کتاب فلسفه اخلاق (مقالاتی در باب اخلاق هنجاری، اخلاق کاربردی و فرا اخلاق)، ترجمۀ محمود فتحعلی، توسط دفتر نشر معارف در سال 1387 منتشر شد.
کتاب پیشرو ترجمه ای است از مجموعه مقالات برگرفته از منابع معتبر لاتین که به منظور آشنایی هرچه بیشتر اساتید اخلاق با مباحث  روز اخلاق منتشر شد.

فهرست مطالب:

1/ خدا و شالودۀ اخلاق: کای نیلسن.
گاه تصور می شود که باور به خدا یک ضرورت عقلی برای انسان هاست؛ زیرا بدون چنین باوری دینی، باورهای اخلاقی مبنای مناسب و عقلانی ندارند. برخی ادعا کرده اند که در جهانِ بدون خدا دلیلی برای آنکه انسانی با ارادۀ نیک باشیم یا دلیلی برای انجام دادن آنچه به لحاظ اخلاقی وظیفه ماست، نداریم. در واقع در چنین جهانی به لحاظ اخلاقی هیچ الزامی نداریم: اگر خدا نباشد مفهوم الزام اخلاقی به مفهومی بی فایده تبدیل خواهد شد. ادلۀ گوناگونِ چنین برداشتی از ارتباط دین و اخلاقی، مورد بررسی قرار گرفته و ناتمام بودن آنها اثبات شده است.

2/ ذهنیت گرایی: جیمز راچلز.
ذهنیت گرایی اخلاقی نظریه ای است که می گوید: افراد در مقام داوری و حکم اخلاقی صرفاً امیال و احساسات خود را بیان می کنند، نه چیز بیشتر.

3/ توصیه گرایی کلی:آر. ام. هیر
حقیقت در نظریۀ توصیه گرایی این است که این نظریه آنچه را در نظریه توصیف گرایی(طبیعی و غیر طبیعی) صحیح است ابقا می کند و به آن توضیحی دربارۀ دیگر عنصر اساسی در معنای احکام اخلاقی می افزاید؛ یعنی عتصر دستوری و توصیه ای.

4/ چگونه «باید» از «هست» استنتاج می شود؟: جان آر. سرل.
اغلب گفته می شود که نمی توان «باید» را از «هست» استنتاج کرد. به اینکه دسته هایی از گزاره های ناظر به واقع وجود دارد که به لحاظ منطقی از گزاره های ناظر به ارزش متمایزند. هیچ مجموعه ای از گزاره های ناظر به واقع به خودی خود، مستلزم گزاره ای ارزشی نیست.

5/ شهودگرایی: دیوید مک ناوتن
نظریۀ شهودگرایی یکی از انواع نظریات وظیفه گرایانه است. این نظریه، همانند سایر نظریات وظیفه گرایانه معتقد است که صواب بودن هر کار وابسته به چند نکته متمایز است. هنگامی که دربارۀ تجربه اخلاقی خود تأمل می کنیم، درمی یابیم که دارای وظایفی از قبیل: وفای به عهد، آسیب نرساندن به دبگران و غیره.... هستیم. این وظایف بدیهی اند. چنین اصول اخلاقی بنیادی و بدیهی به مثابه امور شهودی شناخته می شوند.
 
6/ کم مایگی اصل تعمیم پذیری: دان لاک.
آر. ام. هیر معتقد است تعمیم پذیری احکام اخلاقی، صرفاً نتیجه منطقی این واقعیت است که احکام اخلاقی دارای «معنای توصیفی» اند. احکام اخلاقی مانند این چیز خوب است دقیقاً به همان صورت تعمیم پذیرند که احکام توصیفی مانند «این چیز قرمز است» تعمیم پذیرند. به اینکه می توان از حکم «این چیز خوب است» گذشته و به این اصل برسیم که هر چیزی که در خوب بودن شبیه این چیز است، خوب است.

7/ علت صواب بودن کار صواب چیست: دیوید راس.
مسأله مورد بحث این است که آیا خصیصه ای عمومی وجود دارد که موجب صواب بودن کار صواب گردد؟ و اگر چنین است، آنچیز چیست؟ از مهمترین تلاش های تاریخی برای بیان این خصیصه، تلاش هایی است که از سوی نظریه «خودگروی» و نظریه «سودگروی» صورت گرفته است.

8/ قتل رهایی بخش فعال و منفعل: جیمز راچلز.
عقیده بر این است که، دست کم، در برخی موارد، دست کشیدن از معالجۀ بیمار و رها ساختن او به حال خود تا جان دهد، جایز است. اما انجام دادن کارهایی که بی واسطه سبب مرگ بیمار شود، هرگز جایز نیست.
 
9/ دلیل بر خطا بودن سقط جنین: دان مارکی.

----------------------------------
مطالب مرتبط:

کتاب «مسائل اخلاقی» نوشتۀ مایکل پالمر

کتاب «فلسفۀ اخلاق» نوشتۀ ویلیام کی. فرانکنا

معرفی کتاب درآمدی جدید به فلسفۀ اخلاق

کتاب «نگاهی به فلسفۀ اخلاق در سدۀ بیستم»

معرفی کتاب فلسفۀ اخلاق در قرن بیستم

کتاب «زبان اخلاق» نوشتۀ ریچارد مروین هیر

کتاب «مبانی فلسفه اخلاق» نوشته رابرت ال. هولمز

کتاب «داوری اخلاقی، فلسفۀ اخلاق چیست؟» نوشتۀ هکتور زاگال – خوزه گالیندو