فصلنامه پژوهش هاي اخلاقي شماره 3

 
   

خاص گرايي و معرفت شناسي اخلاقي

زهرا خزاعي  
 
   
طرح و تبيين جامعه شناسي در اخلاق اسلامي

عسكر ديرباز، مسعود صادقي  

   
الزامات تصميمي و تحديدي اخلاقي بودن حقوق بشر

احمد ديلمي  
 
   
بررسي استدلال هاي ديويد هيوم عليه عقل گرايي اخلاقي ساموئل كلارك
سيدعلي طالقاني 
 
   
تاثير سلبي گناه در معرفت از منظر قرآن
مصطفي جعفر طياري دهاقاني  

   
اخلاق چيست?: تحليلي فرااخلاقي از مفهوم حيث اخلاقي
مهدي عليزاده

لينک دانلود اين شماره:

Persian Ethics 3.pdf

-----------------

مطالب مرتبط:
فصلنامه پژوهش‌های اخلاقی شماره 1و2

تجديد چاپ کتاب «درآمدي به فلسفه اخلاق» اثر آر.اف. اتكينسون

فلسفه اخلاق به زبان ساده
  مجيد بيگلر


    از ميانه دهه 70 و با عطف نظر گروهي از نوانديشان ديني به مسائل فلسفه دين و كلام جديد، فلسفه اخلاق به عنوان يكي از «فلسفه هاي مضاف» نيز در كانون توجه قرار گرفت و برخي از انديشمندان و روشنفكران ايراني كوشيدند با ترجمه و تاليف آثاري به معرفي اين شاخه فلسفي بپردازند. گروهي از متفكران نيز كه در حوزه دانش سنتي و فلسفه اسلامي متخصص بودند با الهام گرفتن از مباحثي كه فلسفه اخلاق خوانده مي شد، به نگارش آثاري در زمينه فلسفه اخلاق اسلامي پرداختند.
    فلسفه اخلاق به معناي نقد مفاهيم اخلاقي در قرن بيستم جايگاهي واضح و متمايز يافت، اگرچه تحليل و بررسي مفاهيم و گزاره هاي اخلاقي همواره يكي از دغدغه هاي اصلي فيلسوفان بوده و هست و فلاسفه بزرگي چون ارسطو، كانت و اسپينوزا كتاب هاي مستقل و جامعي تحت عنوان اخلاق يا با موضوع آن نگاشته اند.
    آنچه فلسفه اخلاق در سده بيستم را تا حدودي از اين نظرورزي هاي ژرف مجزا مي كند، نحوه پرداخت و به اصطلاح روش شناسي فلسفه اخلاق جديد است كه عمدتا مبتني بر تحقيقاتي است كه فيلسوفان آنگلوامريكن در حوزه فلسفه تحليلي ارائه كرده اند و ابزارهاي مفهومي مهمي براي تحليل گزاره ها و مفاهيم اخلاقي فراهم آورده اند. دسته بندي مباحث فلسفه اخلاق نيز بر همين اساس شكل گرفته است.
    زنده ياد دكتر سهراب علوي نيا، استاد فقيد فلسفه دانشگاه شهيد بهشتي (1387-1322) يكي از نخستين دانش پژوهان فلسفه در ايران بود كه برخلاف جريان رايج در ميان علاقه مندان به فلسفه در ايران كه عمدتا به فلسفه قاره يي و اروپايي علاقه مندند، متوجه اهميت فلسفه تحليلي شد و يكي از نخستين كتاب هاي تحقيقي و دانشگاهي در زمينه معرفي فيلسوف بزرگ جريان تحليلي يعني لودويگ ويتگنشتاين نوشته اوست.
    به تازگي نشر هرمس اثري با ترجمه دكتر سهراب علوی نيا با عنوان «درآمدي به فلسفه اخلاق» نوشته آر.اف. اتكينسون منتشر كرده است. كتاب شرحي منطقي، ساده و واقع بينانه از قلمرو فلسفه اخلاق است و براي خواننده غيرمتخصص و علاقه مندي كه بخواهد مطالعاتش را در اين زمينه آغاز كند، مقدمه خوبي است.
    نويسنده در فصل اول با عنوان سرآغاز فلسفه اخلاق را «پژوهشي فلسفي در علم اخلاق» معرفي مي كند و آن را از تحقيق در امر واقع به عنوان يك علم و همچنين از اخلاق گرايي كه دانشي در مرتبه اول است، متمايز مي كند. اخلاق در يك جامعه شامل فضايل خاص يا قواعد ويژه يي براي رفتار است. فلاسفه در جست وجوي وجه مشتركي بين اين فضايلند يا سعي مي كنند آن قواعد متعدد را از اصولي بنيادي مانند اصل سودمندي يا امر مطلق اخلاق استنتاج كنند و نظامي اخلاقي برپادارند.
    فصل دوم تعارض تكاليف اخلاقي نام دارد. تعارض اخلاقي مشكلي است كه هر انساني به احتمال زياد در زندگي به آن دچار مي شود، دوراهي هايي كه جز با نظرورزي فلسفي راه چاره يي برايشان يافت نمي شود. براي حل تعارضاتي كه در قواعد اخلاقي پيش مي آيد تكليف را به مطلق و نسبي تقسيم مي كنيم. تكاليف مطلق قطعيت دارند و با حقوق افراد خاصي متضايفند اما وظايف نسبي هيچ كدام از اين دو صفت را ندارند. البته انسان ها الزاما وظايف مطلق را انتخاب نمي كنند. اگر آنها را به صورت محرمات در نظر بگيريم و بر وجه افتراق بين انجام يك كار و اتخاذ موضعي انفعالي تاكيد ورزيم، اين تعارض منتفي مي شود. براي طرح مطلق هاي اخلاقي چاره يي جز اين نداريم.
    فصل سوم با عنوان خود و ديگران به وظيفه فرد نسبت به خود مي پردازد و تعارض ميان اخلاق و خرد را بررسي مي كند. در اين فصل اخلاق اجتماعي نيز مورد بحث قرار مي گيرد.
    فصل چهارم كتاب موضوع حسن و قبح را مد نظر قرار مي دهد. حسن و قبح اخلاقي فقط به اداي تكليف يا ترك آن بستگي ندارد. در اينجا مفهوم حد متوسط رفتار مطرح است و گاهي فراروي از حد تكليف نيز ستايش برانگيز است.
    نويسنده در فصول پنجم و ششم پايگاه فلسفي احكام يا گزاره هاي اخلاقي را مورد بحث و تحليل قرار مي دهد. به تعبير نويسنده «امروزه بحث از پايگاه احكام اخلاقي و موضوعات وابسته به آن از مهم ترين مسائل فلسفه اخلاق در كشورهاي انگليسي زبان است.» به اين منظور نويسنده در دو فصل پياپي راه حل هايي را كه براي توضيح اين مساله ارائه شده از پوزيتيويسم اخلاقي، خردگرايي، تجربه گرايي تا شناخت ناگرايي و نظريه عاطفي معرفي مي كند. فصل پاياني كتاب به رابطه اخلاق با علم و دين مي پردازد. از ديرباز اين موضوع مطرح بوده است كه با توجه به دين آيا همچنان نيازي به اخلاق هست؟ يعني آيا اين دو با يكديگر همپوشاني ندارند؟ از سوي ديگر اعتبار احكام اخلاقي در برابر قوانين و گزاره هاي علمي تا كجاست؟ سوال ديگري كه در اين فصل نويسنده مي كوشد به آن پاسخ دهد اين است كه قلمرو اخلاق علمي تا كجاست؟
    كتاب با بياني ساده و روان قلمروهاي متنوع فلسفه اخلاق معاصر را تشريح مي كند و در پايان هر فصل خلاصه يي از مطالب آن بخش را ارائه مي كند. همچنين نويسنده در انتهاي هر فصل منابع متنوع و مفيدي را كه براي آشنايي مفصل تر با مباحث مطروحه است، معرفي مي كند.
    كتاب با بخشي تحت عنوان اصطلاحات خاتمه مي پذيرد كه در آن نويسنده مهم ترين اصطلاحات فلسفه اخلاق را به نحو اجمالي و مفيد توضيح مي دهد، مفاهيمي چون احكام ارزشي، آزادي، اخلاق آرماني، برائت و اعتذار، امر مطلق اخلاقي، با وجداني، بداهت ذاتي، بي طرفي اخلاقي و... از مفاهيمي هستند كه در اين فصل معرفي مي شوند.
    
    
  منبع: روزنامه اعتماد، شماره 2418 به تاريخ 24/3/91، صفحه 8 (انديشه)

لازم به ذکر است که کتاب پيشرو
درآمدي به فلسفه اخلاق پيشتر در سال 1369 توسط مركز ترجمه و نشر كتاب به چاپ رسيده بود، از اينرو اخلاق نشر اقتضا مي‌کرد که در تجديد چاپ آن توسط هرمس، ذکري از چاپ سابقش مي‌رفت.

فصلنامه پژوهش‌های اخلاقی شماره 1و2

 

فصلنامه پژوهش‌های اخلاقی/ پاییز 1389 - شماره 1

سخن سردبیر

جوادی،محسن

برساخت گرایی در فلسفه اخلاق کانت

باهوش،علیرضا

انسان کامل در نهج البلاغه

بسیج،احمدرضا

راه های کسب سعادت از دیدگاه فارابی

خادمی،عین الله

چگونگی امکان اخلاق اسلامی

لاریجانی،مریم

فیلیپا فوت و واقع گرایی اخلاقی نوارسطویی

ملایوسفی،مجید - صادقی،مسعود

رویکرد تکاملی به اخلاق و طبیعت گرایی اخلاقی مسیحی

میانداری،حسن

اين مجله را از اينجا مي‌توانيد دانلود نماييد

-------------------------

فصلنامه پژوهش‌های اخلاقی/ زمستان 1389 - شماره 2

چند بدفهمی مشهور از اخلاق کانت

اترک،حسین

گستره ناگسترده اخلاق : دفاع از مبانی رویکرد اخلاقی میانه گرا بر اساس مبانی قراردادگرایی حق محور

پیک حرفه،شیرزاد

مبانی زهد از دیدگاه امام خمین

مرتضوی،فاطمه سادات - شانظری،جعفر

دیدگاه ونسان برومر درباره تعارض دعا و علم مطلق الاهی و نقد آن از دیدگاه محمدحسین طباطبایی

کشفی،عبدالرسول - نبوی میبدی،مریم السادات

عام گرایی اخلاقی عبدالجبار معتزلی و دیوید راس

میرمحمدی،محمدحسین

چالش اخلاقی نظریه عدالت جان رالز

 واعظی،احمد- مهری،هژیر

ABSTRACTS

صفحات پایانی

از اينجا دانلود نماييد

------------------------------


با ثبت نام در پايگاه مجلات تخصصی نور  نيز مي‌توانيد به صورت رايگان اين مقالات را دانلود نماييد.


(دانلود) پژوهش نامه اخلاق- شماره 12  تابستان 1390


پژوهش نامه اخلاق- شماره 12  تابستان 1390

 1 : عنوان فارسي: جايگاه شناخت خود در رفتار اخلاقي انسان (عنوان عربي: أهمية معرفة الذات في السلوك الأخلاقي للإنسان)


 صادقي هادي,سبحاني نيا محمدتقي


2 : عنوان فارسي: اخلاق اقتصادي (معيشت) (عنوان عربي: الأخلاق الاقتصادية (المعيشة))

معصومي نيا غلام علي

3 : عنوان فارسي: نقش نظام هستي شناختي قرآن در ارتقاي اخلاق زيست محيطي (عنوان عربي: دور نظام معرفة الوجود في القرآن في الارتقاء بمستوي الأخلاق البيئية للانسان)

ملك محمدي نرجس,نجارزادگان فتح اله,معصوم بيگي حسين

 4 : عنوان فارسي: تاملي بر تقدم اخلاقي حق در ساخت گرايي اجتماعي (عنوان عربي: نظرات في التقدم الأخلاقي للحق في التكوين الاجتماعي)

 برات علي پور مهدي

  5 : عنوان فارسي: اخلاق رسانه، مقايسه منشورات جهاني با دستورهاي اسلامي (عنوان عربي: أخلاق الاعلام، مقارنة بين البيانات العالمية والتعاليم الإسلامية)

گرامي غلام حسين

 6 : عنوان فارسي: مطالعه تطبيقي الگوي مديريت اخلاق در سازمان در مکاتب غربي و آموزه هاي علوي (عنوان عربي: دراسة مقارنة نمط تحكيم الأخلاق في العمل الإداري في المدارس الغربية والتعاليم العلوية)

خسروانيان حميدرضا,شفيعي رودپشتي ميثم


-------------------------

مطالب مرتبط:

فصلنامه پژوهشي پژوهشنامه اخلاق شماره (4 و 9) (قابل دانلود)

فصلنامه پژوهشي پژوهشنامه اخلاق(سال سوم \ شماره 11 \ بهار 1390) (قابل دانلود)

مدخل «موتورهاي جستجو و اخلاق» در دايرة‌المعارف استنفورد


Search Engines and Ethics

Herman Tavani

 موتورهاي جستجو و اخلاق

----------

مدخل‌هاي مرتبط:

كار كامپيوتر و مسئوليت اخلاقي

Computing and Moral Responsibility

اخلاق پژوهش اينترنتي

Internet Research Ethics

Elizabeth A. Buchanan

Michael Zimmer

فناوري اطلاعات و ارزش‌هاي اخلاقي

Information Technology and Moral Values

John Sullins

كامپيوتر و اخلاق اطلاعات

computer and information ethics

Terrell Bynum

فناوري اطلاعات و ارزش‌هاي اخلاقي

information technology: and moral values 

فناوري اطلاعات و رويكردهاي پديدارشناختي به اخلاق

information technology: phenomenological approaches to ethics and

Lucas Introna

حريم خصوصي

privacy

Judith DeCew

شبكه‌هاي اجتماعي و اخلاق

Social Networking and Ethics

Shannon Vallor

فلسفه تكنولوژي/فناوري

technology, philosophy of

Maarten Franssen

Gert-Jan Lokhorst

Ibo van de Poel





مدخل اخلاق و اخلاق ناصري در دايرة المعارف بزرگ اسلامي


اخلاق‌

احمد پاكتچى‌

اَخْلاق‌، عنوان‌ شاخه‌اي‌ از علوم‌ انسانى‌ كه‌ در آن‌ از ارزش‌ خويها و رفتارهاي‌ آدمى‌ بحث‌ مى‌شود. بايد دانست‌ كه‌ اين‌ علم‌ نگرشى‌ تاريخى‌ بر خويها و رفتارهاي‌ انسان‌ به‌ عنوان‌ اموري‌ واقع‌، يا كوششى‌ براي‌ كشف‌ علل‌ و عوامل‌ طبيعى‌ آنها نيست‌، بلكه‌ مطالعة آنهاست‌ از اين‌ حيث‌ كه‌ هريك‌ در نظام‌ ارزشى‌ معين‌ از چه‌ جايگاهى‌ برخوردارند.

نظامهاي‌ اخلاقى‌ به‌ عنوان‌ مجموعه‌هايى‌ مشتمل‌ بر ارزشها و در بردارندة دستورهايى‌ براي‌ اتصاف‌ به‌ خويهاي‌ نيك‌ و انجام‌ دادن‌ اعمال‌ پسنديده‌ و دوري‌ گزيدن‌ از خويها و كردارهاي‌ ناپسند، در ميان‌ بسياري‌ از ملل‌ باستانى‌ ديده‌ مى‌شود و شكل‌گيري‌ آنها به‌ عنوان‌ علم‌ اخلاق‌ در تمدنهاي‌ گوناگون‌ عهد باستان‌، از جمله‌ ايران‌ و يونان‌، مسيري‌ موازي‌ را طى‌ كرده‌، و آثاري‌ اخلاقى‌ با سبكهايى‌ متفاوت‌ پديد آورده‌ است‌.
با ظهور اسلام‌ و پاي‌ گرفتن‌ حوزة فرهنگى‌ گستردة آن‌، اخلاق‌ نيز به‌ عنوان‌ شاخه‌اي‌ از علوم‌ انسانى‌ توجه‌ متفكران‌ مسلمان‌ را به‌ خود جلب‌ كرد و زمينه‌اي‌ براي‌ پديد آمدن‌ ميراثى‌ گرانمايه‌ در طول‌ 4 قرن‌ تاريخ‌ فرهنگ‌ اسلامى‌ گشت‌. اخلاق‌ اسلامى‌ با مكاتب‌ گوناگون‌ آن‌، در مبانى‌ ارزشى‌ خود بر فرهنگ‌ قرآنى‌ و تعاليم‌ نبوي‌ اتكا داشت‌، اما اين‌ امر مانع‌ از آن‌ نبود كه‌ متفكران‌ مسلمان‌ در بسط و گسترش‌ تعاليم‌ نخستين‌ اخلاقى‌، و نيز در سبك‌ و اسلوب‌ تدوين‌ آثار خود از ميراث‌ پيشينيان‌ بهره‌ گيرند.........


اخلاق‌ ناصري‌

جواد طباطبائى‌

اَخْلاق‌ِ ناصِري‌، مهم‌ترين‌ رساله‌ در حكمت‌ عملى‌ در دورة اسلامى‌. خواجه‌ نصير طوسى‌ د 72ق‌/273م‌ اين‌ كتاب‌ را زمانى‌ نوشت‌ كه‌ در قُهستان‌ و در خدمت‌ حاكم‌ آنجا، ناصرالدين‌ عبدالرحيم‌، محتشم‌ اسماعيلى‌ بود و همو كه‌ از خواجه‌ دعوت‌ كرده‌ بود تا به‌ اطرافيان‌ او بپيوندد، از او درخواست‌ كرد تا تهذيب‌ الاخلاق‌ طهارة الاعراق‌ ابوعلى‌ مسكويه‌ ه م‌ را به‌ فارسى‌ ترجمه‌ كند نك: نصيرالدين‌، 4-6. با توجه‌ به‌ تاريخ‌ اتمام‌ تحرير كه‌ در پايان‌ يكى‌ از نسخه‌هاي‌ اخلاق‌ ناصري‌ آمده‌ 33ق‌/236م‌، مى‌توان‌ گفت‌ كه‌ اين‌ اثر قديم‌ترين‌ نوشتة خواجه‌ است‌ كه‌ به‌ دست‌ ما رسيده‌، و از آثار آغاز دورة پختگى‌ اوست‌ مينوي‌، 5-6.

خواجه‌ اندكى‌ پيش‌ از سقوط الموت‌ بر اثر يورش‌ مغولان‌ و در زمانى‌ كه‌ لشكر هولاكو در حوالى‌ قلعه‌هاي‌ اسماعيليان‌ بود، به‌ خدمت‌ خان‌ مغول‌ رسيد 54ق‌/256م‌ و ديباجه‌اي‌ نو بر اخلاق‌ ناصري‌ نوشت‌ و به‌ هولاكو تقديم‌ كرد. خواجه‌ نصيرالدين‌ ص‌ 4- 5 در مقدمة جديد توضيح‌ داده‌ است‌ كه‌ ديباجة قديم‌ اخلاق‌ ناصري‌ را به‌ رغم‌ خواست‌ خود «جهت‌ استخلاص‌ نفس‌ و عِرض‌ از وضع‌ ديباجه‌بر صيغتى‌ موافق‌ عادت‌ آن‌ جماعت‌ اسماعيليان‌ در ثنا و اطراي‌ سادات‌ و كُبَراي‌ ايشان‌...» نوشته‌ بوده‌ است‌، اما با رهايى‌ از وضع‌ ناپسند قهستان‌ «ديباجة كتاب‌ را كه‌ بر سياقتى‌ غير مرضى‌ بود، بدل‌ گرداند». وي‌ در 63ق‌ بندي‌ نيز دربارة حق‌ پدر و مادر بر فرزند به‌ كتاب‌ افزود نك: مركزي‌، 7/1.
اخلاق‌ ناصري‌ به‌ صورتى‌ كه‌ امروزه‌ در دست‌ است‌، از بخش‌ اخلاق‌، تدبير منزل‌ و سياست‌ مدن‌ فراهم‌ آمده‌ است‌ و با بخش‌ حكمت‌ عملى‌ در فلسفة قديم‌، به‌ گونه‌اي‌ كه‌ فيلسوفان‌ دورة اسلامى‌، به‌ دنبال‌ سنت‌ ارسطويى‌ِ طبقه‌بندي‌ علوم‌، ترتيب‌ داده‌ بودند، مطابقت‌ دارد. خواجه‌ در مقدمة اخلاق‌ ناصري‌ توضيح‌ داده‌ است‌ كه‌ ناصرالدين‌ محتشم‌ قهستان‌، ابتدا از او خواسته‌ بود تا تهذيب‌ الاخلاق‌ ابوعلى‌ مسكويه‌ را كه‌ به‌ شرح‌ اخلاق‌ عقلى‌ يونانى‌ بسنده‌ كرده‌ بود، به‌ فارسى‌ درآورد، اما از آنجا كه‌ در نظر خواجه‌، دو فن‌ ديگر حكمت‌ عملى‌، يعنى‌ «حكمت‌ مدنى‌ و حكمت‌ منزلى‌» سياست‌ مدن‌ و تدبير منزل‌ با گذشت‌ زمان‌ اندراس‌ يافته‌، و ابوعلى‌ مسكويه‌ نيز در تهذيب‌ الاخلاق‌ به‌ اين‌ دو بخش‌ نپرداخته‌ بود، خواجه‌ با افزودن‌ كليات‌ اين‌ دو حكمت‌ از گفتار حكماي‌ پيشين‌، به‌ ويژه‌ ابونصر فارابى‌، به‌ «حكمت‌ خُلقى‌ِ» تهذيب‌ الاخلاق‌ نك: ص‌ 6، علم‌ حكمت‌ عملى‌ را به‌ تمامى‌ آورده‌ است‌.
طرح‌ بخش‌ كتاب‌ اخلاق‌ ناصري‌، چنانكه‌ گفته‌ شد، با طبقه‌ بندي‌ حكمت‌ عملى‌ مطابقت‌ دارد. فيلسوفان‌ دورة اسلامى‌، از جمله‌ ابن‌ سينا در دانشنامة علايى‌ ص‌ 8 - 9، نيز نك: «اقسام‌ العلوم‌...»، 9 -0 و ابوعلى‌ مسكويه‌ در «ترتيب‌ السعادات‌» ص‌ 22 به‌ بعد، در پايان‌ سدة ق‌/0م‌ اين‌ طبقه‌بندي‌ را تثبيت‌ كردند و پس‌ از آن‌ دو، همة نويسندگان‌ ديگر دورة اسلامى‌، از جمله‌ نصيرالدين‌ طوسى‌ ص‌ 0-1 آن‌ طبقه‌بندي‌ را تكرار كردند.
عمدة بخش‌ نخست‌ اخلاق‌ ناصري‌ در «حكمت‌ خُلقى‌» از كتاب‌ تهذيب‌ الاخلاق‌ ابوعلى‌ مسكويه‌ برگرفته‌ شده‌ كه‌ مهم‌ترين‌ كتاب‌ اخلاق‌ عقلى‌ در دورة اسلامى‌ است‌. همين‌ كتاب‌ را ابوعلى‌ مسكويه‌ بر مبناي‌ ترجمة عربى‌ اسحاق‌ بن‌ حنين‌ از كتاب‌ اخلاق‌ نيكو ماخُسى‌ِ ارسطو و تفسير فرفوريوس‌ بر اين‌ كتاب‌ فراهم‌ آورده‌ است‌ بدوي‌، 7-1. بنابراين‌، بخش‌ عمدة حكمت‌ خلقى‌ اخلاق‌ ناصري‌، ارسطويى‌ و نوافلاطونى‌ است‌.....

نشريه اخلاق و فناوری اطلاعات/ جلد 14، شماره 3 / سپتامبر 2012



Ethics and Information Technology

Volume 14, Number 3 (2012)
Special Issue: Friendship Online
Guest Editor: Dean Cocking
اخلاق و فناوری اطلاعات
جلد 14، شماره 3 / سپتامبر 2012
موضوع ويژه: دوستی آنلاین
ويراستارمهمان: دین كوكينگ

Introduction: one thousand friends

Dean Cocking, Jeroen van den Hoven and Job Timmermans

مقدمه: یک هزار دوست


شکوفایی در فیس بوک: دوستی مجازي و رسانه‌های اجتماعی جدید
شانون والور

Why virtual friendship is no genuine friendship

Barbro Fröding and Martin Peterson
چرا دوستی‌های مجازی دوستی واقعی نيست
مارتین پترسون

چگونه من با تو مقایسه مي‌شوم؟ مقایسه ارزش محتاطانه دوستی واقعی مجازی

دوستان – با كاركتر واقعي: دوستی ارسطویی، با هم زندگی كردن، و فن آوری
مایکل تي. ام سي فال

موانع در برابر رسیدن به بالاترین سطح از دوستی ارسطویی آنلاین
رابرت شارپ

--------------

مطالب مرتبط:

مجله اخلاق و فناوري اطلاعات/ مجلد 14/ 2012/



در آمدی بر اخلاق زیستی

 

منبع :مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی

اخلاق زیستی حوزه نسبتا جدیدی است که می توان آن را مطالعه نظام مند ابعاد اخلاقی شامل بینش ها ، تصمیمات، رفتارها و سیاست های اخلاقی ، علوم زیستی و مراقبت های بهداشتی و به کارگیری انواعی از روش های شفاهی اخلاقی در فضایی میان رشته ای تعریف کرد . کتاب «در آمدی بر اخلاق زیستی» مشتمل بر سه بخش است و موضوع بخش اول آن ، علم، اخلاق و جامعه می باشد که به تبیین جایگاه اخلاق زیستی و ضرورت مطالعه ی آن در جامعه می پردازد. مبانی اخلاق زیستی عنوان بخش دوم کتاب است که به تبیین مکاتب، نظریه ها و مبانی اخلاق زیستی می پردازد و بالاخره جهانی شدن اخلاق زیستی موضوع بخش سوم کتاب را تشکیل می دهد که به عنوان یک هدف در مطالعه و نهادینه کردن اخلاق زیستی همواره مورد توجه است .

........................................................................

نويسنده: دکتر سید مصطفی محقق داماد - پروفسور عبدالعزیز ساشادینا - دکتر محمود عباسی

........................................................................

قطع: وزیری

تعداد صفحات: 312 صفحه

سال چاپ: چاپ اول/90

قيمت: 80,000 ريال

........................................................................

فهرست:

بخش اول – علم ف اخلاق و جامعه

مقدمه

علم چیست

علم نوین

علم ؛ اخلاق و ارزشها

علم و روشنگری

علم ، مدرنیسم و پست مدرنیسم

علم و تجربه اخلاقی

انگیزه های اخلاقی

الگوهای اخلاقی

ارزیابی رفتارهای اخلاقی

ثبات پیش فرض های اخلاقی

معیارهای مهم اخلاقی

داستان دو تئوری

بخش دوم – مبانی اخلاق زیستی

مقدمه

اخلاق فلسفی و خاستگاه آن

تاریخ تفکر اخلاقی

نظریه سودگرایی نهایت آرزوی فلاسفه

نظریه های مهم اخلاقی

اهمیت درک مفاهیم اخلاقی

تصمیم گیری اخلاقی

چیستی اخلاق

اصول چهارگانه اخلاقی

اخلاق گرایی قانونی

اخلاق زیستی و سایر رشته ها

اخلاق زیستی و معیار فعل اخلاقی

اخلاق زیستی و روند رو به رشد آن

بخش سوم – جهانی شدن اخلاق زیستی

مقدمه

جهانی شدن و بنیادهای اخلاقی حقوق بشر

حقوق بشر ، نسبیت گرایی و سکولاریسم

اسلام ، کرامت انسانی و زبان بین المللی اخلاق

اخلاق زیستی و آموزه های آن از منظر اسلام

اخلاق تطبیقی و گفتمان بین المللی

فرهنگ شرقی و جهانی شدن اخلاق زیستی

چالش های اخلاقی فراوری همگرایی

اخلاق جهانی و حقوق بین الملل کلاسیک

حقوق بین الملل معاصر و هنجارهای اخلاقی

پلورالیسم اخلاقی و چالش های فراروی آن

دکتررین گفتگوی فرهنگ ها و تمدن ها

مسلمانان و جهانی شدن اخلاق

کتابشناسی

كتاب «در پی فضیلت، تحقیقی در نظریه اخلاقی»

رهسپاریم با ارسطو تا فضیلت

مهم‌ترین کتاب از مهم‌ترین فیلسوف جماعت‌گرا؛ السدیر مک‌اینتایر

«جماعت گرايي»، به گرايش فکري خاصي در فلسفه معاصر اطلاق مي‌شود که نقد مدرنيته و به طور خاص مدرنيته ليبرالي، به منزله‌ي نظريه سياسي مدرنيته را مدنظر قرار داده است. آنچه جماعت‌گرايان در برابر ليبراليسم بر آن تأکيد دارند، اصالت و ارزش جامعه در برابر فرد است. از جمله متفکران اصلی جماعت‌گرایی السدیر مک‌اینتایر است که شهرت خود را وامدار تلاش‌ها و مشارکت‌های‌اش در بحث‌های دو حوزه فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی معاصر است. السدیر مک‌اینتایر در ۱۲ ژانویه ۱۹۲۹ در گلاسکو زاده شد و تحصیلاتش را در انگلستان گذراند.

وی لیسانس خود را از وستفیلد کالج کویین‌مری لندن و فوق لیسانس خود را از دانشگاه منچستر گرفت. از ۱۹۵۱ کار تدریس را از دانشگاه منچستر آغاز کرد و در دانشگاه‌های آکسفورد، پرینستون، براندی، بوستون، دوک، و همچنین نتردام تدریس داشته ‌است. او مدتی نیز ریاست بخش شرقی انجمن فلسفی آمریکا را به‌عهده داشت. یکی از مهم‌ترین تلاش‌های فکری او که سبب آشنایی ایرانیان با او شد، نقد او بر فلسفه عدالت رالز است نقدی که می‌توان آن را نقد جماعت‌گرایی بر لیبرالیسم دانست. از مک‌اینتایر، پیش از این، کتابی درباره مارکوزه به ترجمه حمید عنایت، و کتاب‌های تاریخچه فلسفه اخلاق با ترجمه انشا‌الله رحمتی و کتاب سه تقریر رقیب در پژوهش اخلاقی با ترجمه حمید شهریاری منتشر شده است. اما مبالغه نخواهد بود اگر بگوییم مهم‌ترین اثر او کتاب «در پی فضیلت» است. کتابی که اخیرا به فارسی ترجمه و منتشر شده است.

چرا باید کتاب را بخوانیم

ایده اصلی جماعت‌گرایان به طور کلی و مک‌اینتایر به طور خاص، اخلاق عملی و نظری در جهان معاصر است. بر اساس تحلیل مک‌اینتایر، اخلاق در جهان امروز در وضعیت نابسامانی قرار دارد و دلیل عمده آن سیطره لیبرالیسم فردگرایانه است. راهی که مک‌اینتایر انتخاب می‌کند بازگشت به سنت ارسطویی است. اصل مدعای او در این زمینه در کتاب در پی فضلیت آمده است. اما جز این، کتاب حاصل تلاش مک‌اینتایر برای تجدیدنظر در کارهای قبلی خود است. همانطور که در مقدمه کتاب اشاره کرده است «پیدایش این کتاب نتیجه تفکر و تامل ممتد در باب عدم کفایت کارهای قبلی من در فلسفه اخلاق و نیز نتیجه ناخرسندی فزاینده در مورد برداشتی از فلسفه اخلاق است که حوزه‌ای مستقل و مجزا انگاشته می‌شود» (ص ۱۶). مک‌اینتایر می‌کوشد پلی بزند میان مضامین اصلی فلسفه اخلاق و پژوهش‌های اجتماعی: به نوعی گذار از فلسفه اخلاق به جامعه‌شناسی اخلاق.

تا پیش از این کتاب، مک‌اینتایر تا حد زیادی متاثر از فلسفه تحلیلی و روش جزئی‌نگر آن بود. روشی که بعدها مورد انتقاد خود او قرار گرفت. با خواندن آثار کسانی چون توماس کوون و ایمره لاکاتوش در باب فلسفه علم و معرفت‌شناسی، جهت‌گیری فکری خود را عوض کرد و متوجه مسایل اخلاقی و سیاسی مدرن شد از منظر لیبرالیسم مدرن از جایگاه نوعی ارسطوگرایی. از این منظر، مک‌اینتایر در کتاب در پی فضیلت در جست‌وجوی اخلاق فضیلت‌محور و توجیه آن است. کتاب را از منظر پروژه کلی مک‌اینتایر در حوزه اخلاق باید ادامه کتاب تاریخچه فلسفه اخلاق دانست که سعی کرده برخی خطاهای روش‌شناختی خود در آن کتاب را در کتاب دوم تصحیح کند.

چرا ممکن است از کتاب خوشتان نیاید

انتشارات سمت اغلب کتاب‌هایی با این وزانت را منتشر نمی‌کند. بنابراین ممکن است با دیدن کتاب دست و دلتان به خرید نرود. اما نکته دیگر توزیع کتاب است که احتمالا با توجه به ضعف تاریخی سمت، احتمالا جز در کتابفروشی خاص خود سمت نتوان کتاب را یافت.

در پی فضیلت

تحقیقی در نظریه اخلاقی

السدیر مک‌اینتایر

ترجمه: حمید شهریاری و محمدعلی شمالی

انتشارات سمت

۱۳۹۰

۴۶۶ صفحه / ۶۳۵ تومان

منبع:

سال دوم، شماره شانزدهم، آبان ۱۳۹۰

مطالب مرتبط:

گزارشي از كتاب «اخلاق دين‌شناسي» اثر ابوالقاسم فنایی

کتابِ « يك جهان: اخلاق جهاني شدن» نوشته پيتر سينگر

کتاب وضع بشر هانا آرنت

کتاب «فربه و نحيف؛ خاستگاه هنجارهاي اخلاقي» اثر مايکل والزر

مجله اخلاق(Ethics)/ جلد 122، شماره 4 و سال 2012

  Ethics
   Vol. 122, No. 4, July 2012
   http://www.jstor.org/stable/10.1086/662058

Articles

مقالات  

    Autonomous Action: Self-Determination in the Passive Mode

Sarah Buss

اقدام خودمختار: خود مختاری در حالت غیر فعال
سارا باس 

    Paternalism, Respect, and the Will

   

Daniel Groll

آقا بالاسری، احترام، و اراده
دانیل گرُلl 

Discussions

Immigration, Association, and Antidiscrimination

   Michael Blake

مهاجرت، انجمن، و يکسان‌نگريمایکل بلیک

   Do Particularists Have a Coherent Notion of a Reason for Action?  

Andrea Lechler

آیا ويژگي‌نگرها یک مفهوم منسجم از دلیلِ عمل دارند؟
 

 

   Two-Level Eudaimonism and Second-Personal Reasons

    Bradford Cokelet


دو سطح سعادت‌باوري  و دلایل شخص دوم

برادفورد کُکِلت


Book Reviews

نقد و بررسي/ معرفي کتاب



    Anita L. Allen, Unpopular Privacy: What We Must Hide

Unpopular Privacy: What We Must Hide by Allen, Anita L
Review by: David Meeler



آنیتا ال. آلن،

حریم خصوصی منفور: ما باید چه چيزي را مخفی کنيم

دیوید ميلر


 

Jack Balkin, Constitutional Redemption

جک بالکين،

رستگاری قانون‌مدار


Jack Balkin, Living Originalism

Review by: Jeffrey Goldsworthy



جک بالکين،

اصل‌مدارانه زندگي کردن



Seyla Benhabib, Dignity in Adversity: Human Rights in Troubled Times

    Review by: Mathias Risse


سيلا بِن‌حبيب،

عزت در سختی: حقوق بشر در زمان‌هاي مشکل


   Talbot Brewer, The Retrieval of Ethics

    Review by: Mark LeBar

تالبوت بروئر،

بازیابی اخلاق


 

    Peter Cane, ed., The Hart-Fuller Debate in the Twenty-First Century
    Review by: Margaret Martin

پيتر کين،

بحث هارت فولر در قرن بیست و یکم

مارگارت مارتین  


    Thomas Hurka, ed., Underivative Duty: British Moral Philosophers from Sidgwick to Ewing
  

Review by: David McNaughton

توماس هورکا،

وظیفه غير اقتباسي: فلاسفه اخلاق بریتانیا از سيچويک تا اوینگ


    Robert N. Johnson, Self-Improvement: An Essay in Kantian Ethics
   

Review by: Robert B. Louden

جانسون، ان. رابرت،

پيشبرد خويش: مقاله در اخلاق کانتی

رابرت بي. لادن


    Troy Jollimore, Love’s Vision

   

    Review by: Jeffrey Seidman

 تروی جوليمر،

چشم انداز عشق


 

    F. M. Kamm, Ethics for Enemies: Terror, Torture, and War

   
    Review by: Joseph Boyle

 اف. ام. کام،

اخلاق برای دشمنان: ترور، شکنجه، و جنگ

 

   

    Andrew Sneddon, Like-Minded: Externalism and Moral Psychology
    Review by: Neil Sinhababu

 اندرو اسندون،

همفکر: برون‌گروي و روان‌شناسی اخلاق


  Charlotte Witt, The Metaphysics of Gender
  

    Review by: Natalie Stoljar

متافيزيک جنسيت

-------------------------

مطالب مرتبط:

Ethics، مجلد 122 ، شماره 2، ژانویه 2012

 

گزارشي از كتاب «اخلاق دين‌شناسي» اثر ابوالقاسم فنایی


خداي فقه، خداي اخلاق

گزارشی از کتاب اخلاق دین‌شناسی اثر ابوالقاسم فنایی


تاريخ دين از يك سوي، تاريخ دفاع است؛ چه بسيار چشم‌هايي كه زير نور شمع و چراغ پيه‌سوز، تار شده‌اند تا دين را حفظ كنند. هنوز در سراسر جهان اسلام، بسيار كسان هستند كه آرزومندانه، در سودايي پرثواب‌اند، اينكه حداقل يكي از فرزندان‌شان، «سرباز پيامبر يا امام زمان» شود و از دين نبي دفاع كند؛ و تاريخ دين، از ديگر سوي، تاريخ انكار است؛ تا نبي از حرا پايين آمد، اصحاب انكار بر گرد او حلقه زدند و ديوانه‌ و شاعرش خواندند. اگرچه تاريخ انكار، كمتر نگارش يافته اما هم‌بافته تاريخ ايمان است و هم‌زاد بعثت.


فقه را بر جای اخلاق ننشانیم
دين و اخلاق در گفت‌وگو با دکتر ابوالقاسم فنايي دانش‌آموخته فقه در حوزه علمیه قم و دکترای فلسفه اخلاق از لندن


شما در تئوري ناظر آرماني، اخلاق سکولار و اخلاق ديني را بر هم منطبق مي‌دانيد و مي‌گوييد چون در اخلاق ديني، ناظر آرماني خداست و در اخلاق سکولار، عقل و وجدان اخلاقي است و حکم اين دو ناظر آرماني تفاوتي با هم ندارند، بنابراين اخلاق سکولار با اخلاق ديني برابر است. به نظر مي‌رسد، اين ديدگاه، نسخه راحت الحلقومي باشد. چگونه مي‌توان با اين مدعا که خداي دين، خداي اخلاق است و نه خداي فقه، به راحتي تقابل و تقاطع عميق بين دو نگرش ديني و سکولار به اخلاق را آنچنان ناديده انگاشت که اين دو را يکي پنداشت؟

در همان کتاب (دين در ترازوي اخلاق) تصريح کرده‌ام که اخلاق ديني موجود و اخلاق سکولار موجود تفاوت‌ها و بل تعارض‌هاي گسترده و عميقي با يکديگر دارند. اساساً يکي از اهداف من براي نگارش، آن کتاب يافتن راه‌حلي معقول و رضايت‌بخش براي حل اين تعارض‌ها بوده است. همچنين گفته‌ام که اخلاق موجود، يعني اخلاق آن‌گونه که هست، خواه ديني و خواه سکولار، درواقع صورت‌بندي و توصيف رفتار انسان‌هاي جايزالخطاست و لذا کامل نيست و در معرض نقد و ارزيابي و حک و اصلاح قرار دارد. اما اين ادعا درباره اخلاق آرماني، خواه ديني باشد و خواه سکولار، صادق نيست. منظورم از اخلاق آرماني عبارتست از «اخلاق؛ آن‌گونه که بايد باشد».

يک اخلاق آرماني بيشتر نداريم و آن اخلاق آرماني در آن واحد، هم مي‌تواند فراديني باشد و هم مورد پذيرش دين واقع شود، يعني به يک معنا هم ديني باشد و هم سکولار. دليلش اين است که ناظر آرماني در قلمرو اخلاق، که حکمش يا منشاء «وجود» احکام اخلاقي است و يا منشاء «معرفت» احکام اخلاقي، نسبت به يک موضوع با لحاظ جميع خصوصيات دخيل در ارزيابي و داوري اخلاقي حکم واحدي دارد، در اين صورت فرقي نمي‌کند که اين ناظر آرماني خدا باشد يا عقل انسان.


برنامه پژوهشي پيشرو



جرياني كه به عنوان «روشن‌فكري ديني» شناخته مي‌شود، دو چهره متفاوت دارد: يك چهره سياسي- اجتماعي و يك چهره انديشگي. مناسب‌ترين چارچوب براي بررسي وجه انديشگي روشن‌فكري ديني روش‌شناسي «برنامه پژوهشي» است. چون در اين مورد به مناسبت‌هاي ديگري طرح بحث كرده‌ام در اينجا از تفصيل بيشتر آن خودداري مي‌كنم. در اينجا ادعاي من اين است كه برنامه پژوهشي روشن‌فكري ديني، كه مي‌توان آن را «نوانديشي ديني» ناميد يك «برنامه پژوهشي پيشرو» است. در ديدگاه لاكاتوش «برنامه پژوهشي پيشرو» در مقابل «برنامه پژوهشي تباه شونده» قرار مي‌گيرد. برنامه‌هاي پژوهشي را بر حسب نظريه‌هايي كه توليد مي‌كند طبقه‌بندي مي‌كنند.


مرحله بعدي «روشنفکري ديني»



 نسخه‌اي از کتاب «اخلاق دين‌شناسي» دکتر ابوالقاسم فنايي را پيش از انتشار نزد يکي از برجسته‌ترين روشنفکران ايراني بردم و گفتم به نظرم بهترين‌ کتاب سال‌هاي اخير در سنت «روشنفکري ديني» است. با وجود آن‌که اهل اغراق و تملق نيست، بعد از خواندن کتاب گفت: «به نظرم غني‌ترين کتاب سنت «روشنفکري ديني» در تمام سال‌هاي پس از انقلاب است و خردپسندانه‌ترين الگوي دفاع از دين و نقد اخلاقي دين رسمي».


منبع:

سال دوم، شماره هفدهم، آذر ۱۳۹۰

-----------------

مطالب مرتبط:

كتاب اخلاق دين‌شناسي

كتاب‌ دين در ترازوي اخلاق

کتابِ « يك جهان: اخلاق جهاني شدن» نوشته پيتر سينگر

اخلاق جانشین قدرت

در باب کتابِ « يك جهان: اخلاق جهاني شدن» نوشته پيتر سينگر

 رضا اسمخاني

بر هيچ ناظر تيزبيني پوشيده نيست كه جهان ظرف چند دهه گذشته با سرعتي روزافزون شاهد تغييرات كمي و كيفي شگرفي بوده است. از منظري كلي مي‌توان گفت كه جهان به شكل بي‌سابقه‌اي براي ساكنان آن كوچك شده است. از يك طرف، جمعيت روزافزوني براي استفاده از منابعي محدود و در مواردي رو به پايان با هم رقابت مي‌كنند- منابعي از قبيل زمين، آب، انرژي، جنگل‌ها و درياها- واز طرف ديگر زندگي مردم در نقاط مختلف كره زمين به گونه‌اي روزافزون به صورت كلافي پيچيده و در هم گره خورده در مي‌آيد به طوري كه تقريبا زندگي هيچ فردي از افراد بشر كاملا مستقل از زندگي ديگري نيست. فن‌آوري‌هاي جديد مخابراتي هم كه يكي پس از ديگري به سرعت در زندگي بشر وارد مي‌شوند- از راديو و تلويزيون گرفته تا اينترنت- انسان‌ها را وارد جهاني بيش از پيش به هم پيوسته كرده‌اند، به طوري كه مردم سراسرجهان مي‌توانند نه تنها از كوچكترين اتفاق در دورافتاده‌ترين نقطه كره زمين به طور تقريبا همزمان باخبر شوند، بلكه مي‌توانند نظرات خود را در مورد آن اتفاق- يا هر موضوع ديگري- با بقيه افراد كره زمين در ميان بگذارند و نكته مهم اين است كه اين به هم پيوستگي زندگي انسان‌ها ديگر اختياري هم نيست.

 حتي سرنوشت دهقاني كه در دشتي دورافتاده روي تكه زميني كار مي‌كند و از تمامي وسائل ارتباط جمعي نيز محروم است و در تمام عمر خود هم جز محل تولدش جاي ديگري را نديده است بدون اينكه خود بداند به شكلي عميق با سرنوشت بقيه بشريت گره خورده است. تغييرات جهاني آب و هوا كه امروزه از نظر علمي نيز تقريبا مسلم شده است، سرنوشت همه ساكنان زمين را به هم مربوط كرده است: همه انسان‌ها در اتمسفري واحد زندگي مي‌كنند، آب اقيانوس‌ها به هم مرتبط است و اكوسيستم كره زمين به مثابه سيستمي در هم تنيده و بسيار پيچيده به سرعتي بي‌سابقه در حال تغيير است. بشريت در حال عبور از «زندگي در جهان‌هاي گوناگون» به مرحله جديد «زندگي در جهاني واحد» است- جهاني كه در آن مرزهايي مصنوعي از قبيل كشور و مليت و نژاد اهميت و كارايي‌اش را به تدريج از دست خواهد داد. اما اين تغييرات چه معنايي براي ما انسان‌ها دارند؟ استدلال اصلي پيتر سينگر در كتاب اخلاق جهاني شدن اين است كه لازمه اين تحولات سريع و ژرف نوعي رويكرد جديد به اخلاق است- اخلاقي كه بنابر استدلال سينگر بايد بر مبناي منافع تمام انسان‌ها بنا شده باشد نه يك گروه خاص. نويسنده سپس به بسط اين ديدگاه مي‌پردازد و تبعات آن را در حوزه‌هاي گوناگون زندگي انسان بررسي مي‌كند.

در حوزه محيط زيست، مساله گرم شدن كره زمين مشكلي است كه اهميت و دامنه آن در چند سال اخير درك شده است. تنها تا چند دهه قبل اتمسفر كره زمين منبعي پايان ناپذير به نظر مي‌رسيد و كشورهاي صنعتي، به خصوص آمريكا با استفاده بي‌حساب از منابع طبيعي جهان و با نشر مقادير عظيمي از گازهاي گلخانه‌اي توانستند مسير صنعتي شدن را با سرعت زيادي طي كرده، استانداردهاي بالايي از رفاه و آسايش را براي اتباع خود فراهم سازند اما امروزه از يك طرف مشخص شده كه توليد گازهاي گلخانه‌اي نمي‌تواند به همين ميزان ادامه يابد و از طرف ديگر، كشورهاي در حال توسعه حق دارند در اين ميان جوياي سهم خود باشند چرا كه نمي‌توان از آنها خواست به بهانه حفظ محيط زيست به استانداردهاي پايين زندگي فعلي خود راضي باشند، آن هم در حالي كه مشكل گرم شدن كره زمين تاكنون ناشي ازاستفاده بي‌حد و حصر كشورهاي صنعتي از اتمسفر بوده است.

 اين سوال و سوالاتي از اين قبيل موضوع فصل دوم كتاب را تشكيل مي‌دهد. در فصل سوم، جهاني شدن در حوزه اقتصاد مورد بحث قرار مي‌گيرد. در حوزه اقتصاد يكي از واضح‌ترين مظاهر جهاني شدن تولد و گسترش دامنه قدرت سازمان تجارت جهاني است. يكي از نكات مهم در فصل مذكور اين است كه با از بين رفتن موانع تجارت، دامنه نفوذ دولت‌ها نيز كاهش مي‌يابد، به طوري كه به دليل قيد و بندهايي كه لازمه تجارت آزاد است دولت‌ها به تدريج كنترل خود را در بسياري از حوزه‌ها از دست مي‌دهند. آزادي تجارت همچنين تاثيرات مهمي بر مسائل مربوط به محيط زيست و حيوانات داشته است. از طرف ديگر، يكي از مسائل بسيار مناقشه انگيز اين است كه آيا تجارت آزاد منجر به بهبود وضعيت مردم فقيرجهان شده يا وضعيت آن‌ها را بيش ازپيش بد كرده است. اين سوال و سوالاتي از اين قبيل موضوع فصل سوم كتاب را تشكيل مي‌دهد.

در فصل چهارم، نويسنده جنبه‌هاي حقوقي جهاني شدن را مورد بررسي قرار ميدهد. طي چند صد سال اخير و با تولد دولت‌هاي ملي به معناي مدرن كلمه، مساله حق حاكميت ملي مطرح شده است، به طوري كه هر دولتي خود را در محدوده مرزهايش در مسائلي از قبيل نحوه رفتار با مردم خود كاملا مختار مي‌داند اما فجايعي كه در قرن بيستم اتفاق افتاد اين فرض را زير سوال مي‌برد. آيا مي‌توان گفت كه وقتي ميليون‌ها نفر در كشوري در معرض خطر قتل عام‌اند، دنيا بايد دست روي دست گذاشته، به اين دليل كه كل مساله در حوزه حاكميت ملي دولت خاصي است از دخالت در مساله سرباز زد؟ و اگر جواب منفي است، مراعات چه ضوابطي لازم است تا از سلطه‌جويي كشورهاي قدرتمند به اين بهانه در امور كشورهاي ضعيف دخالت كنند جلوگيري شود؟ قتل عام‌هاي بوسني و رواندا كه منجر به مرگ ميليون‌ها انسان شد نشان دهنده اهميت اين گونه سوالات حتي در ابتداي قرن بيست و يكم است. فصل پنجم به بررسي مساله جهاني شدن از ديدگاه اجتماعي و روابط انساني مي‌پردازد. در حوزه روابط انساني رد پاي اخلاق سنتي كه تاكنون تنظيم كننده روابط انسان‌ها بوده بيش از بقيه حوزه‌ها قابل مشاهده است.

در سيستم‌هاي اخلاقي سنتي معمولا توجه شخص منعطف به گروهي خاص است. براي مثال، در هر سيستم اخلاقي قبيله اي، حوزه توجه و مسووليت هر كس افراد هم قبيله اوست، به طوري كه شخص تقريبا هيچ مسووليتي در قبال افراد خارج از قبيله احساس نمي‌كند. حتي در جهان مدرن، با اين كه در مقام نظر كم و بيش همه به تساوي انسان‌ها معتقدند، سيستم‌هاي اخلاقي عملا ناسيوناليستي‌اند. به عبارت ديگر، انسان‌ها دايره توجه و حس مسووليت خود را در بهترين خالت نهايتا به افراد هم وطن خود تعميم مي‌دهند. فقر فاحشي كه بيش از يك ميليارد نفر از مردم جهان با آن دست و پنجه نرم مي‌كنند، شاهدي روشن بر اين موضوع است. در حالي كه طبق آمار سازمان ملل روزانه بيش از 30 هزار كودك به علل ناشي از فقر بيش از حد تلف مي‌شوند، مخارج هنگفتي در كشورهاي ثروتمند صرف مصارف غيرضروري يا تجملي مي‌شود. اين موضوع در مورد دولت‌ها مصداق واضح‌تري دارد.

طبق برآوردهاي سازمان‌هاي غيردولتي، كمابيش با صرف هزينه‌اي معادل 50 دلار در ماه مي‌توان جان كودكي را در افريقا نجات داد. در همين حال، بودجه نظامي دولت آمريكا با وجود تمام ادعاهاي بشردوستانه‌اش بيش‌‌از پانصد ميليارد دلار است و البته چنين هزينه كلاني در قالب منافع ملي توجيه ميشود. استدلال كتاب اين است كه با ادامه فرآيند جهاني شدن و به هم پيوستگي روزافزون سرنوشت انسان‌ها، سيستم اخلاقي‌اي كه اين چنين منافع گروهي خاص را به منافع همه‌ترجيح مي‌دهد، نيازمند بازنگري است. به اعتقاد نويسنده كتاب، در حالي كه كشورهاي جهان براي حل مسائل جهاني، از قبيل تجارت، تغييرات آب و هوا، عدالت و فقر، به هم نزديك‌تر مي‌شوند، لازم است رهبران اين كشورها به جاي اينكه صرفا براي حفظ منافع ملي خود تلاش كنند، ديدگاه وسيع‌تري را برگزينند. در يك كلام اين رهبران بايد در مورد جهاني شدن ديدگاهي اخلاقي داشته باشند اما روند كنوني حاكم بر تحولات جهاني به‌خصوص بعد از حمله آمريكا به عراق حكايت از آن دارد، كه برخي كشورهاي قدرتمند و از جمله آمريكا بيشتر درپي معرفي خود به عنوان پليس جهان با استفاده از ابزار نظامي‌اند، تا اداره جهان از طريق قوانين عادلانه.

يك جهان:

اخلاق جهاني شدن

پيتر سينگر

ترجمه محمد آزاده

نشر ني

چاپ اول

1388

منبع:مهرنامه، سال اول، شماره سوم، خرداد ۱۳۸۹


-------------------

مطالب مرتبط:

کتاب «فربه و نحيف؛ خاستگاه هنجارهاي اخلاقي» اثر مايکل والزر

کتاب وضع بشر هانا آرنت


کتاب وضع بشر هانا آرنت


انديشيدن به آنچه مي‌كنيم

درباره کتاب وضع بشر مهم‌ترین کتاب هانا آرنت

بيراه نيست اگر مانند بسياري از كساني كه در معرفي آرنت و انديشه‌هايش مطلب نوشته‌اند وضع بشر را «مهمترين اثر فلسفي او» يا «مهم‌ترين اثرش در فلسفه سياسي» بخوانيم. اين كتاب، كه عنوان آن به لحاظ كليت و گستره وسيعي كه از‌ آن خبر مي‌دهد از جنس عناويني نظير هستي و زمان، هستي و نيستي يا حقيقت و روش است، به آساني ذيل سرفصلي واحد نظير فلسفه، فلسفه سياسي يا جامعه‌شناسي جاي نمي‌گيرد؛ مباحث آرنت در وضع بشر اينجا و آنجا ربطي به اين شاخه‌هاي دانايي پيدا مي‌كنند اما تماما در هيچ كدام نمي‌گنجند.

درون‌مايه اصلي كتاب زندگي وقف عمل (Vita active) است به تمايز از زندگي وقف نظر (Vita contemplative) كه در برابر هم يكي از آن تقابل‌هاي دوگانه‌اي را تشكيل مي‌دهند كه نظايرش را در تاريخ فلسفه فراوان ديده‌ايم. از يونان باستان به اين سو، نسبت، تمايز، تقابل يا ديالكتيك اين دو شكل زندگي به شكلي از اشكالش محل بحث بوده است، و كم نبوده‌اند متفكراني كه در اين باب موضعي اختيار كرده‌اند و معمولا يكي را اصل قرار داده و ديگري را تابع آن ساخته‌اند (از افلاطون و ارسطو گرفته تا ماركس و هايدگر و پراگماتيست‌ها و ديگران). آثار آرنت، به‌ويژه دو كتاب فلسفي‌ترش، يعني وضع بشر و حيات ذهن، گواه روشن تعلق خاطر اوست به اينكه در اين دو شكل زندگي كندوكاو كند، به‌گونه‌اي كه مي‌توان از همين منظر سير تفكر او را بررسي كرد (كتاب فلسفه سياسي هاناآرنت نوشته‌ لي بردشا، كه خشايار ديهيمي آن را به فارسي برگردانده، يك نمونه قابل اعتناي اين رويكرد است).

آرنت در كتابش البته همه جوانب آن چيزي را كه وضع بشر (به تمايز از طبيعت بشر) مي‌خواند موضوع بررسي قرار نمي‌دهد – و اصلا مگر مي‌شود وضع پديداري به پيچيدگي و همتافتگي و غناي آدمي را در يك اثر واحد به تمام و كمال و از همه جوانب بررسي كرد؟ او خود مي‌گويد كه زندگي وقف نظر يا تفكر را – آن «برترين و شايد خالص‌ترين فعاليتي كه در توان انسان‌هاست» - از دايره ملاحظات و بررسي‌هايش در اين كتاب بيرون نهاده و توجه خويش را معطوف كرده است به زندگي وقف عمل و مراتب و اقسامي كه مي‌توان در آن سراغ گرفت. آرنت «سه فعاليت بشري بنيادين» را ذيل اصطلاح vita active جاي مي‌دهد: زحمت (Labour)، كار (Work) و عمل (action)، و در سه فصل از شش فصل كتابش جداگانه به يكايك اين فعاليت‌ها و توصيف چند و چون آنها مي‌پردازد.

«زحمت» به معناي آرنتي آن ناظر به مجموعه فعاليت‌هايي است كه به ضرورتِ گذران و زنده ماندن از ما سر مي‌زند؛ در اين مقام آدمي حيوان زحمتكش (animal Labouans) است. «كار» ناظر به فعاليت «غيرطبيعي» آدمي در مقام سازنده جهان مصنوع و صانع ابزارها و محصولات مفيد، بادوام و زيبايي است كه مهر و نشان صناعت آدمي را برچهره دارند. اصطلاح انسان سازنده يا ابزارساز (homo faber) اشاره به همين مرتبه دارد.

و اما «عمل» آن بخش از فعاليت‌هاي ماست كه آرنت عنايت خاصي به آن دارد و از جاي‌جاي كتابش پيداست كه در عين اجتناب‌ناپذير دانستن زحمت و كار، آن را بر صدر مي‌نشاند. او بر آن است كه عمل به معناي خاص آن بشري‌ترين و، به اعتباري، برترين فعاليت آدمي است؛ آن وجهي از فعاليت‌هاي آدمي است كه از او حيوان سياسي (zoon politikon) يا، به تعبير دقيق‌تر، حيواني اهل مدينه (پوليس) مي‌سازد. آنچه آرنت در ستايش عمل يا پراكسيس و در مقام احياي ظرفيت‌هاي آن مي‌گويد، از مختصات انديشه اوست كه جايگاه خاصي در تفكر سياسي پيدا كرده است.

اينكه وضع بشر را غالبا اثري در فلسفه سياسي مي‌دانند تا حد زيادي برخاسته از نسبتي است كه آرنت بين عمل (و گفتار)، تكثر يا ؟؟؟ افراد بشر (يا اين امر واقع كه زمين مسكون انسان‌هاست نه انسان) و پوليس به منزله فضاي نمود يا ظهور (space of appearance) برقرار مي‌كند – فضايي كه محمل عمل كردن ماست و مجال مي‌دهد كه به اين طريق «كيستي» خود را برآفتاب اندازيم و خود را آن‌چنان كه هستيم عيان داريم. به حق گفته‌اند كه سوداي آرنت در وضع بشر اين است كه زندگي وقف عمل را به اعتبار خودش و فارغ از پيشداوي‌ها و ملاك‌هاي نظرورزي يا زندگي وقف نظر بررسي كند و امكان‌هاي نهفته در آن را به‌ويژه با نظر به عصر باستان و حيات يوناني – كه از جهاتي حكم سرمشق را براي او دارد – بازيابد.

در چارچوب همين طرح كلي است كه حيطه عمومي و حيطه خصوصي و نسبت آنها در حيات يوناني، برآمدن حيطه اجتماعي در دوران جديد و نيز آنچه در «عصر مدرن» بر سر زندگي وقف عمل آمده است در فصل‌هاي ديگري از كتاب آرنت بررسي مي‌شوند. در عين حال، وضع بشر محل مضامين ديگري نيز هست كه گاه در حاشيه طرح اصلي و گاه در مناسبات با آن مطرح مي‌شوند و در جاي خود تأمل‌برانگيزند. از آن جمله است بحث او درباره نيكي و نسبت آن با بي‌جهاني، برآمدن شك دكارتي و انتقال نقطه اتكاي ارشميدسي به درون آدمي در عصر مدرن، و بيگانگي از جهان در اين عصر.

اگرچه وضع بشر بر حيات عملي تأكيد دارد، اما آرنت در سير انديشه‌اش به وجه ديگر وضع آدمي نيز كه در تفكر يا زندگي وقف نظر جلوه‌گر مي‌شود اعتنا مي‌كند؛ او در بخش مهمي از آثار بعدي‌اش نظير «آيشمان در اورشليم» (كه در آن نسبت شر و بي‌فكري را مي‌كاود) و به‌ويژه در جلد اول كتاب «حيات ذهن» تفكر و نظرورزي را در كانون توجه خويش قرار مي‌دهد. چه بسا تعارض و تنگنايي كه در سطح كتاب وضع بشر نهفته بوده است – نگريستن به زندگي وقف عمل فارغ از زندگي وقف نظر و به استقلال از آن - يكي از انگيزه‌هاي نيرومند بازانديشي نسبت ميان نظر و عمل در آثار بعدي‌اش شده باشد. اشاره به اين نكته براي آن است كه بگويم وضع بشر با وجود اهميتي كه در سير فكري آرنت دارد، همه ماجراي اين سير نيست. زمان مي‌بايست تا آرنت بي‌آنكه ارزش‌هايي را كه در عمل مي‌ديد تماما به پاي نظرورزي قرباني كند، وابستگي نسبي عمل به نظر براي عمل كردنِ مسوولانه را به عين عنايت بنگرد و جوانب آن را بكاود. آيا مخاطرات استقلال تام عمل و عمل به خاطر عمل – كه در وضع بشر هم به آنها اشاره شده است – نبود كه آرنت را به اين بازانديشي فراخواند؟

آرنت از آن دست متفكراني است كه، به اقتضاي تأملات‌شان، گاه اصطلاحات و مفاهيمي تازه طرح مي‌كنند يا معنايي نو در كالبد الفاظ ديرين مي‌دهند و به اين اعتبار مرزهاي انديشيدن را دورتر مي‌برند و قابليت فكر را در مواجهه با پديدارها يا، به تعبير خود او، در «انديشيدن به آنچه مي‌كنيم» مايه‌ور مي‌سازند. اگر او را متفكري بدانيم كه انديشه‌هايي بديع از خود به جا گذاشته است، اين بداعت را چه بسا بيش از هر جاي ديگر در وضع بشر بيابيم – در تعابير و مفاهيمي همچون «فضاي نمود» كه تعبير او از هر محملي (از جمله پوليس يوناني) است كه مجال انكشاف كيستي آدمي از رهگذر عمل و گفتار را فراهم مي‌كند، تمايز زحمت از كار و تمايز اين دو از عمل، و مفهوم زادگي (natality) يا همان «معجزه آغاز» كه ناظر به توانايي آدمي براي آغازيدن و از نو آغازيدن و به جهان آوردنِ امري نامنتظر است كه عمل، محمل اصلي آن محسوب مي‌شود.

ترجمه وضع بشر براي من تجربه‌اي ارزنده بود. ثمرات مواجهه و هم‌سخن شدن با متون كلاسيك بر كسي كه اين تجربه را از سر گذرانده باشد پوشيده نيست؛ به ويژه هنگامي كه اين مواجهه در مقام ترجمه اثر كلاسيك روي دهد و توأم شود با توجه به زير و بم الفاظ و معاني و تلاش براي برگرداندن آنها به زباني كه تعلق به زيست جهاني ديگر دارد. البته در زندگي اين تجربه از سختي چنين كاري نمي‌كاهد؛ چراكه، در حالت مطلوب، كاري از اين دست بايد در فضايي قرين پشتگرمي و فراغ خاطر انجام بگيرد كه براي من و امثال من فراهم نبوده است. با اين حال،حاصل كار، با وجود كاستي‌هاي احتمالي آن، برايم رضايتبخش است و طعم آن در ذائقه‌ام آنقدر شيرين هست كه بخواهم در ترجمه‌هاي بعدي‌ام باز به سراغ آثار كلاسيكي در حوزه كار و علاقه‌ام بروم كه گمان مي‌كنم جاي‌شان خالي است. در حد مقدوراتم تلاش كرده‌ام اين كتاب را آنچنان كه شايسته آن است به فارسي برگردانم و سبك و زبان آرنت را در ترجمه، پاس بدارم – تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد.

منبع:

مهرنامه



----------------

مطالب مرتبط:

متفکر وضع بشر

یک متفکر سیاسی نامتعارف

مقالات ويژه اخلاق و سياست در مهرنامه (شماره ۱۰)

کتاب «مبانی فلسفه اخلاق» نوشته رابرت ال. هولمز

کتاب «فربه و نحيف؛ خاستگاه هنجارهاي اخلاقي» اثر مايکل والزر

معرفي كتاب فربه و نحیف

در ميانه ليبراليسم و كمونيسم

امين محمدي‌زاد

فربه و نحيف يكي از كتاب‌هاي مهم در حوزه جامعه‌گراياني است كه مدعي هستند در ميانه عدالت و آزادي، راه سومي را جسته‌اند. اين اثر نوشته مايكل والزر توسط سيدصادق حقيقت و مرتضي بحراني به فارسي بازگردانده شده و به بازار نشر كشور عرضه شده است. از امتيازات كتاب اين است كه مولف براي ترجمه فارسي كتابش نيز مقدمه‌اي را نوشته است. اما دل‌بستگي و علاقه به نقدهاي جماعت‌گرايان نسبت به مکتب ليبراليسم و سرمايه‌داري، انگيزه اصلي ترجمه اين کتاب عنوان شده است. شايان ذكر است كه احياي فضيلت‌گرايي ارسطويي السدير مک‌اينتاير تا اندازه‌اي به فلسفه سياسي اسلامي نزديک مي‌شود.

 جماعت‌گرايان «خود» منتزع از جوامع مختلف را زير سؤال مي‌برند؛ و معتقدند «خود» ريشه در جماعت‌هاي متنوع دارد. از همين جاست که «سنت»، که در هر جماعتي مي‌تواند مختلف باشد، اهميت پيدا مي‌کند: خود موقعيت‌مند و «خير»ها اجتماعي‌اند؛ و به سنت‌هاي مختلف گره خورده‌اند. اخلاق بر اساس سنت‌ها، تاريخ‌ها و فرهنگ‌هاي متفاوت مي‌تواند غني و «فربه» شود؛ و بنابراين نمي‌توان يک اخلاق جهان‌شمول را براي همه زمان‌ها و مکان‌ها ديکته كرد. نسبي‌گرايي ايشان از يک طرف جا را براي تنوع فرهنگ‌ها باز مي‌کند، و از طرف ديگر، به آفات نسبي‌گرايي پسامدرن دچار نمي‌شود. از ديدگاه جماعت‌گرايان، اخلاق و حقوق (بشر) کاملاً نسبي نيستند؛ و همه جوامع بايد حداقل‌هاي اخلاقي و حقوقي را که بين همه بشر مشترک است رعايت کنند. مايکل والزر، فيلسوف شهير آمريکايي، در اين کتاب به خوبي نشان مي‌دهد که اين حداقل‌ها چيست؛ و چگونه مي‌تواند با سنت و فرهنگ هر جماعت، غني و فربه شود.

 تنوع مباحث وي به شکلي است که اين ايده را در سياست داخلي و سياست بين‌الملل دنبال مي‌کند؛ و به خوبي از روان‌شناسي و علوم مربوطه مدد مي‌جويد. پژوهشکده مطالعات فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري در تداوم تلاش خود براي انتشار انديشه‌ها و معرفي جريان‌هاي فکري معاصر، اقدام به انتشار کتاب «فربه و نحيف؛ خاستگاه هنجارهاي اخلاقي» در 156 صفحه از مايکل والزر با ترجمه سيدصادق حقيقت و مرتضي بحراني کرده است که در خود مباحث عميقي را در فلسفه اخلاق به گفت‌وگو مي‌گذارد. مترجمان كتاب در جاي‌جاي مباحث، توضيحاتي را اضافه کرده‌اند که از متن اصلي متمايز است و اميدوار بوده‌اند كه از شيوايي و جذابيت اثر نکاسته باشند.

شايان ذكر است كه اين کتاب داراي پنج فصل است: فصل نخست: حداقل‌گرايي اخلاقي؛ فصل دوم: عدالت توزيعي به مثابه اخلاق حداکثري؛ فصل سوم: حداکثر گرايي و نقد اجتماعي؛ فصل چهارم: عدالت و قبيله‌گرايي: اخلاق حداقلي در سياست بين‌الملل و فصل پنجم: «خود» منقسم.از ديدگاه جماعت‌گرايان، اخلاق و حقوق (بشر) کاملاً نسبي نيستند؛ و همه جوامع بايد حداقل‌هاي اخلاقي و حقوقي که بين همه بشر مشترک است را رعايت کنند. مايکل والزر، فيلسوف شهير آمريکايي، در اين کتاب به خوبي نشان مي‌دهد که اين حداقل‌ها چيست؛ و چگونه مي‌تواند با سنت و فرهنگ هر جماعت غني و فربه شود. از جمله امور بسيار مهمي که در بحث از فلسفه اخلاق مورد توجه است، موقعيت‌مندي يا جهان‌شمولي ارزش‌هاي انساني و همچنين نسبت هنجارها با مقوله «فرهنگ» است.

 مدرنيته غربي در بنيان خود، ارزش‌‌هايي را به عنوان ارزش‌هاي فراگيري معرفي مي‌کند که به گمان معرفان آن،‌ هر انساني در هر موقعيت زماني و مکاني، آنها را لاجرم به مثابه ارزش اخلاقي خواهد پذيرفت. عناويني کلي مانند حق، آزادي، عدالت، و امثال آن، البته مفاهيمي مورد اقبال و اشتياق همه انسان‌هاست؛ اما مشکل از آنجا آغاز مي‌شود که چه تعريفي از آنها ارائه شود و چه بنيان معرفت‌شناختي براي فهم اين هنجارها اختيار شود. مايکل والزر از جمله فيلسوفان جماعت‌گرايي است که با بررسي مباني روشي و تاريخي شکل‌گيري ارزش‌هاي مدرن و بحث در امتناع گسترش آن به جوامع ديگر، در کنار جماعت‌گراياني چون السدر مک‌اينتاير و چارلز تيلور و ديگراني قرار مي‌گيرد که ريشه‌شناسي مفاهيم و برداشت‌هاي جوامع از هنجارهاي اخلاقي و سياسي را وجه همت خويش قرار مي‌دهند.

 این کتاب دارای پنج فصل است:
فصل نخست: حداقل‌گرایی اخلاقی
فصل دوم: عدالت توزیعی به مثابه اخلاق حداکثری
فصل سوم: حداکثر گرایی و نقد اجتماعی
فصل چهارم: عدالت و قبیله‌گرایی: اخلاق حداقلی در سیاست بین‌الملل
فصل پنجم: «خود» منقسم

فربه و نحيف

مايكل والزر

ترجمه سيدصادق حقيقت و مرتضي بحراني

نشر: پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي

1389

2300تومان

منبع: مهرنامه، سال دوم، شماره دهم، فروردین ۱۳۹۰