فرااخلاق (1): پرسش­ های فرا اخلاقی


پرسش­ های فرا اخلاقی:

1.معنا یا تعریف اصطلاحات یا مفاهیم اخلاقی مانند “صواب”، “خطا”، “خوب” و “بد” چیست؟ ماهیت، معنا یا کارکرد احکامی که چنین اصطلاحاتی یا امثال آنها را در بردارند، چیست؟ قواعد استعمال چنین اصطلاحات یا جملاتی چیست؟

2.چگونه باید کاربرد اخلاقی این اصطلاحات را از کاربرد غیراخلاقی آنها و احکام اخلاقی را از احکام هنجاری، تفکیک کرد؟ معنای “اخلاقی” در مقابل” غیراخلاقی” چیست؟

3.تحلیل یا معنای اصطلاحات یا مفاهیم مربوطی مانند “عمل” ، “وجدان، “ اراده آزاد”، قصد”، “پیمان”، “عذر خواهی”، “ انگیزه”، “مسئولیت”، عقل”، “ ارادی” چیست؟

4.آیا می­ توان احکام اخلاقی و ارزشی را اثبات یا توجیه کرد و یا معتبر نشان داد؟ منطق استدلال اخلاقی و استدلال درباره ارزش چیست؟

از پرسش 4 شروع می­ کنیم. همه نظریه­ های مختلف پیرامون معنای اصطلاحات و احکام اخلاقی و ارزشی تحت سه نوع کلی واقع می ­شوند: نظریه های تعریف گروانه(definist theories)، شهودگروی یا طبیعت­ ناگروی(non-naturalism)، و نظریه های غیرشناختار یا توصیف ­ناگروانه.

ادامه نوشته

مروري بر مجله عصب پژوهي اخلاق

مجلۀ عصب پژوهی اخلاق (مجلد سوم، شمارۀ سوم، نوامبر 2010)

منبع: ديپنا

در این شماره می خوانیم:

درآمد: تجربیات در اخلاق" /  نیل لوی (آکسفورد)

- مروری بر تجربیات در اخلاق کوام آنتونی آپیا / لیان یانگ (بوستون) / ربکا ساکس

- آپیا و خود آیینی اخلاق / والری تیبریوس (مینسوتا)

- مخاطرات طبیعت گرایی، مقدمات ‌طبیعت گرایی: حاشیه ای بر «تجربیات در اخلاق» آپیا /  جاناتان ام. وینبرگ / الی وینگ ( ایندیانای بلومینگتن)

- لوازم مأیوس كنندۀ روان شناسی اخلاق /ادوارد ماچری  (پیتسبورگ)

- تجربیات بیش تری در اخلاق /    كوام آنتوني آپيا (پرینستون)


ادامه نوشته

مروري بر تهذيب­ الاخلاق و تطهير الاعراق اين مسكويه

مهم­ترين كتاب ابن مسكويه در فلسفه اخلاق، «تهذيب­ الاخلاق و تطهير الاعراق» است كه بعدها خواجه نصير (در قرن هفتم هجري) بسياري از بحث­هاي آن را در بخش نخست كتاب خود «اخلاق ناصري» آورده است. از ديگر كتاب­هاي اخلاقي او «جاويدان خرد» است كه دربردارندۀ انديشه­ها و اندرزهاي دانايان ايران، هند، عرب و يونان است. اين كتاب بيشتر جنبۀ پند و اندرز دارد و از اينرو جنبۀ فلسفي آن كم­تر است.

ادامه نوشته

نظريه هاي هنجاري (3)

سودگروی (utilitarianism) / فائده­ گروي

در نظر کسی که خودگروی اخلاقی را رد می‌کند، و از نظریه‌های وظیفه گروانه ‌ای که گذشت نیز ناخشنود است، بدل طبیعی این‌ها نظریه غایت انگارانه‌ای است که سودگروی نامیده می‌شود. این نظریه مشکل تعارض محتمل بین میان اصول اساسی را نیز از میان برمی دارد.

نظریه‌های وظیفه گروانه به سایر مردم اهمیت می‌دادند، اما به ازدیاد خیر به اندازه کافی اهمیت نمی‌دادند، خودگروی به ازدیاد خیر اهمیت می‌داد ولی به سایر مردم به اندازه کافی بها نمی‌داد، اما سودگروی هردو نقیصه را در آن واحد جبران می‌کند.

سودگروی، نظری است که تنها معیار نهایی درباره صواب، خطا و الزام را اصل سود می‌داند و دقیقاً می‌گوید غایت اخلاقی‌ای که باید در تمام اعمالمان به دنبال آن باشیم، بیشترین غلبه خیر بر شر در کل جهان است. در اینجا «خیر» و «شر» به معنای خیر و شر اخلاقی است. این مطلب اشعار دارد به اینکه می‌توان خوب و بد را، هرچه باشد، به روشی کمی یا دست کم ریاضی، در مقابل هم اندازه گیری و موازنه کرد. برخی از سودگروان لذت گرایند؛ خوب را معادل سعادت و سعادت را معادل لذت می‌گیرند و بقیه نیز به نوعی نالذت گرایند، اما در اینجا فقط به نظریه‌های آن‌ها درباره الزام توجه داریم، نه درباره ارزش.

ادامه نوشته

عصب پژوهي اخلاق، انتشار يك مقاله در فصلنامه تازه هاي علوم شناختي

بالاخره انتظار ما به سرآمد و شاهد انتشار مقاله اي در موضوع « عصب پژوهي اخلاق » در فصلنامه وزين علوم شناختي بوديم. و البته اين را به فال نيك مي گيريم و باشد كه گردانندگان آن فصلنامه وزين به اين شاخه از علوم شناختي التفاتي مضاعف نمايند. البته نبايد از حق گذشت كه بالكل اين شاخه از علوم شناختي في نفسه رشته اي نوظهور در عرصه علوم شناختي مي باشد و ورود مباحثي از اين دست آن هم با رويكرد تجربي و بينارشته ­اي كه معجوني از فلسفه، اخلاق، علم شناختي، روان شناسي اخلاق و در نهايت عصب پژوهي است نياز به حوصله و صرف وقت از جانب پژوهشگراني است كه در همه اين حوزه ها به نحوي دغدغه كار كردن دارند. به اميد زماني كه اين غبار عزلت از سر و روي مباحثي از اين دست زدوده گردد.

فصلنامه تازه هاي علوم شناختي

فصلنامه شناختي و بين رشته اي در حوزه علوم انساني داراي رتبه علمي - ترويجي
(سال دوازدهم، شماره 3 (پياپي 47)، پاييز 1389.

مقاله: قضاوت اخلاقي در بيماران دچار آسيب قشر پيش پيشاني راست

چکیده:

هدف: در مطالعات مربوط به حوزه اخلاق، نواحي مغزي مرتبط با قضاوت اخلاقي، و در حيطه عصب روان شناسي نيز رابطه علي ميان آسيب مغزي و قضاوت اخلاقي بررسي شده اند، اما به نقش قشر پيش پيشاني در اخلاق اشاره اي نشده  است. هدف اين پژوهش بررسي آسيب قشر پيش پيشاني راست و تاثير آن بر قضاوت هاي اخلاقي است.
روش: در اين پژوهش، شش بيمار دچار آسيب قشر پيش پيشاني راست و شش فرد سالم همتاشده با گروه بيمار (از نظر سن و جنس) شرکت داشتند. بيماران دچار تخريب بافتي در اثر ضربه يا برداشتن تومور بودند. محل دقيق ضايعه بر اساس تصويربرداري با رزونانس مغناطيسي (MRI) و نقشه برادمن تعيين شده است. آزمودني ها به داستان هاي اخلاقي (شخصي و غيرشخصي) که براي اولين بار در ايران ترجمه شده است پاسخ دادند. داستان ها پس از بررسي هاي ابتدايي به صورت رايانه اي اجرا مي شد.
يافته ها: از نظر زمان پاسخ به داستان ها، دو گروه بيمار و سالم تفاوتي نداشتند و از لحاظ محتواي پاسخ ها نيز هر چند گروه بيمار نسبت به گروه سالم، پاسخ هاي موافق کمتري داده   است، اما از نظر آماري اين تفاوت معنادار نيست.

نتيجه گيري: به نظر مي رسد که آسيب قشر پيش پيشاني راست، خصوصا قشر فرونتوپولار، در قضاوت اخلاقي شخصي و غيرشخصي تغييري ايجاد نمي کند.

نظريه هاي هنجاري(2)

نظریه‌های وظیفه گروانه(Deontological Theories)

الف) نظریات وظیفه گروانه عمل نگر (act _ deontological theories)


بر این باورند که همه احکام اساسی درباره الزام، کاملاً جزئی‌اند، مانند «در این موقعیت باید چنین و چنان بکنم»، و احکام کلی، مانند «باید همواره وفای به عهد کنیم»، غیر قابل دسترس یا بی‌فائده‌اند، یا حداکثر از احکام جزئی مشتق شده‌اند.

وظیفه گروی عمل نگر افراطی،

معتقد است که ما می‌توانیم و باید در هر موقعیت جزئی به طور جداگانه و بدون توسل به هیچ قاعده‌ای ـ همچنین بدون در نظر گرفتن اینکه چه چیزی بیشترین غلبه خیر بر شر را برای خود انسان یا جهان فراهم می‌کند ـ ببینیم یا به نحوی تصمیم بگیریم که چه چیزی درست است یا باید انجام شود. (ارسطو دست کم چنین نظری را پیشنهاد کرده است، در آنجا که گفت: در تعیین اینکه میانگین زرین چیست، تصمیم گیری در دریافت شخصی قرار دارد. امروزه این نظر با تأکید بر «تصمیم» به جای «شهود» و با پذیرش مشکلات و اضطراب، نظر اکثر اگزیستانسیالیست هاست.
ادامه نوشته