فلسفۀ اخلاق در قرن حاضر اثر جی. وارنوک
کتاب "فلسفۀ اخلاق در قرن حاضر" اثر جی. وارنوک، ترجمۀ صادق لاریجانی، در سال 1361 توسط مرکز ترجمه و نشر کتاب به زیور طبع آراسته گردید و در سال 1368 به چاپ دوم رسید. این کتاب ترجمه ای است از Contemporary moral philosophy.
مترجم محترم در مقدمه: مؤلف در این کتاب چند نظریۀ مشهور را که در قرن حاضر تأسیس شده اند مورد بحث قرار داده است. بسیاری از مطالب مطروحۀ در این رساله و بلکه در کل فلسفه اخلاق رایجِ در غرب، توسط متفکران اسلامی مورد بحث قرار گرفته.... لااقل این گفته نسبت به نظریات فلاسفۀ پیشروی مانند مور، راسل، هیر، پریکارد و غیره صادق است. منتها متفکران ما در شرق معمولاً باب جداگانه ای در فلسفۀ اخلاق باز نکرده اند؛ قسمتی از مطالب را در فلسفه، قسمتی را در اخلاق (نه فلسفه اخلاق)، قسمت بیشتری را در علم کلام و از همه مهمتر و اساسی تر در فن اصول مورد تحقیق قرار داده اند.
مؤلف محترم در مقدمه: مقصود این رساله بررسی جامع و مختصری است از فلسفۀ اخلاق در آثار انگلیسی، تقریباً از اوائل قرن حاضر..... برای نیل به این مقصود باید از سه مرحلۀ اساسی گذشت. اول: شهودگرایی است و ما آن را آنچنان که مور (اصول اخلاق، 1903) و پریکارد (الزامات اخلاق که بعد از فوتش در 1949 چاپ شد) و راس (عمل صحیح و شیئ خوب، 1930 و مبانی اخلاق، 1939) ارائه کرده اند مورد بحث قرار می دهیم. دوم احساس گرایی (Emotivism) که تا حدی واکنش تندی بوده است در مقابل کمبودهای مسلم مسلک اول. در این مسلک نمایندۀ اصلی استیونسن (اخلاق و زبان، 1944) است. سوم: مسلکی را مورد بحث قرار می دهیم که تقریباً اصلاح شدۀ مسلک احساس گرایی است و نسبت بدان از تکامل بیشتری برخوردار است. این مسلک را می توان به نام هدایت گرایی (Prescriptivism) خواند که مؤثرترین و اصلی ترین و صریح ترین بیانگر آن هیر است (زبان اخلاق: 1952 و آزادی و عقل: 1963).
ج. وارنوک معتقد است که شهودگرایی با اعتقاد به اینکه موضوع سراسر بدیهی و غیر قابل بحث است، فلسفۀ اخلاق را از تمام محتوای خویش تهی کرد. گفتند که اصطلاحات اساسی اخلاق مطلقا غیر قابل تعریف و احکام اساسی اخلاقی کاملاً آشکار و بدیهی و مطلقاً تفصیل ناپذیرند و حقایق اخلاقی چنانند که نمی توان هیچ مطلبی دربارۀ اینکه معنی آنها چیست، مبنای آنها چیست و یا حتی اینکه اصلاً چرا برای ما اهمیت دارند، بیان کرد. می توان گفت این امر محقِّق احساس گرا را بر آن داشت تا در جای دیگر در جستجوی مطلبی برآید که قابل بیان باشد. در حقیقت او این عقیدۀ آشکارا بی ثمر را به کلی رها ساخت که گفتارهای اخلاقی باید به عنوان احکامی واقعی که واجد (یا حتی فاقد) معانی قابل بیانی در مورد اینکه احکام اخلاقی چه هستند یا چه می گویند و یا چه معانی دارند، نداشت. او تنها به این امر علاقمند بود که بداند این احکام اخلاقی برای چه هستند. بعد از احساس گرایی، هدایت گرایی کمک شایانی به روشن شدن یک تمایز مهم کرد: این مکتب بر این نکته تأکید نهاد که ما نباید در پی آن باشیم که ببینیم با ابراز یک گفتار اخلاقی رسیدن به چه مطلبی مورد نظر بوده است؛ بلکه باید در پی آن بود که چه عملی حقیقتاً در این ابراز صورت می گیرد – نه اینکه چه آثار و نتایجی از آن مقصود بوده، بلکه چه «فعل گفتاری» انجام پذیرفته است. تا اینجا را این مکتب خوب آمده است. اما بعدها خواهیم دید که این تحقیق نیز هنوز قصور از این نکته دارد که این گفتارهای اخلاقی حقیقتاً چه می گویند و چه معنایی دارند و چه ادله ای را می توان به موافقت یا مخالفت با آنها به کار گرفت و بنابراین تمام مسائلی که در اخلاق از اهمیت خاص برخوردارند از محطِّ نظر خارج می شوند و یا لااقل به حاشیه می روند. زیرا نه افعالِ «ناشی از ابراز» که توسط محقق احساس گرا مورد مطالعه قرار می گیرد و نه افعالِ «در حین ابراز» که هدایت گرایی بدان چشم دوخته است هیچکدام امر قابل توجه و مختص گفتار اخلاقی نیستند. «مضامین ابراز شده» گفتار اخلاقی بیشتر حق دارد که ادعا کند مختص گفتار اخلاقی است؛ لکن این مضامین ابراز شده، باید از غفلت مستمری که به سبب سخنان واهی شهودگرایان بر آن روا داشته شده بود، و به سبب اشتغال ذهنی جانشینان شان به امور دیگر، ادامه یافته بود، رها گردند........
کتاب حاضر ذیل فرااخلاق دسته بندی می شود.
فهرست
شهودگرایی: الف – جی. ای. مور، ب - پریکارد و راس، ج – بررسی شهودگرایی
احساس گرایی: الف – بعضی صور اولیه، ب – سی. ال. استیونسن: اعتقادات، جهت گیری ها، «معنای احساسی»، ج – اشتباهات احساس گرایی
هدایت گرایی: الف – هدایت در مقابل تأثیر، ب – گفتار اخلاقی به عنوان «هدایت گر»، ج – دو صورت از «هدایت گرایی»، د – گفتارهای اخلاق و عمل، ه – بحث در اخلاقیات.
محتوای اخلاقیات: الف – عمل و اصول، ب - «اخلاقی» یعنی چه؟ آیا اخلاق محتوایی دارد؟
طبیعت گرایی: الف – تز ضد طبیعت گرایی، ب – این تز مستلزم چه هست و مستلزم چه نیست؟.............
تعلیقات مترجم.
----------------------------

(Mary Warnock and Geoffrey Warnock)
برای آشنایی بیشتر با مؤلف به لینک جی. وارنوک مراجعه نمایید:
جی. وارنوک: فیلسوف و رئیس دانشگاه آکسفورد/ متولد 16 آگوست 1923در لیدز، شمال انگلستان/ متوفی 8 اکتبر 995 در شهر ویلتشایر، آکسفور (72 سال)/ همسر مری وارنوک، (نویسندۀ :فلسفۀ اخلاق در قرن بیستم /اگزیستانسیالیسم و اخلاق : ترجمۀ مسعود علیا )
-----------------
مطالب مرتبط:
معرفی کتاب فلسفۀ اخلاق در قرن بیستم
مؤلف محترم در مقدمه: مقصود این رساله بررسی جامع و مختصری است از فلسفۀ اخلاق در آثار انگلیسی، تقریباً از اوائل قرن حاضر..... برای نیل به این مقصود باید از سه مرحلۀ اساسی گذشت. اول: شهودگرایی است و ما آن را آنچنان که مور (اصول اخلاق، 1903) و پریکارد (الزامات اخلاق که بعد از فوتش در 1949 چاپ شد) و راس (عمل صحیح و شیئ خوب، 1930 و مبانی اخلاق، 1939) ارائه کرده اند مورد بحث قرار می دهیم. دوم احساس گرایی (Emotivism) که تا حدی واکنش تندی بوده است در مقابل کمبودهای مسلم مسلک اول. در این مسلک نمایندۀ اصلی استیونسن (اخلاق و زبان، 1944) است. سوم: مسلکی را مورد بحث قرار می دهیم که تقریباً اصلاح شدۀ مسلک احساس گرایی است و نسبت بدان از تکامل بیشتری برخوردار است. این مسلک را می توان به نام هدایت گرایی (Prescriptivism) خواند که مؤثرترین و اصلی ترین و صریح ترین بیانگر آن هیر است (زبان اخلاق: 1952 و آزادی و عقل: 1963).
ج. وارنوک معتقد است که شهودگرایی با اعتقاد به اینکه موضوع سراسر بدیهی و غیر قابل بحث است، فلسفۀ اخلاق را از تمام محتوای خویش تهی کرد. گفتند که اصطلاحات اساسی اخلاق مطلقا غیر قابل تعریف و احکام اساسی اخلاقی کاملاً آشکار و بدیهی و مطلقاً تفصیل ناپذیرند و حقایق اخلاقی چنانند که نمی توان هیچ مطلبی دربارۀ اینکه معنی آنها چیست، مبنای آنها چیست و یا حتی اینکه اصلاً چرا برای ما اهمیت دارند، بیان کرد. می توان گفت این امر محقِّق احساس گرا را بر آن داشت تا در جای دیگر در جستجوی مطلبی برآید که قابل بیان باشد. در حقیقت او این عقیدۀ آشکارا بی ثمر را به کلی رها ساخت که گفتارهای اخلاقی باید به عنوان احکامی واقعی که واجد (یا حتی فاقد) معانی قابل بیانی در مورد اینکه احکام اخلاقی چه هستند یا چه می گویند و یا چه معانی دارند، نداشت. او تنها به این امر علاقمند بود که بداند این احکام اخلاقی برای چه هستند. بعد از احساس گرایی، هدایت گرایی کمک شایانی به روشن شدن یک تمایز مهم کرد: این مکتب بر این نکته تأکید نهاد که ما نباید در پی آن باشیم که ببینیم با ابراز یک گفتار اخلاقی رسیدن به چه مطلبی مورد نظر بوده است؛ بلکه باید در پی آن بود که چه عملی حقیقتاً در این ابراز صورت می گیرد – نه اینکه چه آثار و نتایجی از آن مقصود بوده، بلکه چه «فعل گفتاری» انجام پذیرفته است. تا اینجا را این مکتب خوب آمده است. اما بعدها خواهیم دید که این تحقیق نیز هنوز قصور از این نکته دارد که این گفتارهای اخلاقی حقیقتاً چه می گویند و چه معنایی دارند و چه ادله ای را می توان به موافقت یا مخالفت با آنها به کار گرفت و بنابراین تمام مسائلی که در اخلاق از اهمیت خاص برخوردارند از محطِّ نظر خارج می شوند و یا لااقل به حاشیه می روند. زیرا نه افعالِ «ناشی از ابراز» که توسط محقق احساس گرا مورد مطالعه قرار می گیرد و نه افعالِ «در حین ابراز» که هدایت گرایی بدان چشم دوخته است هیچکدام امر قابل توجه و مختص گفتار اخلاقی نیستند. «مضامین ابراز شده» گفتار اخلاقی بیشتر حق دارد که ادعا کند مختص گفتار اخلاقی است؛ لکن این مضامین ابراز شده، باید از غفلت مستمری که به سبب سخنان واهی شهودگرایان بر آن روا داشته شده بود، و به سبب اشتغال ذهنی جانشینان شان به امور دیگر، ادامه یافته بود، رها گردند........
کتاب حاضر ذیل فرااخلاق دسته بندی می شود.
فهرست
شهودگرایی: الف – جی. ای. مور، ب - پریکارد و راس، ج – بررسی شهودگرایی
احساس گرایی: الف – بعضی صور اولیه، ب – سی. ال. استیونسن: اعتقادات، جهت گیری ها، «معنای احساسی»، ج – اشتباهات احساس گرایی
هدایت گرایی: الف – هدایت در مقابل تأثیر، ب – گفتار اخلاقی به عنوان «هدایت گر»، ج – دو صورت از «هدایت گرایی»، د – گفتارهای اخلاق و عمل، ه – بحث در اخلاقیات.
محتوای اخلاقیات: الف – عمل و اصول، ب - «اخلاقی» یعنی چه؟ آیا اخلاق محتوایی دارد؟
طبیعت گرایی: الف – تز ضد طبیعت گرایی، ب – این تز مستلزم چه هست و مستلزم چه نیست؟.............
تعلیقات مترجم.
----------------------------

(Mary Warnock and Geoffrey Warnock)
برای آشنایی بیشتر با مؤلف به لینک جی. وارنوک مراجعه نمایید:
جی. وارنوک: فیلسوف و رئیس دانشگاه آکسفورد/ متولد 16 آگوست 1923در لیدز، شمال انگلستان/ متوفی 8 اکتبر 995 در شهر ویلتشایر، آکسفور (72 سال)/ همسر مری وارنوک، (نویسندۀ :فلسفۀ اخلاق در قرن بیستم /اگزیستانسیالیسم و اخلاق : ترجمۀ مسعود علیا )
-----------------
مطالب مرتبط:
معرفی کتاب فلسفۀ اخلاق در قرن بیستم
کتاب مبانی اخلاق، نوشتۀ جورج ادوار مور
کتاب «فلسفۀ اخلاق» نوشتۀ ویلیام کی. فرانکنا
معرفی کتاب درآمدی جدید به فلسفۀ اخلاق
معرفی کتاب فلسفۀ اخلاق در قرن بیستم
کتاب «زبان اخلاق» نوشتۀ ریچارد مروین هیر
+ نوشته شده در جمعه پانزدهم مهر ۱۳۹۰ ساعت 17:22 توسط عباس مهدوی
|