بالاخره انتظار ما به سرآمد و شاهد انتشار
مقاله اي در موضوع « عصب پژوهي اخلاق » در فصلنامه وزين علوم
شناختي بوديم. و البته اين را به فال نيك مي گيريم و باشد كه گردانندگان آن فصلنامه
وزين به اين شاخه از علوم شناختي التفاتي مضاعف نمايند. البته نبايد از حق گذشت كه
بالكل اين شاخه از علوم شناختي في نفسه رشته اي نوظهور در عرصه علوم شناختي مي
باشد و ورود مباحثي از اين دست آن هم با رويكرد تجربي و بينارشته اي كه معجوني از
فلسفه، اخلاق، علم شناختي، روان شناسي اخلاق و در نهايت عصب پژوهي است نياز به حوصله و صرف وقت از
جانب پژوهشگراني است كه در همه اين حوزه ها به نحوي دغدغه كار كردن دارند. به اميد
زماني كه اين غبار عزلت از سر و روي مباحثي از اين دست زدوده گردد.

فصلنامه تازه هاي علوم شناختي
فصلنامه شناختي و بين رشته اي در حوزه علوم انساني داراي رتبه علمي - ترويجي
(سال دوازدهم، شماره 3 (پياپي 47)، پاييز 1389.
مقاله: قضاوت اخلاقي در بيماران دچار آسيب قشر پيش پيشاني راست
چکیده:
هدف:
در مطالعات مربوط به حوزه اخلاق، نواحي مغزي مرتبط با قضاوت اخلاقي، و در
حيطه عصب روان شناسي نيز رابطه علي ميان آسيب مغزي و قضاوت اخلاقي بررسي
شده اند، اما به نقش قشر پيش پيشاني در اخلاق اشاره اي نشده است. هدف اين پژوهش بررسي آسيب قشر پيش پيشاني راست و تاثير آن بر قضاوت هاي اخلاقي است.
روش:
در اين پژوهش، شش بيمار دچار آسيب قشر پيش پيشاني راست و شش فرد سالم
همتاشده با گروه بيمار (از نظر سن و جنس) شرکت داشتند. بيماران دچار تخريب
بافتي در اثر ضربه يا برداشتن تومور بودند. محل دقيق ضايعه بر اساس
تصويربرداري با رزونانس مغناطيسي (MRI) و
نقشه برادمن تعيين شده است. آزمودني ها به داستان هاي اخلاقي (شخصي و
غيرشخصي) که براي اولين بار در ايران ترجمه شده است پاسخ دادند. داستان ها
پس از بررسي هاي ابتدايي به صورت رايانه اي اجرا مي شد.
يافته ها: از
نظر زمان پاسخ به داستان ها، دو گروه بيمار و سالم تفاوتي نداشتند و از
لحاظ محتواي پاسخ ها نيز هر چند گروه بيمار نسبت به گروه سالم، پاسخ هاي
موافق کمتري داده است، اما از نظر آماري اين تفاوت معنادار نيست.
نتيجه
گيري: به نظر مي رسد که آسيب قشر پيش پيشاني راست، خصوصا قشر فرونتوپولار،
در قضاوت اخلاقي شخصي و غيرشخصي تغييري ايجاد نمي کند.
