The Elments of Moral Philosophy
James Rachels,Stuart Rachels
MC Graw-Hill

عناصر فلسفه اخلاق
جيمز راشل، فيلسوف اخلاق برجسته آمريكايي، دانش آموخته دانشگاه‌هاي ريچموند، نيويورك، ميامي، دوك و آلاباما و استاد ممتاز در دانشگاه بيرمنگام و متخصص اخلاق مرگ و ارزش زندگي است. او با همكاري استوارت راشل، استاديار فلسفه  دانشگاه آلاباما و نويسنده مسائل اخلاق (2009) كتاب درسي عناصر فلسفه اخلاق را در 224 صفحه و در سال 2011 تأليف كرده است. نويسندگان عنوان مي‌كنند كه فلسفه اخلاق شاخه‌اي است از فلسفه كه به استدلال درباره پرسش‌هاي بنيادين اخلاقيات مي‌پردازد. درستي و نادرسي امور، شناخت امور خير و شر و بازشناسي فضايل، مسائل بنيادين اخلاق را تشكيل مي‌دهند. پرسش از اين مسائل بنيادين منجر به شكل‌گيري دو حوزه نظري مي‌شود: فرا اخلاق و اخلاق هنجاري. فلسفه اخلاق اين دو حوزه را شامل مي‌شود. فلسفه اخلاق يكي از رويكردهاي علم اخلاق است و بدون در نظر گرفتن نقش و اهميت آن و پيش كشيدن سؤالاتي كه اين حوزه از فلسفه مطرح مي‌كند، نمي‌توان فهم كاملي از اخلاق و اخلاقيات كسب كرد. در جايي ديگر از كتاب مي‌خوانيم: فلسفه اخلاق در شرايط بحراني يا فوري بيش از ديگر علوم انتزاعي به دادمان نخواهد رسيد اما مطمئناً اصول و مسائل اخلاقي كه توسط فلسفه اخلاق مورد بررسي قرار مي‌گيرند، مي‌توانند به صورت پيشيني بسياري از رخدادها را ممكن و يا غيرممكن سازند. كتاب از سيزده فصل كلي و بخش‌هاي متنوع فرعي تشكيل شده است كه عناوين و سرفصل‌هاي برخي از آن‌ها بدين قرار است: اخلاقيات چيست؟ مسأله تعريف، نمونه‌هايي از استدلال اخلاقي، استدلال و تجربه، مفاهيم كمينه در اخلاق، چالش نسبيت فرهنگي، فرهنگ‌هاي مختلف قوانين اخلاقي متفاوتي دارند، تفاوت‌هاي فرهنگي، نتايج جدي گرفتن نسبيت فرهنگي، عدم توافقات، همه فرهنگ‌ها داراي برخي ارزش‌هاي مشترك هستند، از نسبيت فرهنگي چه مي‌توان آموخت؟ عينيت در اخلاق، مفاهيم بنيادي عينيت اخلاقي، تكامل نظريه، آيا اخلاق وابسته به دين است؟ رابطه بين دين و اخلاق، نظريه فرمان‌هاي الهي، مسيحيت و مسأله سقط جنين، خودخواهي روان‌شناختي، آيا ديگر خواهي عملي ممكن است؟ استراتژي بازتفسير انگيزه‌ها، دو برهان در دفاع از خودخواهي روان‌شناختي، رفع ابهام، عميق‌ترين خطا در خودخواهي روان‌شناختي، خودخواهي اخلاقي، وظيفه، سه برهان در رد خودخواهي روان‌شناختي، رويكرد سودمندانه، انقلاب در اخلاق، مثال اول: اتانازي، مثال دوم: حيوانات، بحث و گفت‌وگو درباره سود انگاري، آيا شادكامي تنها موضع داراي اهميت است؟ آيا همه نتايج مهم‌اند؟ دفاع از سودانگاري، در سودانگاري  چه چيز صحيح است و چه چيز خطاست؟ آيا قوانين اخلاقي مطلق وجود دارند؟ كانت و مسئله اخلاق، وظيفه دروغ نگفتن، برخورد بين قوانين اخلاقي، نگاهي ديگر به ايده‌ بنيادين كانت، كانت و احترام به اشخاص، انسجام شخصيت، تئوري مجازات، هابز، دو راهي زنداني، تئوري اخلاقيات اجتماعي، مسئله نافرماني مدني و مسائل و مشكلات اين نظريه، اخلاق فضيلت، آيا بايد به اخلاق فضيلت بازگرديم؟ ارزش، برخي امتيازات اخلاق فضيلت، نارسايي اخلاق فضيلت، تئوري رضايت اخلاقي به چه مي‌ماند؟ جامعه اخلاقي، عدالت و آزادي و ...  منابعي براي مطالعه بيشتر، ياداشت‌ها و نمايه پايان بخش كتابند. در مورد نقاظ ضعف كتاب بايد گفت بخش مربوط به سودانگاري چندان كه بايد كامل نيست و آراي نتبام و جان استوارت ميل به اختصار مطرح شده است و در بخش مربوط به عينيت در اخلاق بيشتر به نمونه‌ها پرداخته شده تا به تعاريف. اما نكته مثبت آن روح نسبيت فرهنگي است كه بركل كتاب حاكم است.

 

 Moral choices
An introduction to Ethics
 scott Rae
 zondervan

انتخاب‌هاي اخلاقي
 درآمدي بر اخلاق

درخصوص تاريخچه پيدايش فلسفه اخلاق گفته‌اند كه آدميان درمرحله‌اي از تاريخ پديداري خود، رفته‌رفته برخي چيزها را ارزشمند تصور كردند. تفكر ابتدايي انسان به اين صورت وارد مرحلة مفهوم‌سازي شد و مفهوم‌سازي موجب پديدار شدن مفهوم خوبي يا خير در ذهن انسان گشت و اين شروع تفكر اخلاقي انسان بود. در اين مرحله دو مفهوم عمده مشهود بود: يكي عرف و ديگري تابو. عرف مجموعه قواعدي بود كه جامعه به صورت سنتي آن را پذيرفته بود و موجبات انتظام اجتماعي را فراهم مي‌آورد و به مرور به مفهوم قانون تبديل شد. اما تابو مجموعه‌اي از رفتارها و گفتارهاي ناهنجار اجتماعي بود كه از سوي آيين و مذهب قوم ممنوع و نكوهيده بودند. مفهوم تابو نيز در سير تطور جوامع مدني به مرور زمان به مفهوم اخلاقيات بدل گشت. انتخاب‌هاي اخلاقي: درآمدي بر اخلاق با اين عبارات آغاز مي‌گردد و نويسنده عنوان مي‌كند كه همزمان با پيدايش و گسترش مفهوم خير در جوامع انساني، مفهوم شر نيز به وجود آمد و گسترش يافت. انسان‌ها بسته به نوع عملكردشان در چشم يكديگر به خوب و بد تقسيم شدند و اين جريان موجب آن شد كه افراد بشر گرايش به شر را تقبيح كنند چرا كه با وجود منفعت عمل شر براي افراد شرور، كليت اين عمل به ضرر تمام افراد جامعه تمام مي‌شد و مي‌توانست بنياد شهروندي را ريشه‌كن كند. از همين نقطه است كه نويسنده به ظهور معلمين اخلاق مي‌رسد. از نظر او اولين و مهم‌ترين معلمين اخلاق پيامبران بودند. همچنين او از افلاطون و ارسطو، اگوستين، توماس اكويناس، باروخ اسپينوزا، كانت، استوارت ميل و آرتورشوپنهاور به عنوان كساني ياد مي‌كند كه در ادوار مختلف به اخلاق و فلسفة آن پرداخته‌اند و تأثير فراواني بر ديگر متفكران داشته‌اند. چرا اخلاق مي‌خوانيم، اخلاق مسيحي، عناصر كليدي در تاريخ اخلاق، نظام‌هاي اخلاقي و شيوه‌هاي استدلال اخلاقي، تصميم‌گيري‌هاي اخلاقي، سقط جنين، بازتوليد تكنولوژي، ژنتيك و كلونينگ، خودكشي و اتانازي، اعدام، اخلاق جنسيتي، اخلاق جنگ و... از جملة بخش‌هاي مختلف اين كتاب هستند كه در 384 صفحه و به زبان انگليسي تأليف شده است.  نويسندة آن اسكات بي.‌رائه، استاد اخلاق مسيحي در دانشگاه كاليفرنياي جنوبي و مدرسه تكنولوژيِ دانشگاه بيولا است كه پيش از اين كتاب‌هاي متعددي را منتشر كرده است كه فراسوي صداقت: رويكرد يهودي ـ مسيحي به اخلاق تجارت (2004)، جسم و روح: سرشت انساني و بحران در اخلاق (2000)، بيوتكنولوژي و خيرانسان (2007)، ارزش‌هاي سرمايه‌داري: پرونده‌اي اخلاقي براي بازار آزاد (2010)، اخلاق زيست محيطي: رويكردي مسيحي در عصري تكثرگرايانه (1999)، اخلاقِ كتاب مقدس و بازتوليد تكنولوژي (1996) از جملة آن‌ها هستند.


Ethics: An introduction to
 philosophy and  Practice
Stepen J. Freeman
 Brooks Cole

اخلاق
 درآمدي بر فلسفه و عمل

اين كتاب را استفن جي. فريمن نوشته است. استاد مشاور و رئيس دپارتمان آموزش در دانشگاه دولتي كاليفرنيا. عمدة تمركز او بر فلسفة مرگ است و يكي از مهم‌ترين آثارش شكل دادن به آينده‌مان: چالش‌هاي كليسا در قرن بيست‌ويكم نام دارد. كتاب از 332 صفحه و چهارده فصل تشكيل شده است. مباحث اخلاقي و قوانين اخلاقي، مسائل اخلاق، جهت‌گيري نظري در علم اخلاق، درآمدي بر علم اخلاق، نسبيت‌گرايي اخلاقي، دانش و نظرگاه، نتيجه‌گرايي يا عدالت، كانت و هستي‌شناسي در اخلاق، قوانين طبيعي، توماس اكويناس، اخلاق فضيلت، توسعة اخلاق، اخلاق فمينيستي؛ صدايي متفاوت، اخلاق و قانون، حقوق انساني و... يك مؤخره، فهرست منابع، ضمايم و نماية عام پايان‌بخش كتابند. نويسنده در مقدمه عنوان مي‌كند كه فلسفة اخلاق مانند هر شاخة ديگري از فلسفه، براي پاسخ دادن به سؤالات پيش‌رو، به تبيين و توضيح پاره‌اي مسائل مي‌پردازد. اين مسائل مي‌توانند مخصوص اخلاق باشند و يا مي‌توانند مسائلي باشند كه هم در اخلاق و هم در علوم ديگر مورد بررسي است. اصولاً فلسفة اخلاق رابطة‌ نزديكي با فلسفة سياسي، فلسفة حقوق، جامعه‌شناسي و روان‌شناسي دارد. اما مبناي اخلاقيات بر اين عقيده استوار است كه آن‌چه براي انسا‌ن هاي به خصوصي خوب يا بد است، نه فقط از ديدگاه آنان بلكه از ديدگاه فراگيرتري خوب يا بد است. حكم كردن به اين‌كه چه چيزي في‌نفسه خوب است، به اين معناست كه آن چيز ارزشمند است. ذهن انسان با عمل ارزش‌گذاري امور خير و شر را پديد مي‌آورد و در نتيجه به تقبيح و تحسين اين امور مي‌پردازد. در جايي از كتاب مي‌خوانيم: نگارش اخلاق نيكوماخوس شروع تاريخ فلسفة اخلاق است. پس از ارسطو، اپيكوريان و رواقيون سردمداران نگرش فلسفي به اخلاق بودند و پس از تحول بزرگ مسيحيت، فلسفة اخلاق وارد مسيري جديد شد.  اگوستين يكي از تاثيرگذارترين فلاسفه اخلاق بود. و در قرون وسطا فلسفه اخلاق رشد روزافزوني داشت كه اوج آن را مي‌توان در آراي توماس اكويناس مشاهده كرد. در پايان دوره روشنگري، بارزترين چهره فلسفه اخلاق طول تاريخ يعني ايمانوئل كانت رخ مي‌نمايد. به گفته نويسنده كانت مفهوم امروزيِ فلسفه اخلاق را ساخته است و در قرن بيستم نيز فلاسفه بزرگي در دو شاخه فلسفه تحليلي و فلسفه قاره‌اي آثار مهمي از خود برجاي گذاشتند.


A manual of moral philosophy
Andrew p. Peabody

راهنماي فلسفه اخلاق
 اين كتاب 124 صفحه است و با اين جملات آغاز مي‌شود: هرچند كه نمي‌توان به قطعيت گفت هرآن چه درست است، خوب نيز هست اما به نظر مي‌رسد كه به لحاظ ارزشي اين دو با هم تساوي دارند. يعني ارزش درستي با ارزش خوبي برابري مي‌كند با اين تفاوت كه خوبي مفهوم بسيار نسبي‌تر و شناورتري از درستي دارد. درستي و نادرستي امور با آثار عمل بر روي فرد انجام دهنده و ديگران در معرض عمل سروكار دارد. فرد با ارتكاب عمل درست و يا نادرست در وهله اول خود را در موقعيت اخلاقي قرار داده و با اين فضا سنجيده مي‌شود. در مرحله بعدي آثار عمل فرد مي‌تواند بر احساسات ديگران كارگر افتد و همين‌طور مي‌تواند سود و زيان مادي به ديگران وارد كند. در نتيجه در اطلاق ارزش درست نا نادرست براي يك امر بايد به تاثيرات آن امر بر فردعامل و نيز تاثيرات آن بر ديگران توجه كرد.  آن گاه فصول پانزده گانه كتاب آغاز مي‌شود: عمل، سرچشمه‌هاي عمل، كنترل اصول عمل، حق، ابزارها و منابع دانش، درست و نادرست، حق و قانون، انگيزه و رفتار، فضايل، وظايف، عدالت، شرور، رنج‌ها، نظم، موعظه‌ اخلاقي، سفسطه، تاريخ كهن فلسفه اخلاق و تاريخ جديد فلسفه اخلاق.  در مورد خير و شر نويسنده معتقد است نظريات مختلف اخلاقي، خير و شر را به طرق گوناگون تعبير كرده‌اند. برخي خير را خير فرد مي‌دانند. عده‌اي معتقدند كه خير همان خير جمعي است و ديگراني معتقدند كه مفهوم خير نسبت به موقعيت تاريخي و فرهنگي يك جامعه تعريف مي‌شود. خير مي‌تواند به واسطه روابط علّي، هنجاري و مفهومي با درستي در ارتباط باشد. با اين حال، امكان عدم رابطه ميان اين دو مفهوم نيز وجود دارد. اما برخي اوقات مفهوم درست و نادرست با مفهوم مخالف و موافق قانون اشتباه گرفته مي‌شود. عده‌اي از متفكران فلسفه اخلاق معتقدند كه درستي و نادرستي امري نسبي است و بر تاثير زمان و مكان استناد مي‌كنند. اما اين استنتاج غلط است. ما بنياد محكمي براي اخلاق داريم كه بر آن ساختماني نسبي بنا شده است.

Doing Ethics: moral Reas oning and contemporary Issues
Lewis Vaughn

اخلاقي عمل كردن
استدلال اخلاقي و مباحث جديد

لويس وگن پژوهشگري مستقل در نيويورك است كه كتاب‌هاي معروفي همچون راهنماي نگارش رساله‌اي فلسفي (2006)، قدرت انديشه انتقادي(2007)، فلسفه: جستجوي حقيقت (2010)، اخلاق زيست محيطي: اصول، مسائل و موارد(2009)، زندگي اخلاقي: درآمدي بر اخلاق و ادبيات (2010)، كلاسيك‌هاي فلسفه (2010)، مباحث جديد اخلاقي (2009)، پرونده‌اي براي اومانيسم (2003)، براهين بزرگ فلسفي (2011) را پيش از اين منتشر كرده.
 كتاب فعلي او از چهار فصل اصلي و هجده بخش فرعي تشكيل شده و عناوين زير را در بر مي‌گيرد: بنيادها، اخلاق و زندگي ايده‌آل، عينيت، نسبيت و احساس‌گرايي، خوانش‌هاي اخلاقي، تكامل براهين اخلاقي، نظريه‌هاي اخلاق، قدرت نظريه‌هاي اخلاقي، وظيفه، اخلاق فضيلت، مباحث اخلاقي: اتانازي، سقط جنين، اعدام، هرزه‌نگاري، سانسور، ازدواج، اخلاق زيست محيطي، حقوق حيوانات، تروريسم و شكنجه و...

كاري از : مرضيه سليماني

منبع: معرفي كتاب‌هاي خارجي

اطلاعات حکمت و معرفت شماره 77 - ويژه فلسفه اخلاق