كتاب «دوگانگي واقعيت/ارزش» اثر هيلري پاتنم، ترجمه فريدون فاطمي به سال 1385 با چاپ نخست توسط نشر چهل چاپ به زيور چاپ آراسته گرديد. اين كتاب ترجمه اي است از  The Collapse of the Fact/Value Dichotomy and other essays.
هيلاري پاتنم در پيش¬درآمد كتاب: اين فكر كه «داوري هاي ارزشي ذهني هستند» نكته اي است فلسفي كه به تدرج بسياري كسان آن را چنان پذيرفته اند كه گويي جزو شعور معمولي است. متفكران پيچيده انديش مي توانند اين فكر را به شيوه هاي مختلفي تكامل بخشند، و بخشيده اند. متفكراني كه من به آنان مي پردازم برآنند كه «گزاره هاي مربوط به واقعيت» قابل آن هستند كه «به طور عيني صادق» باشند و نيز قابل آن هستند كه «به طور عيني توجيه» شوند. حال آنكه به عقيده اين متفكران، داوري هاي ارزشي قابل صدق عيني و توجيه عيني نيستند. به نظر هواداران افراطي دوگانگي قاطع واقعيت/ارزش، داوري هاي ارزشي به كلي بيرون از حوزه عقل (دليل) هستند. اين كتاب مي كوشد نشان دهد اين ديدگاه ها از آغاز متكي بر استدلال هاي نامحكم و دو شاخه كردن هاي اغراق آميز بوده اند. و چنان كه خواهيم ديد، اين استدلال هاي نامحكم در قرن بيستم پيامدهاي مهمي در «جهان واقعي» داشته اند.
.... اين نخستين بار است كه مي كوشم تاريخچه دوگانگي را از هيوم تا امروز وارسي كنم، و آثار مشخص آن را، به ويژه در علم اقتصاد وارسي كنم. اقتصاد را از آنرو برگزيده ام كه يك علم خط مشي است ..... و دقيقاً پرسشي كه اين كتاب به آن مي پردازد، يعني اين پرسش كه آيا درباره «هدف ها» يا به عبارت ديگر درباره ارش ها، مي توان يا نمي توان بحث عقلي كرد، يا به گونه اي ديگر بگوييم آيا مفهومي از عقلانيت هست كه روي مسايل هنجاري كاربست داشته باشد، دهه هاي بسيار در علم اقتصاد موضوع بحث داغ بوده است. دليل ديگر آن است كه اگرچه زماني ديدگاه مسلط در علم اقتصاد دقيقاً همان ديدگاهي بود كه اين كتاب بدان حمله مي كند، يعني همان ديدگاه كه به قول لاينل رابينز، وقتي پاي ارزش ها در ميان مي آيد «جايي براي استدلال نيست»، دعوي نيرومندي در جهت خلاف آن، دعوي نياز به استدلال عقلي و امكان پذيري آن در مسايل اخلاقي در اقتصاد رفاه، سال ها مورد دفاع يكي از اقتصاددانان بزرگ جهان، آرمارتيا سن، بوده است. پس در زمان ما اين مسئله كه بين داروي ها «واقعيتي» و داوري هاي «ارزشي» چه تفاوت هايي هست، موضوعي مربوط به برج عاج نيست. به معناي دقيق كلمه، مسايل مرگ و زندگي اينجا مطرحند.
سه فصل نخست اين كتاب، كه شامل درسگفتارهاي رُزنتال هستند، دعوي من عليه دوگانگي ارزش/ واقعيت را، بدان گونه كه به طور تاريخي مطرح و دفاع شده، بيان مي كنند و اهميت آن براي علم اقتصاد را توضيح مي دهند. اما در نخستين درسگفتار (فصل 1) درباره اين پديده بحث مي كنيم كه چگونه فيلسوفان آنچه را تمايزهايي بيضرر مي نمايد در زمينه اي عامتر به صورت دوگانگي هاي مطلق اعتلا مي بخشند. به ويژه، نشان مي دهيم چگونه فكر دوگانگي مطلق بين «واقعيت ها» و «ارزش ها» از آغاز متكي به دوگانگي ديگري بود كه براي بيشتر غيرفيلسوفان ناآشنا است و آن دوگانگي احكام «تحليلي» و «تركيبي» است. «تحليلي» اصطلاحي است كه كانت بر آنچه اغلب مردم حقيقت هاي «متكي به تعريف» مي نامند، مثل اينكه «همه عزب ها ازدواج نكرده اند» مطرح كرد. پوزيتيويست هاي منطقي مدعي بودند رياضيات عبارت از حقيقت هاي تحليلي است، «تركيبي» اصطلاح كانت براي حقيقت هاي «غير تحليلي» است، و اين را مسلم گرفت كه حقيقت هاي تركيبي «واقعيت ها» را بيان مي كنند. ادعاي حيرت آور او اين بود كه رياضيات هم تركيبي است و هم پيشيني. اين كتاب مي كوشد نشان دهد اين دوگانگي، «حكم هاي واقعيت نگر در مقايل ارزش نگر»، و «حقيقت تحليلي در مقابل واقعيت»، انديشه ما را خواه در استدلال اخلاقي و خواه در توصيف جهان به تباهي كشيده اند، يكي به اين دليل كه گذاشته اند ببينيم ارزيابي و توصيف چقدر در هم بافته و به هم پيوسته اند.
بخش دو با فصلي آغاز مي شود كه پسگفتار طبيعي درس هاي رُزنتال است و دست و پنجه نرم كردن هاي اوليه سن با واقعيت / ارزش را توصيف مي كند. در بقيه بخش دو (و كتاب) تعدادي از رساله هاي اخير من گرد آمده اند كه استدلال هاي بخش يك را در راستاي مختلف تكميل مي كنند. فصل 5 حاوي انتقادي از مفروض هاي «نظريه انتخاب عقلاني» (مفروض «كامل بودن») است كه بخش عمده اي از علم اقتصاد قرن بيستم متكي به آن است. همچنان كه خواننده اي كه زيرنويس ها را نگاه مي كند خواهد ديد، مفروض كامل بودن از جانب آمارتيا سن هم زير آتش است. اما در قسمت دوم فصل 5 از اقتصاد ناب دور مي شوم و مي كوشم نشان دهم تمايزي كه برنارد ويليامز بين «دلايل دروني» و «دلايل بيرونيِ» انتخاب قايل شده و مورد بحث فراواني بوده نمونه ديگري است از آنچه در فصل 1 «دوگانگي» متافيزيك مي نامم و آن نيز، ملايمتر، در مقابل درهم بافتگي واقعيت و ارزش كه در فصل 2 از آن سخن گفتم رنگ مي بازد.
در فصل هاي 6 و 7 درباره مسأله مربوط به مباني اخلاقي بحث مي كنم. فصل 6 به اين مي پردازد كه يك قلمروي «افلاطوني» ويژه «خاصه هاي اخلاقي» وجود دارد چگونه مي توان از اعتقاد به عينيت داوري هاي اخلاقي دفاع كرد. من استدلال مي كنم كه گزارشي به كلي غير افلاطوني را مي توان در نوشته هاي جان ديويي يافت. در فصل 7، موضع هابرماس را بررسي مي كنم كه تمايزي قاطع ميان «هنجارها»ي فراگير اخلاقي و ارزش ها كه تعميم پذيرند رسم مي كند و مدعي است فقط هنجارهاي عيني هستند. چون خوبي ها كه اقتصاددانان و فيلسوفان پيرو سن معتقدند بايد براي نيل به آنها، هرچند آزمايشي و همراه با خطا، تلاش كنيم (از قبيل طول عمر، تندرستي، دسترسي به آموزش در سطوح مختلف، فرصت خلق و لذت بردن از آثار هنري، و غيره) «ارزش» هستند و نه «هنجار»، اين باز حاكي از آن است كه سن از ما اين تكليف ناممكن را مي خواهد كه درباره آنچه صرفاً ذهني، يا دست كم به كلي نسبي بر حسب فرهنگ است، استدلال كنيم. بار ديگر، استدلال مي كنيم كه اينجا با يك دوگانگي دفاع ناپذير مواجهيم، و در واقع عينيتي كه هابرماس براي هنجارها قايل مي شود مفروض به دست كم برخي از ارزش ها است.
از فصل 2 به اين سو (به پيروي پيرس و برخي از پراگماتيست هاي كلاسيك)، استدلال مي كنم كه علم خود مفروض به ارزش ها است – ارزش هاي معرفتي (انسجام، سادگي و امثال آن) نيز ارزش هستند و از حيث عينيت سرنشين همان قايقي هستند كه ارزش هاي اخلاقي در آنند. فصل 8، آخرين فصل، اين استدلال را با نگريستن به فلسفه علم قرن بيستم و تاريخچه اسفناك كوشش آن براي طفره از اين قضيه، قوت مي بخشد.
   فهرست
گفتار مترجم  7
پيشگفتار 33
پيش درآمد 37
يكفروپاشي دوگانگي واقعيت / ارزش 43
1 پس زمينه تنيدگي واقعيت و ارزش 44
2 درهم تنيدگي واقعيت و ارزش 68
3 واقعيت و ارزش در جهان آمارتيا سن
دوعقلانيت و ارزش 115
4 اغازهاي «توصيه گرايانه»ي سن 116
5 درباره عقلانيت ترجيح ها 130
6 ارزش ها آيا كشف مي شوند يا ساخته مي شوند؟ 151
7 ارزش ها و هنجارها 169
8 پرهيز فيلسوفان علم از ارزش ها 198
يادداشت ها 212
واژه نامه فارسي و انگليسي 254
نمايه 256
---------------------------------

مطالب مرتبط:

کتاب واقع گرایی اخلاقی در نیمه قرن بیستم

«اخلاق بدون هستی شناسی» اثر هیلاری پاتنم

فرا اخلاق(5): واقع گرایی اخلاقی1

فرااخلاق (6) واقع گرایی اخلاقی 2

دانلود مقالات ویژه اخلاق در فصلنامه پژوهشنامه فلسفه دين (نامه حكمت)