مروري اجمالي بر برخي كتب اخلاقي

اخلاق و سياست در انديشه
سقراط تاريخي
نرجس نشاطيه تاجيک
ناشر: نگاه معاصر
چاپ اول:1390
304 صفحه
نسبت و رابطه ميان اخلاق و سياست يکي از مهم ترين موضوعاتي است که متفکران و به ويژه فلاسفه سياسي دغدغه بررسي آن را دارند و از مشهورترين اين متفکران مي توان به ارسطو و ماکياولي اشاره کرد؛ چنانکه ارسطو اخلاق و سياست را در ذيل حکمت عملي قرار داد و ماکياولي در بينشي متفاوت به دفاع از استقلال سياست از اخلاق پرداخت. درباره سقراط بايد گفت که «کانون تفکر او اخلاق بوده و سياست يکي از موضوعاتي است که کمترين توجه او را به خود اختصاص داده است.ص 12» در اين اثر از ميان نگاه هاي مختلف، صرفا سقراطي بودن آپولوژي محل اجماع است. مولف ابتدا در مقدمه کتاب به تلقي رايج در باب نسبت اخلاق و سياست نزد سقراط و نيز ارجاع به آپولوژي به عنوان منبع مورد اجماع براي شناخت سقراط تاريخي مي پردازد. در ادامه کتاب از سه فصل عمده تشکيل شده است. در فصل نخست با نام «بستر سياسي، اجتماعي، فرهنگي انديشه سقراط تاريخي» مولف مي کوشد زمانه سقراط تاريخي را براي خواننده ترسيم کند و براي کشف ذهن يوناني نگاهي به گذشته، ارزش ها و مفاهيم کهن دارد و سپس تزلزل در پايه هاي اين ارزش ها در سده پنجم پيش از ميلاد در ارتباط با حوادث آن زمان بررسي مي کند. «تفسير آپولوژي؛ دريافتي از شخصيت سقراط تاريخي» عنوان فصل دوم است و مي توان آن را مهمترين بخش اثر ناميد که به تفسير آپولوژي براي دريافتي از شخصيت سقراط تاريخي مي پردازد. در اين فصل آپولوژي به سه بخش اصلي دفاعيه، پيشنهاد کيفر بديل و صدور حکم با زير بخش هاي فرعي تقسيم شده و هر کدام به تفصيل مورد بحث قرار گرفته است. فصل آخر اين اثر «رابطه اخلاق و سياست در اتوفرون، کريتون و جمهور» نام دارد. در اين فصل با تکيه بر داده هاي فصل هاي پيشين رابطه اخلاق و سياست در انديشه سقراط تاريخي برجسته تر مي شود.

منسيوس
حكايتهاي اخلاقي از آيين كنفوسيوسي
گيتي وزيري
ناشر: بصيرت
چاپ اول: 1390
338 صفحه
شهرت منسيوس در غرب هم پاي كنفوسيوس است. كتاب منسيوس شامل پندهاي منسيوس و گفتوگوهاي وي با همعصران اوست. پندها و مكالماتي طولاني و در زمينههاي مختلف. «موفقيت بزرگ منسيوس در اين است كه وي نه تنها در مقابل نفوذ تباه سازنده عقايد جديد با موفقيت از تعاليم كنفوسيوس دفاع نموده است، بلكه در اين كار به نظام كنفوسيوسي عمقي تازه نيز بخشيده است. ص58» اين اثر از 7 كتاب تشكيل شده كه هر كتاب دربردارنده دو باب از حكايات اخلاقي آيين كنفوسيوس است.
.preview.jpg)
هنر و اخلاق
خوزه لوييس برمودس ـ سباستين گاردنر
مشيت علايي
ناشر: فرهنگستان هنر
چاپ اول: 1388
436 صفحه
پيوند ميان هنر و اخلاق پيوندي كهن، پيچيده و ديرپا است. مشيت علايي ميگويد: «هنر در دورههاي نخست تكوين جوامع انساني، با تجويز حفظ حرمت خدايان و تبليغ احكام اخلاقي عمدتاً پاسدار ارزشهاي اخلاقي بوده است... تاسيس بناهاي باشكوه و بديع كليساها در قرون وسطي و پديد آوردن تصاوير و شمايل و پيكرههاي قديسان و بزرگان دين همه مصاديق آشكار ارتباط هنر و اخلاقند. ص8» تعامل دين و هنر تا بدان حد بوده است كه به برخي از نظريهپردازان به ويژه در حوزه انسانشناسي، شناخت علمي هر يك از اين دو را موقوف به شناخت ديگري دانستهاند. كتاب «هنر و اخلاق» مجموعه چهارده مقاله است كه خوزه برمودس و سباستين گاردنر گردآوري و ويرايش كردهاند. اين اثر مشتمل بر دو بخش است. ويراستاران كتاب در مقدمه، فشردهاي از مقالات به دست دادهاند. بخش اول از منظري عمومي، در چارچوب زيباييشناسي تحليلي به رابطه هنر و اخلاق پرداخته است. در بخش دوم، نويسندگان مقالات از نظريهپردازيهاي نسبتاً تجريدي فاصله گرفته و بر پيوند اخلاقيات و هنر در مصاديق مشخص هنري نقاشي و موسيقي تاكيد ورزيدهاند. برخي از مقالات اين اثر عبارتند از: اخلاق و زيباييشناسي، هنر و آموزش اخلاق، احساساتيگري، مفهوم انحطاط، تحولات انتقادي، كانت و آرمان زيبايي، تراژدي و ارزش از نظر شوپنهاور، هنر: بيان و اخلاق. همچنين ميتوان از نويسندگان اين مقالات به مايكل تَنر، مري مادرسيل، ريشارد واگنر، جان آرمسترانگ، راجر اسكروتن و كريستفر جاناوي اشاره كرد. اكثر نويسندگان مقولات كوشيدهاند تا حد امكان پيوند هنر و اخلاق و همچنين چگونگي عملكرد آثار هنري را از وجه اخلاقي نشان دهند.

فلسفه اخلاق درايران معاصر
مسعود اميد
ناشر: علم
چاپ اول: 1388
592 صفحه
مباحث فلسفه اخلاق در يونان تحت مباحثي مانند خير و نيك مورد بررسي قرار ميگرفت و محاورات افلاطون شاهد اين مدعا است. فلسفه اخلاق در سير تحول انديشه غربي همواره به راه خود ادامه ميدهد.
اما مولف بر اين نظر است كه «موضوعيت يافتن اخلاق براي پژوهش فلسفي در ايران، همانند بسياري ديگر از موضوعات فلسفي جديد، با تاخير مواجه شده است. فلسفي شدن موضوع اخلاق در دوره جديد تفكر فلسفي، مربوط به ورود انديشه ها و جريانهاي فكري و سياسي ماركسيستي و غربي به ايران است. به نظر ميرسد كه نخستين آراي فلسفي جديد در باب اخلاق را بايد در آثار تقي اراني به ويژه در كتاب «پسيكولوژي يا علم الروح» و كتاب محمدعلي فروغي يعني «سير حكمت در اروپا» جستجو كرد. ص2» مسعود اميد اين اثر را با نگاهي بر فلسفه اخلاق در يونان باستان آغاز ميكند و از آن جايي كه بخشي از موج جديد فلسفه در ايران مربوط به ورود ماركسيسم به ايران است و برخي از آثار معاصر معطوف به بررسي و نقد اين آراست، مولف در بخش دوم نگاهي به فلسفه اخلاق ماركسيستي از نوع ايراني دارد. بخش بعدي كتاب بررسي آراي اساسي و كليدي فلسفيانديشان مسلمان ايراني معاصر در حوزه اخلاق است. مولف از آن جا كه هدف خود را آشنايي با آراي موجود معاصران در حوزه اخلاق ميداند، آثار همه محققان ولو آنكه از درجهبندي علمي برخوردار نباشند را آورده است. برخي از اسامي افرادي كه مولف به سراغ بررسي آراء آنها در اين حوزه رفته است عبارتند از: علامه محمدحسين طباطبايي، محمدتقي جعفري، عبدالكريم سروش، مهدي حايري يزدي، محمدتقي مصباح يزدي، جعفر سبحاني، مصطفي ملكيان، رضا داوري اردكاني، عبدالله جوادي آملي، محمدصادق لاريجاني. با وجود فعال شدن حوزه فلسفه اخلاق، تدوين واحدهاي درسي دردانشگاهها وجود فصلنامههاي تخصصي فلسفه اخلاق، مؤلف بر اين نظر است كه «ما نيازمند آن هستيم تا مساعي محققان و متفكران معاصر خود را نظارهگر باشيم. از اين رو راقم اين سطور ضروري دانست تا تمهيدات لازم براي گردآوري، تأليف و طرح آراي معاصران در حوزه فلسفه اخلاق را در دستور كار خود قرار دهد. ص5»

حكـمت ها
تأملات ، عبارات و حكمتهای اخلاقی
نوشته فرانسوا دوك دولاروشفوكو
ترجمه دكتر محمدجواد محمدی گلپایگانی
قطع رقعی، 268 صفحه ، دوزبانه (فرانسوی ـ فارسی) چاپ اول: 5000 تومان
« حكمتها » یكی از آثار مشهور ادبی جهان و از نمونههای شاخص ادبیات حكمی در فرانسه و اروپاست. این كتاب كه به تعبیر رایجتر «ماكسیمهای لاروشفوكو» خوانده میشود، مجموعهای از كلمات قصار است كه طی قرون متمادی شهرت جهانی كسب كرده و بعضی از آنها چون ضربالمثل بر سر زبانها افتاده است. این نغز نوشتهها و گزینگویهها، فقط به مضامین متعارف و سنتی اخلاق نمیپردازد، بلكه شاید بتوان آن را در طلیعه قرون جدید از زمره یكی از نخستین آثار در موضوع شناخت ذهن و روان انسان و به اصطلاح علمالنفس، جای داد.
لاروشفوكو به عنوان سیاستمداری كارآزموده و سرداری میدان دیده و مجرب، از فراز و نشیب زندگی متلاطم اروپا در قرن هفدهم، تجربههای ارزشمندی كسب كرده بود و به اتكای همین شناخت، در كتاب خود نفس انسان، تطورات و رنگ به رنگ شدنهای آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. وی لایههای پنهان ذهن را میكاود و زوایای نهان نیات و انگیزههای آدمی را میشكافد. دقت نظر او معمولاً به دیدگاهی منفی میانجامد؛ اما این نگرش انتقادی به انسان، نه تنها طعم تلخی به اثرش نمیدهد، بلكه خواننده را غافلگیر میكند و از این جهت حلاوت خاصی در كام او مینشاند. گویا بدبینی لاروشفوكو تا كنه ضمیر و نهاد انسان پیش میرود؛ ولی حتی اگر او را به طینت آدمی بدبین ندانیم، قطعاً نمیتوان منكر بدگمانی عمیق او به صدق گفتار و راستی كردار عموم انسانها شد.
از این روی میتوان گفت كه «حكمتها» به تعبیر رایج كتابی اخلاقی نیست؛ اما توجه و تنبه دادن آن به خدعهها و نیرنگهای نفس، به كتاب بعدی حكمی واخلاقی میدهد. لاروشفوكو در اثر خود با رسوا كردن آنچه در فرهنگ ما «نفس اماره» نام گرفته، ذات و جانمایه اخلاق را هنرمندانه به تصویر كشیده است. سعادت و شقاوت، تقدیر و تدبیر، عقل و عشق، فضایل و رذایل، خیر و شر، خرد و جنون، زنان و مردان، احساسات و هیجانات، غم و شادی، لذت و رنج، صداقت و تزویر، شیفتگی و بیزاری، جوانی و پیری، كبر و فروتنی، چابكی و كاهلی، سادگی و تكلف، زیركی و بلاهت، امیال و افكار، خصومت و مودت، طبایع و خلقها، سكوت و سخن، بزدلی و پردلی، قرار و بیقراری، نكوهش و ستایش و بالاخره مرگ و زندگی، موضوعات اصلی كتاب «حكمتها»ست.

فلسفه اخلاق در تفکر غرب
از ديدگاه السدير مک اينتاير
حميد شهرياري
ناشر: سمت
چاپ اول:1388
451 صفحه
حيات السدير مک اينتاير را بايد حاصل دو نظام فکري و فرهنگي دانست که بر آرا و انديشه هاي او تأثير اساسي دارند. يکي عبارت است از فرهنگ شفاهي گِيليک که بر مناطقي در شمال انگلستان کنوني حاکم است و متعلق به کشاورزان، ماهيگيران، شاعران و داستان سرايان قديم آن سرزمين است و فرهنگ ديگر رابطه خوبي با فرهنگ گيليکي نداشته و به جاي داستان گويي به نظريه پردازي توجه مي كرد. او در دو فرهنگ سنتي و جديد رشد و تحصيل کرد. مهم ترين آثار او عبارتند از در پي فضيلت، عدالت که؟ کدامين عقلانيت؟ سبک نگارش مک اينتاير پيچيده بوده و به همين سبب است که به توصيه مولف براي فهم آثار او پيش نيازهايي لازم است که يکي از عام ترين آن ها آشنايي با تاريخ فلسفه غرب به ويژه بخش فلسفه اخلاق و سياست است. به دليل اهميت برخي از آثار مک اينتاير، مولف در مقدمه اش به بررسي اهم آراي او در برجسته ترين کتاب هايش مي پردازد تا خواننده و مخاطب اين اثر بتواند درک عميق تري از مطالعه اين کتاب داشته باشد. کتاب «فلسفه اخلاق در تفکر غرب از ديدگاه السدير مک اينتاير» از سه بخش تشکيل شده است. بخش نخست «سنت ارسطويي در فلسفه اخلاق» نام دارد. اين بخش در سه فصل با نام هاي پيشينه ارسطو گرايي، ارسطو گرايي، تداوم ارسطوگرايي در قرون وسطي موضوع را پي مي گيرد و به برجسته ترين مباحث انديشه ارسطو درباره اخلاق مي پردازد. «عصر روشنگري و مدرنيسم» عنوان فصل دوم بوده و مشتمل برسه فصل ديگر با عناوين: فروپاشي پايه هاي دين و اخلاق سنتي و تلاش هاي نافرجام براي نجات آن، ويژگي هاي اخلاق و سياست مدرنيته و پيامدهاي آن و ليبراليسم است. آخرين بخش کتاب را شهرياري«پسامدرنيسم و اصطلاحات مک اينتاير» ناميده و دربردارنده دو فصل با نام هاي بازنگري و اصلاحات در ارسطوگرايي و نقد و بررسي است.

نسبي گرايي اخلاقي
نيل لوي
اسفنديار زندپور
ناشر: اميرکبير
چاپ اول:1390
179 صفحه
نسبي گرايي اخلاقي موضعي بسيار بحث برانگيز است و معتقد است که چيزي به نام قانون مطلق اخلاقي وجود ندارد. « بر طبق ديدگاهي بسيار مشهور معيارهاي لازم براي قابل قبول بودن يک قضاوت اخلاقي به فرهنگ و گروه اجتماعي که قضاوت در آن صورت مي گيرد، بستگي دارد. اين ديدگاه نسبي گرايي ناميده مي شود و مقبوليت خود را از اين حقيقت مي گيرد که فرهنگ ها و گروه هاي اجتماعي در ظاهر معيارهاي متفاوتي براي زندگي دارند. ص7» اين اثر با ارائه تعريفي جامع از نظريه نسبي گرايي تعريفي، تمامي ادله موافق و مخالف آن و همين طور تبعاتي که براي اخلاقيات دارد بررسي مي کند و حتي نقشي که بيولوژي انسان و دشواري جداسازي ارزش هاي فرهنگي از رفتارهاي ذاتي دارد را واکاوي مي کند. در فصل نخست با نام نسبي گرايي اخلاقي و اهميت آن، به تعيين حدود قلمرو مبحث نسبي گرايي پرداخته است. فصل دوم با نام نسبي گرايي اخلاقي: موضعي فکري اين موضوع را پي مي گيرد که آيا نسبي گرايي اخلاقي آموزه اي منسجم است يا خير و در پي اين هدف است آيا نسبي گرايي مي تواند درست باشد يا خير؟ الزامات اخلاقي نسبي گرايي عنوان فصل چهارم است و در آن انگيزه هاي اصلي مخالفان و موافقان نسبي گرايي و رابطه ميان نسبي گرايي اخلاقي و سياست و تساهل بررسي مي شود. فصل چهارم به بررسي شواهد تجربي مربوط به نسبي گرايي مي پردازد.فصل پنجم سعي دارد در طبيعت انسان پايه و بنياني براي اخلاق بيابد و فصل ششم به اين مشکل مي پردازد که غالبا آگاهي غلط خوانده مي شود و اين که آيا مي توان به مردم نشان داد که آن ها مي توانند به واسطه فرايند اجتماعي شدن شان در ارزش هايي که به آن باوردارند دچار اشتباه شوند. در آخرين فصل ميان نسبي گرايي و مطلق گرايي راهي ميانه ترسيم مي شود.

قانون، اخلاق، آزادي: درآمدي بر فلسفه حقوق عمومي و کيفري
هربرت هارت
محمد راسخ
ناشر: طرح نو
چاپ دوم:1389
اگر در نوشته هاي فيلسوفان باستان و انديشمندان پس از آن ها جست و جو کنيم خواهيم ديد که ايجاد و تحقق خير و منفعت عمومي به عهده دولت ها بوده است.«خير يا مصلحت يا منفعت عمومي در طول تاريخ و در جوامع گوناگون از سوي دانشمندان و نويسندگان معاني مختلفي به خود گرفته است؛ اما تقريبا در تمامي متون سياسي و اجتماعي سخن از خدمت دولت و حکومت به خير عمومي بوده است و در بسياري از نوشته ها خير يا مصلحت عموم معادل عدالت يا دست کم عنصر مقوم آن به شمار آمده است. ص9 » حقوق عمومي و کيفري هر دو با آزادي هاي فردي سر و کار دارند. در حقوق عمومي مباني و چهار چوب هاي رفتاري در حوزه هاي مختلف زندگي اجتماعي انسان پايه گذاري مي شود. بر اساس آن چه آمد جمع ميان سامان دهي زندگي فرد و اجتماع و تعريف آزادي هاي فردي از مباني اصلي حقوق عمومي به حساب مي آيد. «حقوق کيفري با فرض قابل جمع بودن قانون و آزادي در پي تعيين اعمال مجرمانه و مجازات هاست، تعيين اعمال مزبور اما محتاج دليل و توجيه است.» در اين اثر پروفسور اچ.ال.اي.هارت به بررسي و نقد تحقق آزادي فردي در عين وجود قانون اجتماعي مي پردازد. به همين خاطر مولف به بررسي رابطه ميان قانون، اخلاق و آزادي مي پردازد. مترجم بر اين نظر است که «اگر چه به لحاظ مفهومي و تحليلي يک رابطه ضروري ميان حقوق و اخلاق وجود ندارد ولي به لحاظ وجودي و در واقعيت بيروني حقوق و اخلاق نمي توانند بدون يکديگر وجود يافته و به حيات خود ادامه دهند.» اين اثر از سه فصل تشکيل شده و هر فصل دربردارنده بخش هاي مختلف است که برخي از آن ها عبارتند از: الزام قانون اخلاقي، روسپي گري و همجنس بازي، بي اخلاقي خصوصي و ابتذال عمومي، نظريه هاي معتدل و افراطي.

فلسفه اخلاق
جیمز ریچلز
ترجمه آرش اخگری
انتشارات حکمت
این کتاب تعریف «اخلاق در معنایی حداقلی عبارت است از تلاش برای قرار دادن رفتار خود تحت هدایت عقل، یعنی کاری را انجام دهیم که مناسبترین دلایل برای آن وجود دارد...» را مبنای خود قرار می دهد و میکوشد مخاطبان را به درکی نظاممند از ماهیت اخلاق و آنچه اخلاق از ما میطلبد، برساند و این پرسش سقراطی را پیش روی خود قرار دهد که «چگونه باید زیست و چرا؟».
رویکرد کتاب کاملاً تحلیلی و آموزشی است و در آن به مباحثی همچون نسبیگرایی فرهنگی، ذهنیگرایی اخلاقی، خودگرایی روانشناختی و اخلاقی، فایدهگرایی، قرارداد اجتماعی، اخلاق فضیلت و نسبت اخلاق و دین پرداخته شده است.
البته مؤلف این کتاب سعی نکرده به همه موضوعات مطرح در حوزه اخلاق بپردازد یا همه مطالب ممکن درباره موضوعات موجود در کتاب را مطرح کند بلکه کوشیده است مهمترین آرایی را مدنظر قرار دهد که هر نوآموزی با آنها مواجه میشود.
فصلهای این کتاب به نحوی نوشته شدهاند که بتوان آنها را مستقل از یکدیگر نیز خواند و در واقع فصلهای این کتاب جستارهای جداگانه درباره موضوعاتی متنوع هستند؛ هرچند فصلها با یکدیگر پیوستگیهای بسیاری نیز دارند.
فصل نخست این کتاب، مفهومی حداقلی از اخلاق را عرضه میکند و فصول میانی، مهمترین نظریههای عام اخلاقی را مطرح میکنند و فصل پایانی، دیدگاه مؤلف درباره چگونگی و شکل یک نظریه رضایتبخش اخلاقی را بیان می کند.
جیمز ریچلز، استاد فلسفه دانشگاه آلاباما در بیرمنگام بوده است و برخی از کتابهای وی عبارتند از: «پایان حیات: اتانازی و اخلاق» (1986)، برآمده از حیوانات: لوازم اخلاقی نظریه داروین (1990)، آیا اخلاق میتواند پاسخی فراهم آورد و مقالات دیگر (1997).
منبع: نشريه اطلاعات حكمت و معرفت
+ نوشته شده در پنجشنبه هفدهم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 17:0 توسط عباس مهدوی
|