حوزۀ فلسفۀ اخلاق نگاشته اند، و لارنس سی. بکر آن را ویراستاری نموده است. آقای دکتر لگن هاوسن در توصیف این کتاب چنین نوشته اند:
    «مطالب این کتاب نماینگر آشنایی با پویایی تاریخ اندیشه غرب در هر دوره است و در این جهت هیچ یک از تاریخ های جامع فلسفه اخلاق، هماورد آن نیست. هر کس مایل است با تاریخ فلسفه اخلاق غرب آشنا شود، منبع و مرجعی بهتر از این کتاب نمی یابد.»

    فهرست مطالب

    1/ یونان ماقبل سقراط؛
    نویسنده: چارلز. اچ. کان؛
    مترجم: حمید شهریاری.

    2/یونان باستان؛
    نویسنده: جان ام. کوپر؛
    مترجم:حمید شهریاری.

    3/ دوران یونانی مآبی؛
    نویسنده: ا. ا. لانگ؛
    مترجم: محمد تقی انصاری پور.

    4/ فلسفه اخلاق رومی؛
    نویسنده: ا. ا. لانگ؛
    مترجم: امیر دیوانی.
    5/ قرون وسطای اولیه؛
    نویسنده: اسکات دیویس؛
    مترجم: محسن جوادی.

    6/ قرون وسطای متأخر؛
    نویسنده: اسکات مک دونالد؛
    مترجمک محسن جوادی.

    7/ رنسانس؛
    نویسنده: ژیل کِرمی؛
    مترجم: علیرضا آل بویه.

    8/ قرون هفدهم و هجدهم؛
    نویسنده: جی. بی شفیوند؛
    مترجم: محمود فتحعلی.

    9/ فلسفه اخلاق بریتانیا در قرن نوزدهم؛
    نویسنده: مارکوس سینگر؛
    مترجم: امیر دیوانی.

    10/ فلسفۀ اخلاق قارۀ اروپا در قرن نوزدهم؛
    نویسنده: ریچارد اسکات؛
    مترجم: امیر دیوانی.

    11/ فلسفه اخلاق قارۀ اروپا در قرن بیستم؛
    نویسنده: جوزف. جی کاکلمن؛
    مترجم: قاسم فنایی.

    12/ فلسفل اخلاق قارۀ اروپا در قرن بیستم (بخش دوم)؛
    نویسند: ویلیام آر. شرودر؛
    مترجم: قاسم فنایی.

    13/ فلسفه اخلاق انگلیسی – آمریکایی قرن بیستم؛
    نویسنده: آلن دوناگن؛
    مترجم: قاسم فنایی.

    ویراستار این اثر:

      لارنس سی. بکر فیلسوف امریکایی ، استاد دانشگاه شیکاگو، و ویراستار دایره المعارف اخلاق ( 

    Encyclopedia of Ethics) می باشد.

    مطالب مرتبط:
    کتاب «نگاهی به فلسفۀ اخلاق در سدۀ بیستم»

    معرفی کتاب فلسفۀ اخلاق در قرن بیستم

    کتاب «مسائل اخلاقی» نوشتۀ مایکل پالمر

    کتاب «فلسفۀ اخلاق» نوشتۀ ویلیام کی. فرانکنا

    معرفی کتاب درآمدی جدید به فلسفۀ اخلاق

    معرفی کتاب فلسفۀ اخلاق در قرن بیستم

    کتاب «مبانی فلسفه اخلاق» نوشته رابرت ال. هولمز

    کتاب «زبان اخلاق» نوشتۀ ریچارد مروین هیر

    کتاب «نگاهی به فلسفۀ اخلاق در سدۀ بیستم»



    کتاب «نگاهی به فلسفۀ اخلاق در سدۀ بیستم» نوشتۀ استیون داروال، آلن گیبارد، و پیتر ریلتُن، ترجمۀ استاد مصطفی ملکیان، دفتر پژوهش و نشر سهروردی (تهران) به سال 1380 منتشر شد.
    کتاب حاضر ترجمه ای است از Toward Fine de siècle Ethics: some trends. مترجم محترم دربارۀ این کتاب چنین می گوید: این حاوی مروری است بر سیر تحولات فلسفۀ اخلاق در کشورهای آنگلوساکسون (و نه همۀ ممالک غربی) در قرن بیستم و به عبارت دقیق تر، در فاصلۀ میان سالهای 1902 (سال انتشار کتاب «مبانی اخلاق» مور) و 1990 (سال انتشار متأخرترین نوشته ای که بدان ارجاع شده است). با توجه به اینکه از میان 133 نوشتۀ مورد رجوع و ارجاع، در این مکتوب، فقط 12 نوشته در فاصلۀ سال های 1903 و 1905 منتشر شده اند، درست تر آن است که محدودۀ زمانی مورد بررسی را سال های میان 1950 و 1990 بدانیم.
    اگرچه نویسندگان حوزۀ کار خود را فرااخلاق یا اخلاق تحلیلی قلمداد کرده اند، اما از سرِ ضرورت به علم النفس(روان شناسی) اخلاق و، به مقدار بسیار کمتر، به اخلاق دستوری یا هنجاری و اخلاق توصیفی نیز، کمابیش، گریزهایی زده اند.
    این مکتوب که در صد و یکمین شمارۀ مجلۀ The philosophical Review، به سال 1992، منتشر شده است، جامع ترین نوشته ای بود که، در آن تاریخ در باب سیر فلسفۀ اخلاق در سنت آنگلوساکسون انتشار یافته است.
    لازم به ذکر است که ترجمه این کتاب پیشتر، در قالب یک مقالۀ بلند در مجلۀ ارغنون (شمارۀ 16)، با عنوان «به سوی اخلاق پایان این قرن؛ پاره ای از گرایش ها» به چاپ رسیده است.
    فهرست مطالب
    فصل اول، صحنه آرایی، به مباحث انتقام از کتاب مبانی اخلاقی، دوران شکوفایی فرا اخلاقی تحلیلی، و غیره می پردازد
    فصل دوم، احیای فرا اخلاق با مباحث بازگشت به اصول، انفصال، نظریات قائل به استدلال عملی، اعتبارگرایی، نامعرفت گرایی، نظریه های قائل به حساسیت، و غیره سر و کار دارد.
    فصل سوم، اخلاق جدید، نظریۀ اخلاقی جدید.

    اصل مقاله را از اینجا  دانلود نمایید.
    نویسندگان این اثر سه تن از اساتید برجستۀ گروه فلسفۀ دانشگاه میشیگان امریکا هستند:

    1/ آلن گیبارد

    2/ پتر رِیلتُن

    3/ استیوِن داروال

    مطالب مرتبط:

    معرفی کتاب فلسفۀ اخلاق در قرن بیستم

    کتاب «مسائل اخلاقی» نوشتۀ مایکل پالمر

    کتاب «فلسفۀ اخلاق» نوشتۀ ویلیام کی. فرانکنا

    معرفی کتاب درآمدی جدید به فلسفۀ اخلاق

    معرفی کتاب فلسفۀ اخلاق در قرن بیستم

    کتاب «مبانی فلسفه اخلاق» نوشته رابرت ال. هولمز

    کتاب «زبان اخلاق» نوشتۀ ریچارد مروین هیر