کتاب «فربه و نحيف؛ خاستگاه هنجارهاي اخلاقي» اثر مايکل والزر
فربه و نحيف يكي از كتابهاي مهم در حوزه جامعهگراياني است كه مدعي هستند در ميانه عدالت و آزادي، راه سومي را جستهاند. اين اثر نوشته مايكل والزر توسط سيدصادق حقيقت و مرتضي بحراني به فارسي بازگردانده شده و به بازار نشر كشور عرضه شده است. از امتيازات كتاب اين است كه مولف براي ترجمه فارسي كتابش نيز مقدمهاي را نوشته است. اما دلبستگي و علاقه به نقدهاي جماعتگرايان نسبت به مکتب ليبراليسم و سرمايهداري، انگيزه اصلي ترجمه اين کتاب عنوان شده است. شايان ذكر است كه احياي فضيلتگرايي ارسطويي السدير مکاينتاير تا اندازهاي به فلسفه سياسي اسلامي نزديک ميشود.
جماعتگرايان «خود» منتزع از جوامع مختلف را زير سؤال ميبرند؛ و معتقدند «خود» ريشه در جماعتهاي متنوع دارد. از همين جاست که «سنت»، که در هر جماعتي ميتواند مختلف باشد، اهميت پيدا ميکند: خود موقعيتمند و «خير»ها اجتماعياند؛ و به سنتهاي مختلف گره خوردهاند. اخلاق بر اساس سنتها، تاريخها و فرهنگهاي متفاوت ميتواند غني و «فربه» شود؛ و بنابراين نميتوان يک اخلاق جهانشمول را براي همه زمانها و مکانها ديکته كرد. نسبيگرايي ايشان از يک طرف جا را براي تنوع فرهنگها باز ميکند، و از طرف ديگر، به آفات نسبيگرايي پسامدرن دچار نميشود. از ديدگاه جماعتگرايان، اخلاق و حقوق (بشر) کاملاً نسبي نيستند؛ و همه جوامع بايد حداقلهاي اخلاقي و حقوقي را که بين همه بشر مشترک است رعايت کنند. مايکل والزر، فيلسوف شهير آمريکايي، در اين کتاب به خوبي نشان ميدهد که اين حداقلها چيست؛ و چگونه ميتواند با سنت و فرهنگ هر جماعت، غني و فربه شود.
تنوع مباحث وي به شکلي است که اين ايده را در سياست داخلي و سياست بينالملل دنبال ميکند؛ و به خوبي از روانشناسي و علوم مربوطه مدد ميجويد. پژوهشکده مطالعات فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري در تداوم تلاش خود براي انتشار انديشهها و معرفي جريانهاي فکري معاصر، اقدام به انتشار کتاب «فربه و نحيف؛ خاستگاه هنجارهاي اخلاقي» در 156 صفحه از مايکل والزر با ترجمه سيدصادق حقيقت و مرتضي بحراني کرده است که در خود مباحث عميقي را در فلسفه اخلاق به گفتوگو ميگذارد. مترجمان كتاب در جايجاي مباحث، توضيحاتي را اضافه کردهاند که از متن اصلي متمايز است و اميدوار بودهاند كه از شيوايي و جذابيت اثر نکاسته باشند.
شايان ذكر است كه اين کتاب داراي پنج فصل است: فصل نخست: حداقلگرايي اخلاقي؛ فصل دوم: عدالت توزيعي به مثابه اخلاق حداکثري؛ فصل سوم: حداکثر گرايي و نقد اجتماعي؛ فصل چهارم: عدالت و قبيلهگرايي: اخلاق حداقلي در سياست بينالملل و فصل پنجم: «خود» منقسم.از ديدگاه جماعتگرايان، اخلاق و حقوق (بشر) کاملاً نسبي نيستند؛ و همه جوامع بايد حداقلهاي اخلاقي و حقوقي که بين همه بشر مشترک است را رعايت کنند. مايکل والزر، فيلسوف شهير آمريکايي، در اين کتاب به خوبي نشان ميدهد که اين حداقلها چيست؛ و چگونه ميتواند با سنت و فرهنگ هر جماعت غني و فربه شود. از جمله امور بسيار مهمي که در بحث از فلسفه اخلاق مورد توجه است، موقعيتمندي يا جهانشمولي ارزشهاي انساني و همچنين نسبت هنجارها با مقوله «فرهنگ» است.
مدرنيته غربي در بنيان خود، ارزشهايي را به عنوان ارزشهاي فراگيري معرفي ميکند که به گمان معرفان آن، هر انساني در هر موقعيت زماني و مکاني، آنها را لاجرم به مثابه ارزش اخلاقي خواهد پذيرفت. عناويني کلي مانند حق، آزادي، عدالت، و امثال آن، البته مفاهيمي مورد اقبال و اشتياق همه انسانهاست؛ اما مشکل از آنجا آغاز ميشود که چه تعريفي از آنها ارائه شود و چه بنيان معرفتشناختي براي فهم اين هنجارها اختيار شود. مايکل والزر از جمله فيلسوفان جماعتگرايي است که با بررسي مباني روشي و تاريخي شکلگيري ارزشهاي مدرن و بحث در امتناع گسترش آن به جوامع ديگر، در کنار جماعتگراياني چون السدر مکاينتاير و چارلز تيلور و ديگراني قرار ميگيرد که ريشهشناسي مفاهيم و برداشتهاي جوامع از هنجارهاي اخلاقي و سياسي را وجه همت خويش قرار ميدهند.
این کتاب دارای پنج فصل است:
فصل نخست: حداقلگرایی اخلاقی
فصل دوم: عدالت توزیعی به مثابه اخلاق حداکثری
فصل سوم: حداکثر گرایی و نقد اجتماعی
فصل چهارم: عدالت و قبیلهگرایی: اخلاق حداقلی در سیاست بینالملل
فصل پنجم: «خود» منقسم
فربه و نحيف
مايكل والزر
ترجمه سيدصادق حقيقت و مرتضي بحراني
نشر: پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي
1389
2300تومان
منبع: مهرنامه، سال دوم، شماره دهم، فروردین ۱۳۹۰